هویت و کیستی انسانها با مفهوم مادرانگی، پیوندی ناگسستنی دارد. وجود نام مادر در اسناد هویتی، سادهترین راه برای اثبات قانونی رابطه مادر و فرزندی است که امکان دارد در نتیجه حوادثی مانند فوت یا طلاق مادر، محل مناقشه قرار بگیرد. اما صرفنظر از مسئله هویتی درج نام مادر در سند هویتی افراد بهویژه در جوامعی که مادری تنها یک نقش میان سایر نقشهای خانوادگی و اجتماعی نیست، دارای اهمیت فراوان نمادین و فرهنگی است.
نام مادر در تاریخ ثبت احوال ایران از همان ابتدا یک مسئله هویتی صرف و مناقشهناپذیر بود چنانکه نخستین شناسنامه برای ایرانیان در سال ۱۲۹۷ به نام فاطمه ایرانی صادر شد. نهتنها یک دختر دارنده نخستین شناسنامه در ایران است بلکه در همان اولین سجلهایی که بر اساس قانون ثبت احوال تعبیه شده بود، درج نام مادر درکنار نام پدر یک مسئله طبیعی و پذیرفتهشده بود. البته این حضور نام مادر در اسناد هویتی به معنای برابری ایشان در انتقال نسب نبود، زیرا همچنان در سالهای اولیه، فرزندان دارای نام مشابه، با انتساب به پدرانشان از یکدیگر متمایز میشدند و گاهی نیز در برخی مناطق ایران فرزندان «ابن» و «بنت» پدرانشان خوانده میشدند. بهعلاوه مقاومتهایی برای درج نام مادر، دختر و همسر صورتگرفته بود که بیش از آنکه صبغه مذهبی یا سنتی داشته باشد، از مخالفت با سیاستهای حکومت پهلوی همچون کشف حجاب، سربازگیری و خلع سلاح نشئت میگرفت. در هر صورت، در بیشتر نقاط ایران بهراحتی و در مناطق شرقی بهویژه خراسان و سیستان و بلوچستان این مسئله بهکندی و با تعلل، در نهایت پذیرفته شد. حال بعد از نزدیک به صد سال، دیگرباره درج نام مادر در کارت ملی شهروندان، از سوی معاونت زنان و امورخانواده ریاستجمهوری مطرح شده است. در شناسنامهها همانند سابق، نام مادر و پدر آمده است، اما در کارتهای ملی، چه قدیمی چه جدید، نام مادر وجود ندارد. در توجیه درج نکردن نام مادر به دلایلی همچون تلخیص کارتها و اکتفا به شمارههای ملی اشاره شده است. در چنین حالتی وجود نام پدر نیز ضرورت نمییابد. بهعلاوه، با ایجاد کارتهای هوشمند ملی، همه اطلاعات هویتی افراد در یک کد و شماره خلاصه شده است که با دانستن آن میتوان به احوال شـــــخصی افـــراد دسترسی داشت. با توجه به این مسائل اعلام این مسئله از سوی خانم ابتکار، انتقاداتی را متوجه معاونت زنان و خانواده کرده است که مبنی بر آن، اقدامات و فعالیتهای این نهاد را محدود به مسائل شکلی، فاقد اهمیت و پذیرفتهشده کرده است. اما به نظر میرسد نه آن انتقادها و نه این هواداریها هیچکدام از توجیه قابل قبولی برخوردار نیستند. اگرچه مسئله حضور نام مادر در ایران مانند افغانستان، مناقشه برانگیز نبوده است و نیست، توجه به یک مسئله نمادین و فرهنگی در ارتباط با جایگاه زنان نیز نباید دستکم گرفته شود. در جامعهای که مادرانگی به مثابه یک ارزش مقدس ستوده میشود و نام مادر هرگز پنهان و مایه ننگ تلقی نشده است، سخن از دستاورد بزرگ و گام اساسی با درج نام مادر درکارتهای ملی اغراقآمیز است. با این همه، درج نام مادر در کارتهای همیشههمراه ما اقدامی نمادین و فرهنگی ستودنی است. هویت همه ما از نام مادرانمان جداییناپذیر است و این بدیهی است که حضور یا غیاب نام آنها در اسناد هویتی که روزبهروز کوچکتر و خلاصهتر میشوند، تزلزلی در این مسئله بهوجود نمیآورد.