۱۲ سال ریاست علی لاریجانی بر مجلس شورای اسلامی پایان یافت و او همانگونه که پیشبینی میشد و خود نیز در مصاحبه اخیر تلویزیونیاش گفت، به دانشگاه خواهد رفت؛ مهندس فلسفهخوانده، نماینده طبقه متفکر روشنفکری که دین را از سرچشمههای زلالی، چون آیتا... میرزاهاشم آملی و استاد مرتضی مطهری فرا گرفته است؛ ۲ شخصیتی که اعتدال ویژگی برجستهشان بوده و در عین حال بر اصول خود پایبند بودهاند.
لاریجانی بهلحاظ سیاسی در اردوگاه اصولگرایی تعریف میشود، اما از جنس بزرگانی، چون مرحوم آیتا... مهدویکنی و حبیبا... عسگراولادی. نهفقط نسیمهای سیاسی که تندبادها نیز او را نلرزانده است در برابر هجوم آدمهای بیتربیت و بداخلاق، عنان طاقت از کف رها نکرده و در بحرانهای جدی کشور بهسان لنگرگاهی مطمئن عمل کرده است.
در دورانی که هر روز در روزنامههای صبح و عصر به او ناسزا میگفتند، آرامش خود را از دست نداد و در روزهایی که تندروهای مثلا ارزشی غیظشان را با پرتابکردن کفش و مهر بهسمت او بروز دادند، واکنش نشان نداد. شاید اگر کمترین اعتنایی به آن حرفوحدیثها میداشت، شأنش این نبود که الآن از آن برخوردار است. لاریجانی هرگز دنبال اینکه به تیتر رسانهها تبدیل شود نبود. خاطرم هست در روزگاران روزنامه جامجم، تأکیدش این بود که هرگز تیتری از او بر صفحه اول ننشیند و در انعکاس حرفهایش در روزنامه بهحداقل ممکن اکتفا شود.
شوخطبعیاش زبانزد همگان است. یک بار که یکی از مسئولان موهای خود را رنگ کرده بود، نزد او میآید و او خیلی جدی میپرسد: حال ابوی چطور است؟ طرف تعجب میکند و میگوید شما که میدانید پدرم سالهاست بهرحمت خدا رفته است! و بلافاصله خودش متوجه میشود که اشاره لاریجانی به خضاب موهای اوست که او را بهحدی جوان نشان داده است که باید حال ابویاش را بپرسد.
رئیس مجالس هشتم و نهم و دهم از اخلاقمدارترین سیاستمدارانی است که میشود در ایران سراغ گرفت. در انتخابات سال ۸۴ در ستاد انتخاباتیاش رخصت کمترین هتک حرمت به دیگر نامزدها را نمیداد و حتی گاهی که از کسی بدگویی میشد یا از تخریبهایی که توسط کاندیداها صورت میگرفت، سخن بهمیان میآمد، اعضای ستادش را به خویشتنداری دعوت میکرد.
جز یک مورد در مجلس، هرگز ندیدم از خودش دفاع کند؛ آن هم موردی بود که به وی تهمت زدند که نظر خودش را بهجای دیدگاه رهبر معظم انقلاب مطرح کرده است. او در جلسه دیروز مجلس هم تنها بهدفاع از مجلس و نمایندگان پرداخت و در برابر بیانصافیهایی که نسبت به خانه ملت رخ داده است، از آن دفاع کرد. آنجا از جایگزینشدن ادبیات «بگمبگم» توسط یک نهاد نظارتی گلایه کرد؛ به روشی تاخت که میتواند امنیت روانی جامعه را بر هم بزند.
لاریجانی از معدود افرادی است که میشود به نظراتش نقد داشت، حرفشان را قبول نکرد، روششان را ناسودمند دانست، اما نمیتوان دوستشان نداشت.