صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

برای خانه همسایه‌ات هم، چراغ آرزو کن

  • کد خبر: ۳۶۵۳۵
  • ۰۸ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۲
محسن خلیلی - استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
در فرهنگ گفته‌های طنزآمیز از قول آنجلا رابینسون، درباره همسایه، چنین نوشته شده است: «چیز تجملی زمانی به‌صورت چیز ضروری درمی‌آید که همسایه‌تان آن را داشته باشد و شما نداشته باشید.» از دیگرسو، در تعریفی شیطنت‌آمیز، همسایه را چنین تعریف کرده‌اند: «کسی که طبق یکی از ۱۰ فرمان حضرت موسی، می‌باید او را همچون جان شیرین دوست داشته باشیم و او درعوض هر کاری از دستش برمی‌آید، انجام بدهد تا کفر ما را درآورد.» بنابراین، انگار از دیرباز، دو شیوه نگاه به همسایه و همسایگی وجود داشته است؛ نخست اینکه بایست همسایه را «پاس» داشت و تکریم کرد و احترام گذاشت و حق همسایگی را درباره او به‌جا آورد؛ و دو دیگر اینکه، اگر همسایه کاری کرد کارستان که خلاف انتظار بود، می‌بایست کار کارستان همسایه را «پاس» گل محسوب کرد و به چنگ آورد و امتیاز کسب کرد.
در یک انشاء کودکانه، همسایه این‌گونه توصیف شده است: ما در نزدیکی خانه‌مان یک همسایه بسیار کنجکاو و همیشه حاضر در صحنه داریم که ما در خانه، او را شبکه خبری آنلاین معرفی کرده‌ایم. او همیشه در همه شرایط با کوچک‌ترین اتفاقی در آنجا حاضر می‌شود. نه‌تن‌ها کمک نمی‌کند، بلکه همیشه در بین دست‌و‌پای دیگران است. کمک به همسایه می‌تواند تنها با کنار او بودن و به او قوت قلب‌دادن باشد. بیاییم همسایه خوبی برای همسایه خود باشیم. از دیگر سو، نگاه تکریم‌آمیز نسبت‌به همسایه را می‌توان در شعر «برای خانه همسایه‌ات هم، چراغ آرزو کن/ قطعا حوالی خانه‌ات روشن‌تر خواهد شد» به‌نیکی دریافت. این نگاه دوگانه به همسایه (هم خوش‌بینانه و هم بدبینانه) هنگامی که سروکارش با سیاست می‌افتد و پای روابط خارجی و سیاست بین‌الملل به‌میان می‌آید، چاره‌ای جز انتخاب میانه باقی نمی‌ماند که عبارت از نگاه واقع‌بینانه است.
ایران و چین و برزیل و روسیه، پرهمسایه‌ترین کشور‌های دنیا به‌شمار می‌آیند. ایران، در همسایگی با ۱۵ کشور افغانستان، پاکستان، عراق، ترکیه، بحرین، عمان، کویت، قطر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، روسیه، آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان، قزاقستان قرار دارد. بنابراین، ایران، کشوری است پرهمسایه؛ با همسایگانی گونه‌گون و ناهمانند. گونه‌گونی همسایگی دربرگیرنده گوناگونی ویژگی‌های جغرافیایی، منزلت‌های استراتژیک، وابستگی‌های سیاسی، دغدغه‌های امنیتی، و خصلت‌های ژئواکونومیک است؛ و ناهمانندی همسایگی، دربرگیرنده خصلت‌های فرهنگی و تاریخی و تمدنی بسیار ناهمانند است که همسایگان پانزده‌گانه ایران را، به حوزه‌های بسیارناهمگون، تبدیل کرده است. نوشتارک کنونی بر یک پیش‌انگاره (مفروضه) ذهنی استوار شده است که البته، تجربه‌های عینی ایران کنونی نیز، تأییدکننده آن است.
ایران، کشوری است با گستره جغرافیایی بسیار زیاد؛ هم در منطقه خاورمیانه قرار گرفته و هم کشوری است متعلق به حوزه آسیای جنوب غربی و هم با منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، در همسایگی قرار دارد؛ هم با حوزه عربی خلیج فارس، همسایه است و هم از راهرو پاکستان و افغانستان، به شبه‌قاره هند، پیوند خورده است. زین‌سبب، ایران کشوری است میانه‌گاهی، راهرویی، پیوندی، پُل و میان‌منطقه‌ای؛ و کمتر کشوری مانند ایران در نظام بین‌الملل کنونی وجود دارد که ویژگی‌هایی این‌چنین را یک‌جا، داشته باشد. پس، یکی از بایسته‌های سیاست خارجی کنونی ایران، داشتن سنجه‌ها و آموزه‌های خردمندانه در برقراری پیوند با همسایگان و به‌دیگرسخن، برنامه‌ریزی برای فراهم‌آوردن سیاست خارجی چندهمسایگی است.
دو مفهوم نخست نوشتارک، «پُرهمسایه و چندهمسایگی» است؛ یکی، عینیت جغرافیایی دارد، و دیگری، عینیتی برساخته‌شده. ازیک‌سو، پرهمسایگی به‌معنای این است که ایران، درمیان نزدیک به دویست کشور جهان، از نادر کشور‌هایی است‌که تعداد همسایگان آن بسیار زیاد است؛ ایران، با پانزده کشور همسایه است. بنابراین، کشوری پرهمسایه است. از دیگرسو، چندهمسایگی به این معناست که کشور‌های همسایه ایران، از منظر سیاسی، مذهبی، اقتصادی، تاریخی، یکدست نیستند و گونه‌گونی و ناهمانندی‌های فراوان دارند. بنابراین، بر فضای پیرامونی ایران، چندهمسایگی، چیره است.
دراین‌میان، ایران کشوری است چهارگوشه و مقوله جغرافیاپایه «گوشه»، با توجه به بزرگی مساحت ایران، در این نویسه، ابداع شد تا نشان داده شود که ایران پرهمسایه، دارای چهارگوشه همسایگی جداگانه است که با چند حوزه گونه‌گون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای (قفقاز، آسیای مرکزی، خاورمیانه، اروپا، خلیج فارس، آسیای جنوب غربی و شبه‌قاره هند)، درحال مواجهه است. افزون بر آن، مفهوم «گره» از درون وضعیت جغرافیایی ایران که کشوری است با حالت میانه جهان، ابداع شد تا نشان داده شود که کشور «گره‌گاه»، می‌بایست بتواند دو نقش هم‌زمان متضاد «گره‌زنی/گره‌گشایی» را در نظام بین‌الملل، ایفا نماید.
پنج مقوله میانه‌گاهی (وسط جغرافیای دنیا)، راهرویی (شرقی‌غربی/ شمالی‌جنوبی)، پیوندی (دینی و نه مذهبی/ فرهنگی‌تمدنی و نه تاریخی)، پُل (دادوستدی اقتصادی/ دلال‌مسلک)، میان‌منطقه‌ای (پیونددهنده نظم‌های منطقه‌ای)، نیز به این دلیل آورده شد تا نشان داده شود که ایران، کشوری خاص نیست؛ آن‌گونه‌که گفته و نوشته می‌شود (و نوعی خودبرتربینی مغرورانه در آن، وجود دارد) بلکه کشوری باخاصیت است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.