اگر میخواهید بدانید رابطه زناشویی سالمی دارید یا نه، نگاهی به ظرفیت انتقادپذیری تان بیندازید. هرقدر این ظرفیت بیشتر باشد، محصول خروجیاش، یعنی رشد و تعالی و درک متقابل شما و همسرتان از یکدیگر در زندگی، بهتر خواهد بود. به بیان ساده تر، انتقاد تیغ دولبهای است که هم میتواند سازنده باشد و هم مخرب. این هم کاملا به خود ما بستگی دارد. اینکه همسرمان گوش شنوایی برای انتقاد داشته باشد، خیلی وقتها به چگونگی عملکرد خود ما و نحوه انتقاد کردنمان برمی گردد. از این رو، لازم است گهگاه رفتارهایمان را زیرذره بین انتقاد خودمان ببریم و ببینیم چقدر پیش شرطهای آن را رعایت میکنیم.
یک انتقاد سازنده باید در شرایطی باشد که ۲ طرف جسمی و روحی برانگیخته نباشند. اگر همسرتان خسته است و تازه از سر کار برگشته یا خوابش میآید و ذهنش درگیر کاری است یا هنوز خودتان از مسئلهای دلخور و عصبی هستید، وقت انتقاد کردن نیست. باید درباره مشکل و مسئلهای که اکنون به وجود آمده است صحبت کنید، نه درباره دلخوریهای زمان ازدواجتان. همچنین باید درباره موضوع و مشکلی خاص باشد، نه اینکه پای همه دلخوری هایتان را یک جا و یک مرتبه به میان بکشید. انتقاد سازنده انتقادی معطوف به هدف، کوتاه و شفاف است، درست مانند چاقویی تیز که با یک حرکت میبرد و اثرش را بر جا میگذارد.
هرگز نباید از جملات تعمیم دار استفاده کنید (تو همیشه همین طور رفتار میکنی). هرگز نباید شخصیت همسرتان را زیر سؤال ببرید و به او انگ بزنید (مثل بابات آدم دهن بینی هستی). هرگز نباید -حتی اگر اصولی انتقاد میکنید- آن را مدام تکرار کنید، چون از اثر و کیفیت آن کاسته میشود. هرگز نباید با وجود موانع انتقاد به انتقادکردنتان ادامه بدهید. بهتر است با همسرتان بنشینید و دراین باره مفصل حرف بزنید و مؤلفههایی را که باعث میشود تمایلی به حرف زدن یا شنیدن نداشته باشید، فهرست و بعد تا حد امکان برطرف کنید.
در عوض، سعی کنید هنگام نقد کردن رفتار همسرتان بر جملات «من»دار تمرکز داشته باشید، یعنی بهجای اینکه بگویید: «تو نباید جلو مادرت این حرف زشت را به من میزدی.»، بگویید: «از اینکه جلو مادرت این حرف را بهم زدی، ازت خیلی دلخور شدم و احساس ناراحتی میکنم.» میدانید فرق این ۲ جمله چیست؟ در جمله اول، همسرتان را به کار اشتباهی محکوم میکنید، ولی در جمله دوم، از برداشت و احساس و آسیب پذیری خودتان حرف میزنید. در حالت دوم حتم بدانید همسرتان برای ترمیم زخم ایجادشده راحتتر پیش قدم خواهد شد، درحالی که در حالت اول، در خوشبینانهترین حالت، او شروع به دفاع از خودش برای بهتر شدن شرایط خواهد کرد.
نکته پایانی این است که وقتی کسی در حال انتقاد از ماست، در واقع سعی میکند ما را صدا بزند تا مشکلی را با هم حل کنیم، ولی اگر قرار باشد درِ انتقاد را به روی او ببندیم، او ناچار خواهد شد به در بسته مشت بزند و نتیجه این مشت زدن هم مشخص است: دعوا، ناسزا و دلخوری بیشتر.