صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

چالش‌های حضور زنان در جامعه

  • کد خبر: ۲۵۶۶۶
  • ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۳
حدیث ربانی - عضو شورای اجتماعی محله گاز
حضور زنان در جامعه و انجام فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و حتی مدیریت‌های کلان بیانگر توانمندی آن‌هاست، در این یادداشت بنا دارم به این مسئله بپردازم که آیا توانمندسازی یا فعال کردن زنان در جریان زندگی اجتماعی، سیاسی یا حتی اقتصادی که خود باعث توسعه جوامع می‌شود، واقعا در چه شرایطی اتفاق می‌افتد؟ آیا سیاست‌گذاری‌های لازم و کافی برای حضور بانوان فراهم است یا خیر؟ با هم نیم‌نگاهی به تاریخ اسلام می‌اندازیم. در طول تاریخ، فعالیت‌های سیاسی‌اجتماعی زنان را نمی‌توان نادیده گرفت، مانند نقش اساسی حضرت فاطمه(س) در دفاع از حریم ولایت و حضرت زینب(س) که رسالت بیان حقایق و زنده نگهداشتن قیام را بر عهده داشتند.
 
حال با توجه به مستندات بیان‌شده، در عصر حاضر هم زنان به‌عنوان نیمی از پیکره جامعه باید در تمام مراحل رشد و بلوغ یک جامعه و صحنه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و حتی تاریخی انجام وظیفه کنند.

اکنون اگر این حضور را کم‌رنگ می‌بینیم به موارد متعددی برمی‌گردد که مهم‌ترین آن نهاد خانواده است. خانواده از طریق تربیت جنسیتی به تعریف فعالیت‌های متفاوت در قبال دختران و پسران می‌پردازد. در ابعاد دیگر نهاد‌های آموزشی که به‌وسیله کلیشه‌های جنسیتی مطرح در کتب درسی و رسانه‌ها با ارائه تصاویر یک‌جانبه از زنان و تداوم فرهنگ پدرسالاری در این بازتولید سهیم هستند. چون ارائه این تصاویر یک‌جانبه از زنان نه‌تنها کاهش مشارکت سیاسی این قشر را منفعل می‌کند، بلکه از حیث روان‌شناسی اجتماعی، افسردگی و پایین بودن اعتمادبه‌نفس و سرخوردگی را به شکل معناداری در زنان افزایش می‌دهد و درنتیجه رؤیای رتبه‌های بالا و فرصت‌های خاص را به کناری می‌گذارند و به حضور در عرصه سیاست تمایل ندارند؛ بنابراین مشاهده می‌شود که بیشتر زنان، براثر یک جامعه‌پذیری متفاوت و کلیشه‌های جنسیتی که در فرایند جامعه‌پذیری، از طریق نهاد‌هایی مانند خانواده، مدرسه و رسانه به آن‌ها القا می‌شود، ورود به فعالیت‌های مختلف و مدیریت‌های کلان را حیطه‌ای مردانه تلقی می‌کنند و تمایلی به مشارکت ندارند. پس این تمایل نداشتن به حضور پیش از آنکه ناشی از ساختار‌های حاکم بر جامعه باشد، برگرفته از جامعه‌پذیری متفاوت دختران و زنان ارزیابی می‌شود.

و اما شرط اول برای افزایش مشارکت و حضور پررنگ زنان در عرصه‌های اجتماعی زدودن و جلوگیری از بازتولید کلیشه‌ها و هویت‌های جنسیتی برخاسته از فرهنگ جامعه‌پذیری است؛ بنابراین قبل از اینکه زنان و مردان با عنوان جنس‌های مخالف یاد بشود آن‌ها را با عنوان موجودات انسانی معرفی کنیم که هیچ‌یک از آن‌ها فراتر یا فروتر از جنس دیگر نیستند. همچنین باید دختران و زنان جامعه را نسبت به مطالعه اسطوره‌های زن تاریخ تشویق و به همین وسیله شور و انگیزه را در این قشر افزایش داد که خود باعث افزایش خودآگاهی و رشد بینش هم می‌شود و در انتها به زنان به چشم انسان‌هایی با توانمندی‌های گوناگون نگریست.

پس مشارکت‌های اجتماعی در تمام ابعادش برای زنان، نباید تنها یک آرزو باشد بلکه یک وظیفه اجتماعی قلمداد شود. در این میان که رابطه دوسویه بین قشر زنان و جامعه وجود دارد می‌توان هر دو را مقصر دانست؛ زنان را به دلیل اینکه در انجام وظایف خودشان در قبال جامعه کوتاهی می‌کنند و از زیر بار مسئولیت‌ها شانه خالی می‌کنند و با تمام علم و تخصصی که دارند، به خودباوری نرسیده‌اند و نتوانسته‌اند نقش خود را به‌درستی ایفا کنند و از طرف دیگر جامعه که شرایط حضور و رشد توانمندی‌ها را مهیا نکرده است و آن را به‌عنوان وظیفه قلمداد نمی‌کند.
 
از آنجایی‌که نقش زنان در حوزه‌های فعالیت‌های اجتماعی و مدیریت‌های کلان، اقلیت باشند، دموکراسی ناتمام می‌ماند و یکی از پایه‌های رشد و توسعه یک جامعه کامل نمی‌شود؛ و درنتیجه باید در برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان به شاخص‌هایی همچون آموزش، دسترسی به امکانات و حضور در بازار کار برای بانوان کارآفرین بیشتر از پیش در نظر گرفته شود تا به‌سوی جامعه‌ای قدرتمندتر حرکت کرد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.