برگزاری کنگرههای احزاب اصلاحطلب و طرح دیدگاههای مختلف درباره شرایط کشور و انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ مهمترین رویداد این روزهای جبهه اصلاحات است.
به گزارش شهرآرانیوز؛ برگزاری کنگرههای احزاب اصلاحطلب و طرح دیدگاههای مختلف درباره شرایط کشور و انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ مهمترین رویداد این روزهای جبهه اصلاحات است. در میان خبرها و تحلیلهای منتشرشده از این کنگرهها به نظر میرسد جبهه اصلاحات چندگام به استراتژی نامزد اصیل یا اختصاصی نزدیکتر شده است. از میان اظهارات دبیران کل، میزبانان و مهمانان این کنگره ها، میتوان تازهترین دیدگاهها و پیشنهادها و راهکارهای اصلاحطلبان را به منظور بهبود شرایط کشور و جبهه اصلاحات و انتخابات آینده شاهد بود. این جریان مصممتر از همیشه در پی نامزدی از درون خود است و گویی این نقطه مشترک اکثریت طیفهاست.
تأکید احزاب اتحاد ملت و ندای ایرانیان بر کاندیدای اختصاصی
آذرمنصوری، قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت، درباره برنامههای این حزب در انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم گفت: «حزب با بررسی همهجانبه شرایط کشور و تحولات فعلی و آتی و با عنایت به ضرورت برپانگاهداشتن نهاد انتخابات بهعنوان اصلیترین نهاد ضامن جمهوریت نظام، بهصورت فعال در انتخابات پیش رو حضور خواهد داشت، مگر آنکه سیاستهای انقباضی نظارت استصوابی و تحرکات وسیع جاری در راستای مهندسی انتخابات و اخذ نتیجه تضمینی، انتخابات را از مفهوم و معنا تهی و مسیر رقابت را مسدود کند.» اگرچه برای تحلیل دیدگاه یکی از مهمترین تشکلهای اصلاحطلب زود است، میتوان این سخنان منصوری را در راستای حضور مشروطی دانست که این طیف از اصلاحطلبان از آن بهعنوان استراتژی انتخاباتی یاد میکنند.
مهمترین انتقاد صادق خرازی، دبیرکل حزب ندای ایرانیان، در نشست سالانه این حزب به جریان اصلاحات نیز وجود روحیه پدرخواندگی و قیممآبی و مهمترین توصیه وی به اصلاحطلبان عبور از رئیسجمهور اجارهای بود. محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید مجلس دهم، نیز در سخنرانی خود در کنگره حزب ندای ایرانیان با تأکید بر اینکه استفاده از هرگونه کاندیدای عاریهای، توهین به جریان اصلاحات است، گفت: «برای انتخابات پیش رو افراد شایسته درون جریان اصلاحات بسیار داریم. باید با استفاده از نیروهای شایسته و کارآمد، بسیاری از برنامهها را برای پاسخگویی به همه مطالبات مردم انجام دهیم.»
تلاش برای اجماع میان اصلاحطلبان
حال به نظر میرسد این استراتژی انتخاب نامزد اختصاصی و درونی از جبهه اصلاحات در انتخاب ریاستجمهوری پیش رو بهتدریج به استراتژی اصلی جریان اصلاحات تبدیل خواهد شد، اما اینکه تکنوکراتهای حزب کارگزاران سازندگی و دیگر معتدلان طیف اصلاحطلب که متمایل به معتدلان طیف رقیب هستند، تا چه میزان با این استراتژی کنار خواهند آمد، نیازمند صبوری است.
بهعنوان نمونه، محسن رهامی، فعال سیاسی اصلاحطلبِ نزدیک به اعتدالگرایان، درباره اختلاف نظر در درون جبهه اصلاحات برای انتخاب نامزد اختصاصی یا اجارهای به «خبرآنلاین» گفت: «بعضی از افراد اکنون میگویند اگر کاندیدای ما رد صلاحیت شد یا اصلا زمینه حضور ما فراهم نشد، بگذارید حتی نظامیان رئیسجمهور شوند و بعد هر چه شد، شد، اما ما معتقدیم که نخبگان نمیتوانند خود را کنار بکشند و تماشاگر شوند. فعلا این دو دیدگاه عمده در داخل در جریان اصلاحات وجود دارد، ولی باید تلاش کنیم تا با نزدیککردن دیدگاهها به اجماع برسیم و مردم را امیدوار کنیم.
معتقدیم اگر ما نهادهای انتخاباتی مانند ریاست جمهوری، مجلس و شوراها را که نماد جمهوریت نظام هستند، از دست بدهیم، بُعد جمهوریت نظام و دموکراسی و حاکمیت مردمسالاری شدیدا تضعیف خواهد شد.»، اما استراتژی انتخاب نامزد اختصاصی در جبهه اصلاحات، ورای این اختلاف نظرها، با ابهامات دیگری نیز همراه است. درواقع ابهامات این استراتژی محدود به اتحاد اصلاحطلبان بر سر آن نیست، بلکه یافتن آن نامزد اصیل اصلاحطلبی که بتواند اجماع همه اصلاحطلبان را به دست آورد، از سد تأیید صلاحیت شورای نگهبان بگذرد و مردم را پای صندوقهای رأی آورد، ابهامات مهم دیگری است که اصلاحات باید در مسیر رفع آن تلاشهای خود را آغاز کند.