نگاهی به ضعف‌های سریال «ناریا»؛ از روایت آشفته تا قصه مبهم! سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد برگزاری نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در سینما هویزه مشهد شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است
سرخط خبرها

شب سخت بخار و دود

  • کد خبر: ۱۷۵۶۰۴
  • ۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۹
شب سخت بخار و دود
حاج محمد ایثارگر یکی از آخرین بازمانده‌های قدیمی عمل آورنده حلیم مجلسی عاشورا بود. وقتی اسم چنین مجلسی می‌آید یعنی حداقل اطعام ۱۰ هزار عزادار زن و مرد و کوچک و بزرگ.

 پختن حلیم ظهر عاشورا در خطه خراسان یک آیین است. ترکیبی است از مهندسی، هنر و سالیان درازی تجربه. در خطه نیشابور تا سبزوار و بجنورد و قوچان این مسئله اهمیتی دارد به قدر درست و کامل اجرا کردن تعزیه عصر عاشورا. برخی چیز‌های ظاهرا متضاد گاه جوری به هم مرتبط می‌شوند که هیچ فلسفه‌ای به تعریف آن توانا نیست.

حاج محمد ایثارگر یکی از آخرین بازمانده‌های قدیمی عمل آورنده حلیم مجلسی عاشورا بود. وقتی اسم چنین مجلسی می‌آید یعنی حداقل اطعام ۱۰ هزار عزادار زن و مرد و کوچک و بزرگ. پخت حلیم ظهر عاشورا از شب قبلش آغاز می‌شود و تمام آن شب سخت حاج محمد میان هرم گرما، دود و بخار با کمک هایش آرام و قرار نداشت.

بعد‌ها حاج محمد دیگر آن توان جوانی را از دست داد، اما می‌آوردنش توی محل پخت و پز. گرچه جان ایستادن و ملاقه و کفگیر گرفتن به دست نداشت، اما مثل یک کارگردان خبره همه چیز را هدایت می‌کرد. اینکه با بلغور گندم چه کنند، اینکه حبوبات را چطور و کی با گوشت‌های ریش شده مخلوط کنند. کی روغن را...، کی ادویه‌ها را ... او استاد کی، چقدر و چه اندازه بود که همه این‌ها از سی سال تجربه اش می‌آمد.

سال پیش حاج محمد هم به پسر شهیدش پیوست. عصر تاسوعا بود و وانت‌ها و کامیون‌ها دیگ‌های پخت حلیم را به محل پخت می‌آوردند. جمعیت زیادی از مردان سیاه پوش کمک می‌کردند در آماده کردن اجاق و جابه جایی ظروف دیگر موارد مرتبط. عجیب، اما سکوتی بود که بین آن‌ها برپا بود. این سکوت حاصل دل شوره‌ای بود از نبودن حاج محمدی که بودنش جمع را مطمئن می‌کرد به خوب عمل آوردن حلیم. زیر دیگ‌ها شعله‌ها روشن شد و صلوات طنین انداز.

کم کم بخار دیگ‌ها میان گرگ و میش آسمان بلند شد. یک نیسان آبی وارد شد و از میان گرد و بخار باقر مدیر هیئت با زنی که پاهایش را می‌کشید و به آرامی راه می‌رفت هویدا شدند. باقر همه بچه‌های کمک آشپز را صدا زد. بعد از اینکه دورش جمع شدند. گفت «ایشان حاجیه خانم عیال مرحوم حاج محمد هستند. همون قدر که اون مرحوم فوت و فن حلیم رو بلد بود ایشون هم بلدند و امشب کمک می‌کنند که به لطف آقا آبرومون پیش عزادارا حفظ بشه» بعد زن گفت «حاج محمد تا لحظات آخر سفارش می‌کرد به حلیم نذری عاشورا. برای همین تمام این سال‌های آخر هرچه بلد بود رو سعی کرد به من یاد بده. امیدوارم من هم شرمنده او، شما و عزاداران نشم»

جمعیت با انرژی غریبی صلوات فرستاد.

عکس: علی حسن زاده

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->