گفتگو با فوتسالیست مشهدی مس سونگون که در کنار جاوید، نقشی بزرگ در قهرمانی این تیم داشت
احسان سرفرازی/ شهرآرانیوز - اینروزها فوتسال مشهد را در سطح ایران و حتی جهان با حسین طیبی و مهدی جاوید میشناسند؛ ۲ ملیپوش فوتسال کشورمان که جایگاهی ثابت در تیم ملی دارند و در سالهای اخیر یکی در لیگ ایران و دیگری در اروپا میدرخشند. با اینهمه این ۲ بازیکن همه ظرفیت فوتسال مشهد و خراسان نیستند و پیش از آنها بازیکنانی بودند که نام خراسان را در سطح ایران و آسیا مطرح کرده بودند.
مصطفی طیبی بدونشک یکی از این بازیکنان است که میتوان او را طلایهدار نسل جدید فوتسال خراسان دانست؛ نسلی که بعد از حضور تیم علموادب در لیگ برتر شکوفا شد و بهتدریج زمینههای رشد دیگربازیکنان مشهدی را فراهم آورد. طیبی سیوسهساله که غیر از بچهمحلبودن هیچ رابطه فامیلی با حسین طیبی ندارد، امسال با تیم مسسونگون عنوان قهرمانی لیگ برتر فوتسال کشور را به دست آورد. او که پیشازاین با لباس تیمهای شهید منصوریقرچک و فولاد ماهان ۲ مقام سومی در لیگ کسب کرده بود، امسال این جای خالی را نیز در کارنامه افتخاراتش پُر کرد.
طیبی درحالی سرانجام طعم قهرمانی لیگ برتر را چشید که سالها با تیمهایی، چون علموادب، فولاد ماهان، منصوری قرچک، فیروزصفه، آذرخش بندرعباس و حتی فرشآرا در لیگ بازی کرده است. این بازیکن باتجربه سابقه ۴ قهرمانی در آسیا بههمراه تیم ملی فوتسال کشورمان و ۲ دوره حضور در جامجهانی را دارد. او در جامجهانی ۲۰۰۸ عنوان پدیده جوان مسابقات را نیز به دست آورد، اما در بیستوششسالگی با یک مصدومیت سنگین مواجه شد که نهتنها او را از تیم ملی بلکه از فوتسال هم دور کرد! بعد از تمامشدن دوران مصدومیت، طیبی در تصمیمی عجیب از فوتسال به فوتبال رفت و یک فصل هم پیراهن ابومسلم در لیگ دستهدوم را پوشید! در فوتبال، طیبی نمایش بدی نداشت؛ اما در سال بد مشکیپوشان او دوباره مصدوم شد و زمانی که از بند مصدومیت رها شد، تصمیم گرفت بازهم به فوتسال برگردد، رشتهای که نسبت به زمان رفتن او بهشدت تغییر کرده بود. در فاصله رفتن و آمدن او، فوتسال شتاب زیادی گرفت و طیبی هرگز نتوانست جایگاه قبلی خود در سطح اول فوتسال کشور و تیم ملی را پس بگیرد.
بااینهمه او این فصل یکی از ارکان قهرمانی تیم مسسونگون بود و با اینکه در فینال به میدان نرفت، اما در طول فصل با تجربه خود کمک زیادی به این تیم کرد. آنچه در ادامه میخوانید، گفتگو با این بازیکن باتجربه است که با داشتن بیش از ۱۰۰ بازی ملی در سالهای پایانی بازی خود بالاخره به افتخار قهرمانی در لیگ برتر دست یافت.
* از همین آخر شروع کنیم؛ مسسونگون و قهرمانی که در کارنامهات کم داشتی و به آن رسیدی.
راستش ابتدای فصل قصد داشتم به تایلند بروم. با یکیدو تیم هم در فوتسال تایلند صحبت کرده بودم، اما بعد از اینکه افضل با من تماس گرفت، تصمیم گرفتم به این تیم بروم.
* تصمیمی که صدالبته برای تو کارگر هم افتاد.
دقیقا. از این تصمیم راضی هستم.
* کمی از قهرمانی سونگون بگو. چه شد که تیمتان امسال قهرمان لیگ برتر فوتسال شد؟
یک تیم وقتی قهرمان میشود که همهچیز سر جای خودش باشد. از نظر حرفهای باید خیلی اتفاقات بیفتد تا یک باشگاه بتواند در لیگ برتر عنوان قهرمانی را به دست بیاورد. مس و گیتیپسند و تأسیسات دریایی در این چندساله در فوتسال ایران از نظر هزینه و بستن تیم و عوامل دیگر، حرفهای عمل کردند و طبیعی بود که همیشه در کورس قهرمانی باشند و برای آن بجنگند.
* بگذار کمی به عقب برگردیم و با گذشته کلنجار برویم؛ گذشتهای که برای مصطفی طیبی پُر از اتفاقات ریزودرشت بود. از زمانی که یک رفتوبرگشت عجیب از فوتسال به فوتبال داشتی. چه شد که در یک برهه و بعد از درخششت در فوتسال بهیکباره سر از مستطیل سبز چمن و تیم ابومسلم درآوردی؟
آنموقع مصدومیت بدی سراغم آمد و بعد از رفع آن پیشنهادی از ابومسلم داشتم و تصمیم گرفتم به فوتبال بروم. سال خوبی هم در ابومسلم داشتم و حتی سال بعد از چند تیم لیگیکی پیشنهاد داشتم؛ اما میخواستم در لیگ برتر بازی کنم و با هدف لیگیک پا به عرصه فوتبال نگذاشته بودم.
* آمارت در ابومسلم خوب بود.
همینطور است. در ۱۲ بازی ۷ پاس گل دادم و ۲ تا پنالتی هم گرفتم. یک بار هم روی یک ضربه ایستگاهی پایم به گلزنی باز شد.
* چه شد که به فوتسال برگشتی؟
وحید شمسایی و حسین شمس با من تماس گرفتند و گفتند تو سرمایه فوتسال هستی و باید به فوتسال برگردی. من هم به فوتسال برگشتم و جالب است بعد از ۵ بازی در لیگ دوباره به تیم ملی دعوت شدم.
* و اینجا شروع مصدومیتهایی بود که امانت را برید.
رباط صلیبی پاره کردم. اگر چه فصل بعد خودم را دوباره به مسابقات رساندم، اما باز بعد از هفته نهم پای دیگرم رباط پاره کرد! بااینهمه تسلیم نشدم و الان ۵ سال است که همچنان با ۲ پایی که رباط پاره کرده، بازی میکنم.
* و در این سالها حضور پُرحاشیهای هم در مشهد داشتی! یک فصل حضور در فرشآرا و جدایی که خیلیها میگویند با دلخوری بود. با بازیکنان و کادر مدیریتی باشگاه مشکل داشتی؟
من هیچوقت با کسی مشکل نداشتم. همانموقع حرفهایی بود که مصطفی بهخاطر کاپیتانی و پول به فرشآرا نمیآید. من هم آمدم تا به همه ثابت کنم سخت در اشتباه هستند و من اهل این حرفها نیستم. خداراشکر فصل خوبی هم داشتم و بازوبند را بعد از ۶ هفته به قدرت بهادری دادم. من همان سال برادریام را به فرشآرا ثابت کردم و اگرچه رقم قراردادی که برایم نوشتند، در شأن من نبود، اما قبول کردم. سال بعد وقتی دیدم دوباره دارند همانکار را میکنند، احساس کردم از سادگی من سوءاستفاده میکنند. این شد که تصمیم به رفتن گرفتم.
* همان سالی که به فرشآرا آمدی، پدیده جوان جامجهانی هم لقب گرفتی.
دقیقا. من برای فرشآرا کاری کردم که هیچ فوتسالیستی نمیکرد. من از جامجهانی که آمدم، بهخاطر اینکه فرشآرا به لیگ برتر بیاید، رفتم و لیگیک برای این تیم بازی کردم! کجای دنیا سراغ دارید یک بازیکن ملی که پدیده جامجهانی شده باوجود اینکه راحت میتواند در تیمهای خوب لیگ برتر بازی کند، به لیگیک بیاید؟!
* به نظرت چه شرایطی باید به وجود بیاید تا یک تیم از مشهد، قهرمان لیگ برتر فوتسال شود؟
در مشهد قبل از هرچیز باید اول فکر قهرمانی به وجود بیاید. مشهد ظرفیت و شخصیت قهرمانی دارد، اما باید پیشازاین همه مسئولان ما بپذیرند که فوتسال مشهد در سطح کشور یک قطب است و بازیکنان و ستارههای زیادی دارد که میتوانند این تیم را قهرمان لیگ برتر کنند.
* برنامهات برای سال آینده چیست؟ در مس میمانی؟
هنوز هیچچیز معلوم نیست. قرارداد همه بازیکنان با مس یکساله بوده و حالا باید منتظر بمانیم ببینیم چه اتفاقاتی خواهد افتاد.