در دهههای ابتدایی قرن بیستم، رشد علم و دانش تنها از لحاظ کمّی و در جهت افزایش قدرت ابزاری کشورها به سرعت حیرتآوری رسیده بود. جنگهایجهانی در میانه این قرن، نشان داد علم میتواند سویه خطرآفرین و مرگباری نیز داشته باشد. بر همین اساس، توجه به کیفیت علم و ارتباط آن با زندگی روزمره انسانها سبب شد سازمان جهانی یونسکو در آخرین سال این قرن، یعنی ۱۹۹۹، روزی را به عنوان «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» نامگذاری کند که با پاسداشت ثمرات علم برای افزایش کیفیت زندگی انسانها از طریق صلح و توسعه عجین است.
نقش زنان در تحقق صلح و توسعه همواره مورد توجه نهادهای بینالمللی و سیاستگذاران فرهنگی بوده است و لازمه افزایش ضریب حضور زنان در سیاستهای توسعهمحور و صلحمدار، تهیه بسترهای آموزشی مناسب است.
در ایران نیز دادهها حکایت از روند روبهبهبود شاخصهای کمّی در تولید علم و دانش دارند. با توجه به بهبود سالانه آمارها در افزایش دادههای علمی، توجه به مسئله جنسیت یکی از موارد مهم و مورد توجه قلمداد شده است. حضور گسترده در آموزش عالی در ایران میتواند راه زنان را در مسیر تحقق اهداف توسعه و صلح هموار سازد، اما قبل از هر چیز، بهتر است به اصلاح یک برداشت نادرست درباره آمار زنان حاضر در دانشگاه پرداخت.
برای چند سال، تعداد و میزان حضور زنان در دانشگاه روندی روبهرشد داشت به گونهای که در سالهای گذشته همواره از تدوین طرحهایی برای تنظیم نسبت جنسیتی پذیرفتهشدگان در آزمونهای علمی کشور سخن گفته شده است تا ترکیب جمعیتی دانشگاهها منعکسکننده ترکیب جمعیتی کل کشور باشد. اما نگاهی به جدیدترین آمارهای امسال نشان میدهد اگرچه تعداد زنان حاضر در آزمونهای سراسری همواره روندی صعودی داشته است، این مسئله در مقاطع تحصیلی بالاتر صادق نیست. برای نمونه، در سال ۱۳۹۹ حدود ۱۰۲ هزار دانشجوی زن در کنکور سراسری قبول شدهاند که این عدد برای مردان ۸۸ هزار نفر است. این در حالی است که در تحصیلات تکمیلی چنین فاصلهای وجود ندارد و در حالی که ۸۰ هزار نفر از شرکتکنندگان مرد میتوانند در مقطع کارشناسی ارشد و ۷۰۰۰ نفر در مقطع دکتری به تحصیلات خود ادامه دهند، این اعداد برای زنان حدود ۶۶ هزار در مقطع کارشناسی ارشد و ۵۰۰۰ نفر در دوره دکتری است. به عبارت بهتر، تنها در دوره کارشناسی تعداد پذیرفتهشدگان زن از مرد بیشتر است و در سایر مقاطع چنین نسبتی وجود ندارد.
با توجه به در نظر گرفتن این اطلاعات آماری، باید توجه داشت که به منظور اثرگذاری زنان در مسئله توسعه و صلح، نیازمند حضور فراگیرتر آنان در مقاطع تکمیلی و حرفهای در مراکز آموزشی و پژوهشی هستیم. در حقیقت، زنانی که آموزش را در سطوح بالاتر و به صورت تخصصی دریافت کردهاند، میتوانند قدرت اثرگذاری اجتماعی بیشتری داشته باشند. اما آموزش و دانشگاه تنها مسیر اثرگذاری در جهت اهداف توسعه و صلح نیست. زنان، چه دارای تحصیلات آکادمیک باشند چه در روند تجربه شخصی و از طریق کانالهای گوناگون کارآفرینی و فعالیتهای اجتماعی به موفقیت رسیده باشند، میتوانند الگوی مناسبی برای نسل آینده باشند. زنان بهویژه مادران با توجه به جایگاهی که در تربیت فرزندان و نقشی که در جامعهپذیر کردن کودکان دارند میتوانند نقش بسیار مؤثری در این مسیر داشته باشند. مادران و زنان میتوانند با تأکید بر اهمیت علم سودمند و توجه به دلایل واهداف فراگیری دانش، عنصری کلیدی در جهت تحقق توسعه و صلح جهانی باشند.
متأسفانه تعدادی از خانوادهها با تأکید بیشازاندازه بر کمیت آموزش، مانند گرفتن نمرههای بالا، قبولی در آزمونهای مختلف و هر چیزی که با مقیاس عدد سنجیده میشود، نهتنها سببساز معضلات شخصی و آسیبهای روانی برای کودکان میشوند، بلکه جامعه را نیز از پیامدهای اجتماعی هولناکی همچون افزایش آمار خودکشی، افسردگی و انزوای اجتماعی متأثر میکنند.
این درحالی است که امروزه و در سطح بینالمللی، کیفیت آموزش و رضایت از زندگی بسیار بیش از اعدادی که فقط تعداد و کمیت را نشان میدهند ارزشمند تلقی میشود. به عبارت بهتر، علمی که بتواند به کیفیت بیشتر زندگی روزمره مردم منتهی شود و زیست مسالمتآمیز میان آنها را ممکن کند درخور اعتناست. «روز جهانی علم در خدمت توسعه و صلح» روزی است که به خودمان یادآوری کنیم هدف از آموزش دختران نه پرکردن صندلیهای دانشگاهها بلکه تربیت زنانی قدرتمند است که اول از همه در اجتماع محلی خود بتوانند اثرگذار باشند و با خلاقیت و دانش خود در رشتههای گوناگون، نوید بخش زندگی با کیفیت بهتر همراه با صلح و آرامش برای همگان باشند.