جورجیو آرمانی، طراح معروف ایتالیایی مد درگذشت افتخارآفرینی ۲ عکاس از خراسان رضوی در جشنواره بین‌المللی روسیه روبه‌روی زخم‌های درونی | نگاهی به تئاتر «برچسب» در تماشاخانه کربن مشهد سایه‌روشنِ اجرا‌های نمایشی در سالن اصلی تئاتر مشهد | تظاهر به قانون‌مندی یا مدارا با بی‌قانونی؟! حمایت ستاره‌های هالیودی از غزه روی فرش قرمز ونیز مروری بر سریال‌های تازه تلویزیون برای شب‌های پاییز و زمستان محسن میهن‌دوست؛ پژوهشگر خراسانی که نیم‌قرن پای افسانه‌ها نشست صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ شهریور ۱۴۰۴ جایزه شعر «ساعد باقری» برگزار شد فیلم‌های دیدنی آخر هفته در قاب تلویزیون (۱۳ و ۱۴ شهریور ۱۴۰۴) «افتو» از «کارناوال» جدا می‌شود | سریالی جدید در راه است فتوکال اکران فیلم «ناتوردشت» با حضور عوامل واکنش داغ حدادعادل به جنجال «کروچنده» | آیا رسانه‌ها مقصرند؟ کتابخانه ۱۰۰ ساله مشهد در آستانه تخریب است «لبوبوی شهر جادو» به زودی روی صحنه می‌رود | فرهنگسازی نخریدن اقلام غیرضروری تأمین تداوم فرهنگی با «فرهنگ‌کارت» مروری بر کتاب «آشوب: نقاط عطف برای کشورهای بحران زده» | کلیدهای طلایی برای عبور از بحران فاطمه گودرزی: به هیچ وجه ایران را رها نمی‌کنم خانه سینما از حضور در کمیته انتخاب فیلم برای معرفی به اسکار کناره‌گیری کرد
سرخط خبرها

شب سخت بخار و دود

  • کد خبر: ۱۷۵۶۰۴
  • ۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۹
شب سخت بخار و دود
حاج محمد ایثارگر یکی از آخرین بازمانده‌های قدیمی عمل آورنده حلیم مجلسی عاشورا بود. وقتی اسم چنین مجلسی می‌آید یعنی حداقل اطعام ۱۰ هزار عزادار زن و مرد و کوچک و بزرگ.

 پختن حلیم ظهر عاشورا در خطه خراسان یک آیین است. ترکیبی است از مهندسی، هنر و سالیان درازی تجربه. در خطه نیشابور تا سبزوار و بجنورد و قوچان این مسئله اهمیتی دارد به قدر درست و کامل اجرا کردن تعزیه عصر عاشورا. برخی چیز‌های ظاهرا متضاد گاه جوری به هم مرتبط می‌شوند که هیچ فلسفه‌ای به تعریف آن توانا نیست.

حاج محمد ایثارگر یکی از آخرین بازمانده‌های قدیمی عمل آورنده حلیم مجلسی عاشورا بود. وقتی اسم چنین مجلسی می‌آید یعنی حداقل اطعام ۱۰ هزار عزادار زن و مرد و کوچک و بزرگ. پخت حلیم ظهر عاشورا از شب قبلش آغاز می‌شود و تمام آن شب سخت حاج محمد میان هرم گرما، دود و بخار با کمک هایش آرام و قرار نداشت.

بعد‌ها حاج محمد دیگر آن توان جوانی را از دست داد، اما می‌آوردنش توی محل پخت و پز. گرچه جان ایستادن و ملاقه و کفگیر گرفتن به دست نداشت، اما مثل یک کارگردان خبره همه چیز را هدایت می‌کرد. اینکه با بلغور گندم چه کنند، اینکه حبوبات را چطور و کی با گوشت‌های ریش شده مخلوط کنند. کی روغن را...، کی ادویه‌ها را ... او استاد کی، چقدر و چه اندازه بود که همه این‌ها از سی سال تجربه اش می‌آمد.

سال پیش حاج محمد هم به پسر شهیدش پیوست. عصر تاسوعا بود و وانت‌ها و کامیون‌ها دیگ‌های پخت حلیم را به محل پخت می‌آوردند. جمعیت زیادی از مردان سیاه پوش کمک می‌کردند در آماده کردن اجاق و جابه جایی ظروف دیگر موارد مرتبط. عجیب، اما سکوتی بود که بین آن‌ها برپا بود. این سکوت حاصل دل شوره‌ای بود از نبودن حاج محمدی که بودنش جمع را مطمئن می‌کرد به خوب عمل آوردن حلیم. زیر دیگ‌ها شعله‌ها روشن شد و صلوات طنین انداز.

کم کم بخار دیگ‌ها میان گرگ و میش آسمان بلند شد. یک نیسان آبی وارد شد و از میان گرد و بخار باقر مدیر هیئت با زنی که پاهایش را می‌کشید و به آرامی راه می‌رفت هویدا شدند. باقر همه بچه‌های کمک آشپز را صدا زد. بعد از اینکه دورش جمع شدند. گفت «ایشان حاجیه خانم عیال مرحوم حاج محمد هستند. همون قدر که اون مرحوم فوت و فن حلیم رو بلد بود ایشون هم بلدند و امشب کمک می‌کنند که به لطف آقا آبرومون پیش عزادارا حفظ بشه» بعد زن گفت «حاج محمد تا لحظات آخر سفارش می‌کرد به حلیم نذری عاشورا. برای همین تمام این سال‌های آخر هرچه بلد بود رو سعی کرد به من یاد بده. امیدوارم من هم شرمنده او، شما و عزاداران نشم»

جمعیت با انرژی غریبی صلوات فرستاد.

عکس: علی حسن زاده

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->