فیلم‌های ورزشی روحیه بیماران سرطانی را تقویت می‌کند تاسیس یک جایزه ادبی به نام «یون فوسه» برنده نوبل ادبیات تصویربرداری «حکایت‌های کمال۲» در شهرک غزالی انتشار فراخوان بخش مسابقه تبلیغات سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر نگاهی به آثار سعید روستایی به بهانه‌ صادرشدن پروانه ساخت فیلم جدیدش ارسال فهرست ۱۲۸ فیلم موردتأیید «جشنواره فیلم کوتاه تهران» به دبیرخانه «فجر» وقتی فیلم‌های اجتماعی شبیه هم می‌شوند | نقدی بر فیلم «نبودنت»؛ ساخته کاوه سجادی‌حسینی آموزش داستان نویسی | رج‌های ناتمام (بخش دوم) ماجرای حاشیه‌های اجرای «ترور» ساعد سهیلی در مشهد صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ کنسرت «ریچارد کلایدرمن» در ایران + فیلم مروری بر کارنامه هنری داریوش فرهنگ به بهانه سالروز تولدش درگذشت غم‌انگیز سلین‌ حسین‌پور، بازیگر هفت‌ساله مهابادی + علت و فیلم معرفی داوران بخش تئاتر صحنه‌ای جشنواره تئاتر مقاومت + عکس «شارلیز ترون» هم بازیگر فیلم «آینده» نولان شد صحبت‌های معاون سیما درباره ساخت چند مجموعه تاریخی جدید «علی دهکردی» در جمع بازیگر سریال «مهمان‌کُشی»
سرخط خبرها

رفقای قدیمی

  • کد خبر: ۱۶۶۶۸۳
  • ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۲
رفقای قدیمی
ایام دهه کرامت شده بود و روز‌های میلاد امام رضا (ع)، عباسعلی دلتنگ بود، به خصوص که خاطرات قدیمی اش در سال‌هایی که نزدیک حرم خانه داشت جلو چشمانش مثل فیلم پخش می‌شد.

دوچرخه ۲۸ هرکولس سبز قدیمی سنی دارد به بلندای سفید شدن دانه دانه محاسن عباسعلی. ۴۰ سال پیش که تازه خریده بودش جوانی بود که باید مسافتی را از ته پل محله تا زمین‌های صیفی کاری آبکوه برای کار کشاورزی می‌رفت، آن موقع هنوز گلدسته‌های جدید صحن پیامبر اعظم (ص) نبودند،

۴۰ سال گذشته است شهر پر از ماشین شده است و اطراف حرم پر از ساختمان‌هایی که آسمان را خراش می‌دهند. صحن‌ها گسترش پیدا کرده و خیل زائران چندین برابر گذشته ها. عباسعلی حالا آفتاب نشین پارکی در حوالی خانه قدیمی اش شده است، دیگر رمق کشت و کار ندارد.

البته که دوچرخه پیر هم آن جان جوانی را ندارد و صدای جیرجیر بدنه و زنجیرش این را خوب به گوش دیگران می‌رساند. به خصوص در مقایسه با هم نوعان جدیدش که مجهزند به انواع تجهیزات جدید و کمکی. برای همین بیشتر اوقات توی تاریکی انباری گوشه‌ای خوابیده است.

ایام دهه کرامت شده بود و روز‌های میلاد امام رضا (ع)، عباسعلی دلتنگ بود، به خصوص که خاطرات قدیمی اش در سال‌هایی که نزدیک حرم خانه داشت جلو چشمانش مثل فیلم پخش می‌شد. کوچه چراغانی شده که در انتهایش گنبد طلایی حرم هم دیده می‌شد. حاج اسماعیلی آبنبات ساز زیر بازارچه آب پاشی شده شکلات و آبنبات‌های رنگی بین مردم پخش می‌کرد. شربت گلاب و زعفران و شیرینی نخودی و صدای مولودی خوانی...
دلش هوای حرم کرده بود.

هوای گرم، ترافیک مخصوص روز‌های میلاد و... و اصلا اینکه حوصله شلوغی اتوبوس‌ها را نداشت. دستمالی را برداشت و در کوچک انباری را باز کرد. دستی روی هرکولس کشید و دوچرخه قدیمی را آرام از خواب بیدار کرد. از تاریکی بیرون آوردش توی نور حیاط، دوچرخه انگار که قلنجش شکسته باشد از هر قسمتش صدایی بیرون می‌آمد. دستمال غبار روی بدنه را پاک کرد و کم کم رنگ سبز هرکولس زیر نور خورشید می‌درخشید. روغندان کوچک تمام اعضای خواب رفته و خسته دوچرخه را به جان آورد. خورجین قدیمی را پر از نقل و نخودچی کرد و رکاب زنان راه افتاد.
عصر پنجشنبه بود، عباسعلی و قدیمی ۲۸ هردو رسیده بودند به منظره‌ای که در ۴۰ سال پیش بار‌ها با هم تجربه کرده بودند. عباسعلی ودوچرخه ۲۸ هر دو احساس جوانی می‌کردند.
عکس: مجید حجتی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->