در این مطلب، نگاهی داریم به مهمترین فیلمهای یک دهه اخیر سینمای ایران که هر یک به سهم خود درصدد آگاهیبخشی درباره این بیماری برآمدهاند و لحظات ماندگاری را در حافظه سینمای ایران ثبت کردهاند.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - ۲۱ سپتامبر همزمان با ۳۰ شهریور در تقویم هجری شمسی، به عنوان روز جهانی آلزایمر نامگذاری شده و فعالان اجتماعی در این روز اقدامات شایسته تحسینی را برای آگاهیبخشی درباره آلزایمر، پیشگیری از این بیماری و روش صحیح برخورد با مبتلایان انجام میدهند. آلزایمر یا بیماری فراموشی سوژه جذابی برای سینما هم هست؛ زیرا یکی از عناصر مهم فیلمنامههای سینمایی که ارزش والایی نزد اهالی حرفهای این عرصه دارد، نمایش تحول و دگرگونی تدریجی وضعیت انسان است.
بیماری آلزایمر هم با نشانههای ابتدایی آغاز میشود و به مرور زمان فرد را به جایی میرساند که حتی ممکن است سادهترین اطلاعات زندگی خود را هم به یاد نیاورد و از شناختن نزدیکان خود عاجز بماند. بهعلاوه، بیماری آلزایمر در جامعه سنتی و خانوادهمحور ایران که طبیعتا جایگاهی دست نیافتنی و مقدس برای پدر و مادر قائل است، میتواند موضوع جذابی برای تحقق اهداف تربیتی و اخلاقی مرتبط با خانواده باشد.
سینمای جهان هم به مسئله آلزایمر بیتفاوت نبوده و سینماگران کشورهای مختلف تلاشهای متفاوتی برای آگاهیبخشی درباره این بیماری از خود نشان دادهاند. شاید بیراه نباشد اگر مهمترین فیلم سینمای جهان درباره آلزایمر را «هنوز آلیس»، ساخته تحسین شده واش وستمورلند و ریچارد گلتزر، معرفی کنیم که بازی خیرهکننده جولین مور در نقش یک مادر مبتلا به بیماری فراموشی بسیار مورد توجه قرار گرفت و جایزه اسکار را هم برای این بازیگر به ارمغان آورد.
به طور کلی، ظرفیتهای دراماتیک نهفته در این بیماری و موقعیت تکاندهنده و غمانگیز از دست رفتن حافظه باعث شده این موضوع برای کارگردانهای متعهد سینما محتوای داستانی تأملبرانگیز و تراژیک فراهم آورد و آنها را به سمت تولید فیلمهای شاخص رهنمون سازد. در این مطلب، نگاهی داریم به مهمترین فیلمهای یک دهه اخیر سینمای ایران که هر یک به سهم خود درصدد آگاهیبخشی درباره این بیماری برآمدهاند و لحظات ماندگاری را در حافظه سینمای ایران ثبت کردهاند.
جدایی نادر از سیمین | ۱۳۸۹
اصغر فرهادی
فیلم ماندگار
«جدایی نادر از سیمین» که با عنوان کوتاه شده
«یک جدایی» توانست برای نخستین بار ایران را صاحب مجسمه اسکار کند، در کنار همه شایستگیها و ارزشهایش، بهترین پرداخت سینمای ایران به موضوع آلزایمر هم محسوب میشود که اساسا گره اصلی و ابتدایی درام را با همین بیماری پدر نادر طراحی میکند. همانطور که احتمالا به یاد دارید، یکی از دلایل نادر برای امتناع از مهاجرت و اختلاف نظر بر سر این موضوع با همسرش سیمین، بیماری آلزایمر پدرش است که به بهترین نحو در دیالوگنویسی چیرهدستانه اصغر فرهادی منعکس شده.
گفتوگوی پینگپونگی نادر و سیمین در سکانس دادگاه و جمله درخشان «من که میفهمم اون پدرمه» بیتردید یکی از دیالوگهای ماندگار سینمای ایران است. همچنین سکانس پراحساس شستن پدر بیمار در حمام، یکی از موقعیتهای فراموشنشدنی خلق شده به دست اصغر فرهادی است که با بازی خوب پیمان معادی، اشک فیلمبردار کارکشته این فیلم را هم در هنگام ضبط درآورد. در این مورد، نباید بازی جاافتاده و باورپذیر علیاصغر شهبازی در نقش پدر نادر را هم فراموش کنیم که با ظرافت هرچه تمامتر اجرا شده بود و به ماندگاری فیلم یاری رساند.
کفش هایم کو؟ | ۱۳۹۴
کیومرث پوراحمد
کیومرث پوراحمد که یکی از فیلمسازان باسابقه و کارنامهدار سینمای ایران است و خلق آثار ماندگاری همچون «قصههای مجید»، «اتوبوس شب»، «شب یلدا» و «خواهران غریب» را در کارنامه دارد، در سالهای اخیر به خاطر افت کیفیت فیلمهایش مورد هجمههای سنگینی از سوی اهالی سینما قرار گرفته. نمیتوان منکر این شد که فیلمهای یک دهه اخیر پوراحمد، دیگر آن صلابت و اثرگذاری سابق آثار او را ندارند؛ اما تعهد فیلمسازی یک هنرمند پیشرو و تلاش برای پرداختن به موضوعات انسانی و بنیادین، هنوز هم در فیلمهای این کارگردان به چشم میخورد.
شاید
«کفشهایم کو؟» به لحاظ کیفیت سینمایی فیلم مهمی نباشد، اما از منظر توجه به یک موضوع مهم با ابعاد اخلاقی و انسانی، از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. این فیلم داستان زندگی مرد متمولی به نام حبیب را روایت میکند که به بیماری آلزایمر دچار شده و خانوادهاش او را ترک کردهاند. مهمترین نقطه قوت
«کفشهایم کو؟» بازی پرتلاش و تحسینبرانگیز
رضا کیانیان در نقش حبیب کاوه است که دگرگونیهای شخصیت مبتلا به این بیماری را به شکلی باورپذیر اجرا میکند.
نبات | ۱۳۹۶
پگاه ارضی
«نبات» که یک درام خانوادگی نسبتا ساده و بیحاشیه به شمار میرود را فیلمسازی ساخته است که چندان معروف نیست؛ با این حال، نخستین فیلم پگاه ارضی، هم از کیفیت خوبی برخوردار است و هم موضوع مهمی را با ضرباهنگ بالا روایت میکند.
«نبات» قصه زندگی پدر و دختری است که با هم روزگار میگذرانند و دختر فکر میکند که مادرش در یک حادثه از دنیا رفته؛ اما مادر که در خارج از کشور زندگی میکرده، پس از چند سال برای دیدن دخترش بازمیگردد و در کشمکش مخالفت شدید پدر با ملاقات این مادر و دختر، مشخص میشود که زن به بیماری آلزایمر دچار شده.
پس از اطلاع مرد از ابتلای همسر سابقش به بیماری آلزایمر، اندوه غریبی به فیلم تزریق میشود و شهاب حسینی با یک پلان بازی خیرهکننده در این بخش، قدرت بازیگریاش را به رخ میکشد. بازی نازنین فراهانی در نقش مادر نبات، خوب و باورپذیر است و در سکانس پایانی و تراژیک فیلم، یعنی جایی که فراموشی کاملا بر او مسلط شده، اثرگذار و غمانگیز جلوه میکند.
سرکوب | ۱۳۹۷
رضا گوران
رویا افشار، بازیگر باسابقه و گزیدهکاری که قدیمیترها او را با سریال معروف و نوستالژیک
«آیینه» در دهه شصت به یاد میآورند، دو سال قبل با نقشی متفاوت و دشوار به سینما آمد و تواناییهای ویژه خود در بازیگری را به نمایش گذاشت.
«سرکوب» که نخستین تجربه کارگردانی سینما برای رضا گوران است، قصه خانوادهای را روایت میکند که سالها زیر سلطه و آزار پدری مستبد بودهاند؛ اما به واسطه گم شدن پدر، پس از مدتها، در یک شب غریب دور هم جمع میشوند و خاطرات تلخ گذشته خود را مرور میکنند.
الهام کردا، سارا بهرامی و پردیس احمدیه بازیگران نقش سه دختر خانواده هستند و نقش مادرشان که به آلزایمر مبتلا شده را رویا افشار بازی میکند. حواله دادن حجم انبوه و ترسناکی از سیاهی و خباثت به نقش غایب پدر، در کنار رویکرد اغراق شده فیلم در هواداری از زنان، باعث شد «سرکوب» به اثر چندان موفقی در سینمای ایران تبدیل نشود. با این حال، طراحی آلزایمر برای شخصیت مادر رنج کشیدهای که گهگاه بخشهایی از گذشته تلخ خود و فرزندانش را به یاد آورده و به وقایع پیرامونش واکنش نشان میدهد، انتخاب درست و تاثیرگذاری برای روایت یک فیلم اجتماعی غمانگیز به شمار میرود.