صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

شلیک به گفت‌وگو از «زاویه» دیگر

  • کد خبر: ۵۶۵۵۸
  • ۰۴ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۹
بهروز فرهمند - روزنامه‌نگار
سخنان توهین‌آمیز علیه رئیس‌جمهور در یک برنامه تلویزیونی، چنان که انتظار می‌رفت، واکنش‌های بسیاری را برانگیخت.
اینکه یک نفر، برخاسته از حوزه دین و دارای پوشش روحانیان، در یک برنامه فرهنگی تلویزیونی از واژه‌های سخیف -موسوم به «ادبیات منقلی» - استفاده کند، به همان اندازه که شگفت‌انگیز است، بی‌گمان واکنش‌های نکوهش‌آمیز را نیز درپی می‌آورد.

واکنش‌های چند روز اخیر را از همین منظر، می‌توان فهم کرد؛ هرچند منتقدان، چنین ادبیاتی را بیشتر از این بابت سرزنش کرده‌اند که مخاطب سخن، رئیس‌جمهور -شخص دوم کشور- بوده است؛ نقدی که بی‎شک، درست است.
من، اما در این مجال، اجازه می‌خواهم زاویه نگاه خودم را کمی تغییر دهم و بگویم اگر مخاطب سخنان فرد توهین‌کننده، رئیس‌جمهور و هیچ صاحب‌منصب سیاسی یا اجرایی کشور نیز نبود، زشتی آن سخنان را سر سوزنی نمی‌کاست و از پیامد‌های ناگوارش بر جامعه کم نمی‌کرد.

اما برنامه تلویزیونی‌ای که درباره‌اش سخن می‌گوییم، چگونه برنامه‌ای است؟
برنامه «زاویه» که از شبکه چهارم پخش می‌شود، به فرهنگ و اندیشه می‌پردازد و اگر گاه، رخداد‌های سیاسی روز را در کانون توجه قرار می‌دهد، جنس پرداختنش متفاوت است؛ به این معنا که درپی کاویدن ریشه‌ها و پشتوانه‌های فکری تحولات است.

همچنان که گاهی در فضای مجازی، گزیده فایل‌های تصویری از سخنان داغ و جنجالی مهمان‎های گوناگون همین برنامه، دست‌به‌دست می‌شود که نشان می‌دهد «زاویه» مخاطب نسبی خودش را -خاصه از میان مخاطبان اندیشه‌ورز- دارد و فضای گفت‌وگوی آزادانه‌تری را نسبت‌به برنامه‌های تحلیلی دیگر در شبکه‌های تلویزیونی، در پیش گرفته است.

با این همه و تا پیش از برنامه اخیر که یکی از مهمان‌ها سخن به زشتی بر زبان راند، فضای «زاویه» چنین تند و
رادیکال نشده و عقلانیت و اعتدال حاکم بر آن، هرگز دستخوش تهدید نشده بود.
چنین تهدیدی برای فضای گفتگو در کشور، درواقع، یک خطر ویرانگر است، آن‌هم در شرایطی که نزدیک شدن به انتخابات سال آینده، نقد‌ها و گفتگو‌های جدی و بی‌پرده، اما با پایبندی به «آداب نقد» را می‌طلبد.
در اینجا سخن از این جناح و آن جناح نیست؛ سخن از یک بیماری سیاسی فراگیر است که برخی‌ها تا تریبونی به دستشان می‌رسد، افسار سخن را رها می‌کنند و به گمان خودشان، به فاش‌گویی می‌افتند، بی‌آ‌نکه درنظر بگیرند که هتاکی و اشتلم‌خوانی‌شان، بیش از هرچیز، موجب بسته شدن کانال گفتگو می‌شود؛ گفت‌وگویی که همین مقدارش نیز برای جامعه ایرانی هرچند کم، اما کیمیاست و بی‌گمان برای گسترش آن باید بسیار کوشید.

در این میان، بد نیست به یاد بیاوریم برخی مناظره‌های اول انقلاب را در تلویزیون آن سال‌ها که نماینده‌های مارکسیست‌ها از یک‌سو و نماینده‌های جریان انقلابیون مسلمان از سوی دیگر، رودررو می‌نشستند و بی‌پرده و رک، اما در نهایت ادب، با یکدیگر سخن می‌گفتند. فیلم‌های آن مناظره‌ها که این روز‌ها گزیده‌هایش از تلویزیون پخش می‌شود، نشان می‌دهد که یک کلمه دربردارنده زشت‌گویی و حرمت‌شکنی، در سخنان هیچ‌یک از دو سوی میز مناظره، بر زبان آورده نمی‌شده است.

کوتاه سخن اینکه اگر به جای سخن مستند و پایبندی به ادب و آداب گفتگو و نیز به‌جای داشتن روح علمی (به قول استاد مطهری، چه‌بسا عالمانی که از اکسیر روح علمی بی‌بهره‌اند)، به درشت‌گویی و متلک‌پرانی و گفته‌های بدون سند و مدرک و پنجه کشیدن بر چهره یکدیگر رو بیاوریم، این موضوع بی‌شک، چیزی جز مصداق «پاچه ورمالیسم» سیاسی نیست که پیامدش، تنگ شدن مجال گفتگو و از دست دادن گوهر «نقد» است.
+پس از تحریر: روح علمی یعنی درباره هیچ رخداد یا پدیده‌ای، «پیش‌داوری» و «قضاوت زودهنگام» نکنیم. یعنی واقعیت‌ها را آن‌گونه که در عالم واقع هستند، بپذیریم و دربرابرشان تمکین کنیم، نه چنان که دوست داریم باشند. برگرفته از کتاب تعلیم‌وتربیت در اسلام، به قلم علامه مرتضی مطهری.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.