مشهدِ قدیم آنقدر وسعت داشته که بتوان در خم هر کوی و کوچهاش، نشانی از باغهای ایرانی را یافت؛ زمینهای تنپوشِ سبز برتنکردهای که قامت شاخسارانش، سر بر شانه آسمان مینهاده است.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ بهموجب اسناد تاریخی در ۱۲ آذر ۱۳۰۹ مجلس وقت در قانونی، ثبت آثار تاریخی و جلوگیری از تخریب آنها را به تصویب میرساند تا مگر به مدد این راهکار، از اندکداشتههای هویتی ایران حمایت کند. برابرِ گزارشهای مندرج، تا پیش از این تاریخ، حدود ۱۲ اثر شاخص ملی مانند تکیه دولت، عالیقاپوی تبریز و قلعهنهاوندی نابود شدهاند. در این فهرست، همچنین نام سه باغ ایرانی «کاخ هفتدست و کوشک آیینهخانه»، «عمارت باغشمال» و «باغ عمادیه کرمانشاه» هم آمده است؛ باغهایی که بهدلیل طرح منحصربهفرد ایرانیشان در جهان، بینظیر و شهره بودهاند. این علاقهمندی را میتوان در گزارش سیاحان، نویسندگان و ایرانپژوهان بیشماری دید.
زیباترین این توصیفها را آندره ژید فرانسوی در کتاب «مائدههای زمینی» آورده است، وقتی مینویسد: «باغهای نیشابور را عمر خیام ستوده است و باغهای شیراز را حافظ. افسوس که هرگز باغهای نیشابور را نخواهیم دید.» این ایرانی بودن سبب میشود چند سال بعد از تصویب قانون حفظ آثار تاریخی و در تاریخ ۱۳ آذر، «باغ فین کاشان» به ثبت ملی برسد و بعدها بهعنوان نخستین باغ ایرانی، نامش در فهرست میراث جهانی سازمان یونسکو نیز قرار بگیرد تا این روز در تقویم با یاد باغهای ایرانی گره بخورد. گزارش پیش رو روایت کوتاهی است از باغهای ایران، خراسان و مشهد که بسیاری از آنان این روزها به خاطرهها پیوستهاند.
باغهای ایرانی
قدمت باغهای ایرانی به پیش از اسلام میرسد که به تعدادی از آنان در تاریخ بیهقی اشاره شده است. اما رواج ساخت آن بهعنوان تفرجگاههای طبیعی در دل شهرها را میتوان از دوره صفوی مشاهده کرد. این باغها بهدلیل وسعت بسیارشان عموما بهوسیله حفر قنات و چاه سبز نگه داشته میشدهاند. باغهای خراسان بهدلیل کویریبودن منطقه، سوای درخت، عمارت، حوضخانه و اصطبل دارای کوشک تابستانی نیز بودهاند که از آنها با عنوان شاخصه باغهای خراسان یاد میشود. این باغها ازآنجاکه معمولا ملکهای وسیع و باارزشی بودهاند، نام افراد بانفوذ نظیر درباریان، تجار، امرا و حکما را میتوان در بنچاق مالکیتشان دید. همین امر بر اهمیت سیاسی این باغها نیز تأکید میکند؛ زیرا بسیاری از رویدادها و تصمیمگیریهای سیاسی زیر سقف سبز همین باغها رقم خورده است.
در خراسان شهرهای بیرجند، تربت و نیشابور، بیشترین سهم را از باغهای ایرانی دارند، اما مشهد را هم نباید از قلم انداخت. سال گذشته بود که در یکی از محلات قدیم مشهد (کوچهپنجه) زمین نشست کرد و چهره یکی از قناتهای قدیمی این محله نمایان شد. همان ایام بود که دکتر محمدحسین پاپلییزدیِ جغرافیدان درباره تهیه شناسنامه قناتهای مشهد و تعیین محل آنان روی نقشه هشدار داد و گفت که مشهد پس از اصلاحات عصر صفوی و کشیدن آب چشمه گلسب به آن، دارای منابع آب فراوان میشود و قناتهای بیشمار داشته است.
واضح است وجود این آب فراوان نخست سرسبزی بیمثالی را برای آن بخش از شهر که در مسیر قناتها بوده، به ارمغان میآورده است؛ وجود باغهای بزرگِ بسیار در مشهد، شاهدی بر این مدعاست. مشهدِ قدیم آنقدر وسعت داشته که بتوان در خم هر کوی و کوچهاش، نشانی از باغهای ایرانی را یافت؛ زمینهای تنپوشِ سبز برتنکردهای که قامت شاخسارانش، سر بر شانه آسمان مینهاده است.
باغهای نامیِ مشهد که در تاریخ ریشه دارند
چهارباغ
قدمت: ۸۴۲ تا ۱۲۵۰ هجری قمری (عهد تیموری تا قاجار)
وسعت: بیش از صد هکتار
مکان: حدفاصل غرب بالاخیابان تا چهارراه شهدا
ناصرالدینشاه قاجار در خاطرات روز نوشتش وقتی سفر به مشهد را سیاهه میکند، چندینبار از عمارت چهارباغ میگوید و استراحتش در سایهسار درختان آنجا. این مکان به تعریف شاه صاحبقران، آنقدر آرام جان و مفرح روح بوده است که او غیر از این مکان و زیارت حرم دوست نداشته پا در هیچ جای دیگرِ شهر بگذارد. اما عمارتی که او توصیف میکند، کوچکشده باغی است که یادگار عهد تیموری و از نخستین باغهای ایرانی طراحیشده است که برخی قدمتِ آن را بسیار بیشتر از باغ ایرانی معروف اصفهان نوشتهاند.
طبق اسناد مکتوب، تا پیش از ساختهشدن عمارت چهارباغ بهوسیله شاهرخ تیموری، شهر مشهد، هیچ کاخ یا عمارت درخوری نداشته که میزبان سلاطین، امرا و اشرافزادگان باشد و گویا وقتی هرکدام از این صاحبمنصبان برای زیارت به این نقطه میرسیده، در آن اتراق نکرده و رهسپار یکی از ولایات تابعه مانند رادکان میشدهاند.
شاهرخ در سال۸۲۱ هجری قمری دستور ساخت چهارباغ را صادر میکند، اما از دستور تا محقق شدن آن ۲۱ سال زمان میبرد و این باغ پس از آن محل اسکان سلاطین و رجال بلندمرتبه حکومتی میشود. در کتب تاریخیِ این زمان از چهارباغ با نام «دولتخانهشاهی» یا «دولتخانه مبارکه» یاد شده، اما طبق تحقیق نویسندگان «عالمآرای نادری» و «جهانگشای نادری» با ظهور افشاریه و پایتخت شدنِ مشهد است که چهارباغ دوران شکوه خود را تجربه میکند. نادر، عمارتها و حوضخانههایی را برای این باغ که دیگر مقر حکومتی بوده، میسازد. کاخ هشتبهشت یکی از آنان بوده است.
او همچنین ضرابخانهای در این باغ تعبیه میکند و برای مقابله با سپاه افغانها در آن با طلاهایی که از غنایم جنگی به دست آورده، دست به ضرب سکه میزند. طبق منابع تاریخی گویا این باغ در دوره قاجار و همزمان با برتختنشینی «شاهزاده محمدولی میرزای قاجار» در خراسان به سال ۱۲۱۸ هجری قمری از رونق میافتد و به مرور نابود میشود. توصیف زیباییهای چهارباغ را میتوان در شرح سفر سیاحان و جهانگردان این دوره نیز دید. بهعنوان مثال «آرتور کمبلییت» مینویسد: «مسیر اصلی در اینجا خیابان نامیده میشود که واقعا زیباست و پهنای مناسبی دارد. مغازهها، خانهها و باغها در طول آن قرار دارد و در مرکز آن دو ردیف درخت چنار زیبا کاشته شده است.
علاوهبراین، تلگرافخانه نیز در این خیابان مستقر شده و مقبره امامرضا (ع) در بخش جنوب شرقی واقع است. در سمت مغرب شهر تا چشم یارای دیدن داشت، باغهای خرمی گسترده شده؛ اما در سمت مشرق، اینگونه باغها انگشتشمار بود یا ابدا از خرمی نشانی نداشتند.» تاریخپژوهان درباره وجهتسمیه نام این باغ چنین نوشتهاند: «علت شهرت محله به این نام، وجود چهارباغ بزرگ در اطراف آن نظیر باغ تولیه، باغ نصیربیگ آف و باغ حاجآقاخان هراتی بوده است.
باغ والی خراسان
قدمت: پیش از اسلام
وسعت: یک میل در یک میل
مکان: دهکده سناباد، حومه قصبه نوقان
قدیمیترین و گوشآشناترین این باغها، باغ «حُمیدبن قحطبه طایی» والی خراسان بوده که بنابر روایتهایی پیکر مطهر حضرترضا (ع) نیز در آن دفن شده است. ناگفته نماند که قدمت این باغ براساس اسناد مکتوب به دوران پیش از اسلام میرسد؛ پس در شمار مایملک والی خراسان قرار نمیگرفته و تنها به این دلیل که آخرین ساکن آن حمیدبنقحطبه بوده به نام او معروف شده است. به گفته تاریخنگاران در سال ۱۹۳ هجری قمری، حُمید به دستور زمامداران عباسی با طومار حکومت توس راهی این دیار میشود و در باغی که در حومه قصبه نوغان قرار داشته، رحل اقامت میگزیند. براساس نوشته «ابناثیر» این باغ که قنات معروف سناباد از دل آن عبور میکرده، درواقع یک ارگ حکومتی بوده که برای فرمانداران و حاکمانِ منسوبی توس سقف و ستون خورده و آباد شده بوده است.
باغ خونی
قدمت: ۱۵۰ سال (از ۱۲۴۸ خورشیدی تا امروز)
وسعت: ۶۵۰۰ متر مربع
مکان: حدفاصل چهارراه دانش تا میدان بسیج
مشهد بهجز این دو باغ معروف در ابتدای قرن معاصر دارای ۱۲ باغ دیگر هم بوده که اغلب آنها تا چند دهه پیش زنده بودهاند و زندگی در آنان جریان داشته است. بسیاری از این باغها هنوز هم وجود دارند، اما قرارگرفتن در پشت درهای بسته و استفادهنشدن از آنها سبب شده است به مرور از حافظه تاریخی مردم شهر پاک شوند. باغ خونی یکی از همین یادگارهاست که قدمت آن به اوایل دوره قاجار میرسد. باغی که گویا در تملک «حاج محمد مهدی تاجر قندهاری» نامی بوده، اما بعدها و در زمان اشغال شهر به دست متفقین به روسها واگذار میشود تا از آن بهعنوان کنسولگری و همچنین دفتر نمایندگی تجارتخانه روسیه استفاده کنند. دکتر محمدرحیم رهنما برای وجهتسمیه نام این باغ، دو قول مشهور را روایت میکند.
باغ دارالتولیه
قدمت: اوایل دوره قاجار
وسعت: نامشخص
مکان: محل فعلی بازار مرکزی مشهد
این باغ پیش از احداث خیابان شاهرضا در سال۱۳۱۰ خورشیدی بهصورت یکپارچه بوده است، ولی پس از آن به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میشود که بخش غربی آن به اداره مرکزی آستان قدس رضوی تغییر کاربری میدهد و قسمت شرقی هم که تا مدتی بهصورت باغ مورد استفاده قرار میگرفته و محل سکونت نایبالتولیه آستان قدس رضوی بوده است، به «دارالتولیه» معروف میشود. این باغ حوالی سال ۱۳۶۴ توسط آستان قدس رضوی تخریب و بازار مرکزی مشهد از دل آن سبز میشود. در مجاورت این باغ، دو باغ «فلاحت» نیز قرار داشته که آن هم در طرح توسعه شهری به نفع ساخت بازار مرکزی خراب شده است.
باغ فردوس
قدمت: دوره پهلوی اول
وسعت: نامشخص
مکان: انتهای محله سرشور
قسمت جنوب شرقی این باغ در محله سرشور و ضلع جنوبی آن به دیوار شهر متصل بوده و گویا روزگاری جزو داراییهای «میرزای ناظر رضوی» محسوب میشده است که بهمرور و در طرح توسعه شهری خراب شده و برای همیشه از بین میرود.
از احوالِ قدیم این باغ نام و نشانی نمانده، اما درباره وجه تسمیه آن آمده ازآنجاکه در قرن معاصر در این قسمت شهر پلی روی خندق
شهر قرار داشته که به آن پل فردوس میگفتهاند، این باغ نیز به این نام سر زبانها افتاده است. یکی از مستأجران سابق این پهنه سبز هم علت این نامگذاری را قرارگرفتن باغ در نزدیکی خیابان و دبیرستان فردوسی دانسته است.
باغ هشتآباد
قدمت: پهلوی اول
وسعت: حدود ۹ هزار ۵۰۰ متر مربع
مکان: حاشیه خیابان توحید
این باغ از سمت شمال در مجاورت دروازه بالاخیابان قرار داشت و از سمت غرب به باروی شهر و از جنوب به پشت منازل و مکانهای حاشیه بالاخیابان ختم میشد. باغ هشتآباد متعلق به «حاجیهخانم بیبی» بود که در دربار رضاخان نفوذ بسیاری داشت. او بعدها باغ را دراختیار دارالشفای حضرت گذاشت. ولی در سال۱۳۱۳ دارالشفا از باغ هشتآباد به محل جدیدش در اراضی روستای الندشت منتقل شد و به نام بیمارستان امامرضا (ع) یا همان شاهرضای سابق تغییر نام یافت. محل اصلی باغ هشتآباد اکنون همان پارک کودک است که در ضلع شمالی خیابان شهیدکاشانی قرار گرفته است. این باغ بهدلیل اینکه هشت در داشته، به این نام معروف شده است.
باغ ملی
قدمت: دوره قاجار (۱۳۱۹ هجری قمری)
وسعت: بیش از ۴۰ هزار مترمربع (در گذشته)
مکان: خیابان ارگ مشهد
تا پیش از موقوفات حاجحسین آقا ملک شاید بتوان گفت که سهم عامه مردم از سبزی باغهای مجلل مشهد ناچیز و حتی هیچ بوده است؛ زیرا این باغها شخصی بوده و در تملک رجال و بزرگان حکومتی یا تجار قرار داشته است. درواقع در مشهد پیش از دوره پهلوی فضاهای سبز عمومی، به درختکاریهای حاشیه نهرها محدود میشده و بیشتر باغها و فضاهای سبز، خصوصی بودهاند. تنها فضای سبزی که جنبه عمومی داشته و بعدها ایجاد میشود و هماکنون باقی است، باغ ملی است. این باغ نخستین پارک عمومی مشهد است که در سال ۱۳۴۸ خورشیدی از طرف مالک وقف عام و تفرجگاه مردم مشهد تبدیل میشود. باغ که در ابتدا متعلق به مظفرالدینشاه بوده که به ملکالتجار واگذار میشود، پیش از وقف نیز دارای کلوب و سینما و کافه بوده، اما روایت است که نخستین درختان آن بهدست غلامحسین صاحباختیار کاشانی، کاشته میشود و چتر سبز بر سر باز میکند. همچنین باغ وکیلآباد با ۱۵۰ هکتار وسعت و باغ ملکآباد که وقف ملکالتجار پسرعموی حاجحسینآقا ملک است، از دیگر موقوفات این خاندان است که سالهاست تفرجگاه و محل استراحت عموم مردم است.