تضعیف هریک از قوای سهگانه کشور ازسوی افراد (ولو رئیس یا عضو یکی از قوا) عملی ناصواب است و هرچه مقام تضعیفکننده سمتش بالاتر باشد، جبرانش سختتر است. اخیرا آقای میرسلیم، نماینده محترم تهران، صراحتا رئیس محترم مجلس را متهم کرده که در زمان تصدی شهرداری تهران، برای منتفی شدن تحقیق و تفحص از این دستگاه، مبلغی به یک عضو کمیسیون عمران مجلس پرداخته است. این سخن درستی است که آقای میرسلیم بهعنوان یک سیاستمدار کارکشته حزبی و متدین، نباید پیش از آنکه چنین اتهامی اثبات شود، آن را رسانهای میکرد، اما اکنون که آب روی زمین ریخته است و قابل برگرداندن نیست، باید برای بازگشت اعتماد عمومی تدبیر کرد. در حال حاضر متاسفانه فضای پرابهامی ایجاد شده است که تداوم آن نه به صلاح مجلس و رئیس آن و نه به سود آقای میرسلیم است و نیز فشار سیاسیرسانهای علیه آقای میرسلیم ازسوی برخی نزدیکان رئیس محترم مجلس، نهتنها ابهامزدایی نمیکند که چنین تداعی میشود که قصد سرپوش گذاردن بر آن را دارند. اینکه گفته شده است شکایتی از آقای میرسلیم به قوه قضائیه ارجاع شده است، بازهم مشکلی را حل نمیکند و چهبسا بر آن بیفزاید. فرض کنیم آقای میرسلیم به جرم نشر اکاذیب محکوم شود، با چنین رایی پرونده مختومه میشود، اما آیا آنچه در افکار عمومی رسوب کرده است، از بین میرود؟ یکی از راهحلهای موضوع، حضور آقای میرسلیم و عضو کمیسیون عمران مجلس در یک جلسه و بیان شفاف ادعای طرف اول و توضیحات طرف مقابل است. ممکن است گفته شود این توضیحات در دادگاه هم میتواند ارائه شود، اما موضوعی که چنین وزن سنگینی در فضای سیاسی کشور پدید آورده است، تنها درصورتی حلشدنی است که کاملا شفاف بیان شود. فرض اولیه این است که چنین اتهامی بلاوجه است و دفاعیات افرادی که مورد اتهام قرار گرفتهاند، میتواند نقطه پایان بر همهچیز باشد. از مجلسی که شعارش شفافیت است، جز این انتظار نمیرود. طبیعی است آقای میرسلیم توجه دارد که اظهاراتش در روزهای اخیر، تنها در حوزه رسانههای داخلی باقی نمانده و ضدانقلاب در فضای مجازی، بیشترین بهره را از آن برده است. برای بازگرداندن حیثیت قوهمقننه، او وظیفه اصلی را برعهده دارد؛ هرچند که میتواند همچنان از منتقدان آقای قالیباف باشد.