گوش شیطان کر، همزمان با پریشاناحوالی این روزها که بیشترش به کشتار و ویرانگری کرونا بازمیگردد، خبرهای خوب و خوشی هم در راه است که اگر «بگذارند و بگذاریم» به گوش شما برسد، در این وانفسای تلخکامیها برای همه ما نعمت است و میتواند دردهای من و شما را کمی تا قسمتی، مرهم گذارد و حال ما را «به» کند.
وقتی میگویم «بگذارند و بگذاریم»، قسمتی از آن، متوجه رسانههای دلسوز ایران و ایرانی است که خبرهای بد را برجسته میکنیم و بر پلشتیها انگشت میگذاریم؛ بیگمان با این نیت و انگیزه که نقدهای رک و بیپرده ما از کاستیها و خطاها و بیمسئولیتیهای مشابه در آینده، پیشگیری کند.
این، اما همه ماجرا نیست، زیرا رسانههایی هم هستند که اهداف و برنامههای دیگری دارند. این جماعت، هرچند به زبان فارسی برای من و شما برنامه اجرا میکنند و نوروز را تبریک میگویند و شاهنامه و حافظ و مولانا میخوانند، رفتارشان را که ترجمه میکنی، میخواهند سر به تن ایران و ایرانی نباشد؛ زیرا سر در آخور بیگانه بداندیش دارند که این، نکته پنهان و پوشیدهای نیست.
باور کنید، من یکی که هرگز فکر نمیکنم این دسته از رسانهها بهدنبال نقد و نقادی و برداشتن باری از روی دوش هموطنانم باشند، چه اینکه نقد، روش و آدابی دارد و معنایش این نیست که مخاطبانت را چنان به نقطه جوش برسانی که آنها را از زمین و زمان نومید کنی، اما رویکرد این رسانهها «همهچیز سرزمینت را با عینک تیره ببین» است و کارکردشان چسباندن همه برچسبهای سیاه موجود در دنیا بهروی این کشور است یا درستتر بگویم آموزش ویژه دیدهاند تا دل این مردم نازنین را خالی کنند.
از این بحث بگذریم و به همان کلام نخست بازگردیم که رخدادهای خوب و خوشی در راه است که روا نیست یکدیگر را از آنها بیخبر بگذاریم.
دوستان! در ۱۰ روز اخیر، آمار کروناییهای کشور، بار دیگر سر به فلک گذاشت و عزیزترینهایی را از ما گرفت، اما عدد و رقمهای تازه نشان میدهد منحنی این موج رو به کاهش است و بازهم گوش شیطان کر، روزهای آرامتری را پیشرو داریم.
در این میان، شاید یک مشکل ما این باشد که مدیریت کرونا را در کشورهای دیگر خیلی گلوبلبلی و بدون نقص میپنداریم، زیرا همان رسانهها نمیگذارند بدانیم که توسعهیافتهها نیز از بلبشوهای کرونایی و مدیریتهای فشل و درمانده و همراه با آزمونوخطا در امان نبودهاند.
در همین حال، خبرهای امیدوارکنندهای از ورود واکسن به گوش میرسد و روند تزریق واکسن کرونا، هرچند با کندی، به گروههای آسیبپذیر و افراد سنوسالدار، در شهرهای بزرگ و کوچک شروع شده است؛ هرچند کژیهایی هم در ماجرای تزریق واکسن دیده شد.
برای نمونه، فلان مسئول و چند عضو شورای شهر بهمان منطقه، به واکسن پاکبانهای شریف دست درازی کردند، اما به لطف هوشیاری مردم و اطلاع رسانی شبکههای اجتماعی، سوءاستفاده چیها بی آبرو شدند.
در این میان، اگر به بیرون از مرزهای خودمان هم سرک بکشیم، میبینیم که امیدواریهایی در راه است.
از منطقه همیشه پرآشوب غرب آسیا خبر میرسد که محمد، پسر سلمان -شاه سعودی- از دوستی با ایرانیها سخن گفته است. این همان جوانکی است که تا وقتی سایه عمو ترامپ را بر بالای سر خودش میدید، برای ایرانیان رجز میخواند و میخواست نسخه یمنیها را هم سه سوته بپیچد، اما برایند «میدان+دیپلماسی» در ایران، جوانک خام را گویا سر عقل آورده است.
برادران عراقی ما وظیفه میانجیگری را میان تهران و ریاض برعهده گرفته اند و خبرهای نه چندان رسمی، بیانگر رسیدن به پیشرفتهایی در این باره است.
هم زمان از وین خبر میرسد که برجام در آستانه احیا شدن است که به عنوان گام نخست، تحریمهای ضدایرانی که براساس برجام برداشته شده و ترامپ، آن را برگردانده بود، حذف میشود.
خبر خوبتر اینکه مردان دیپلماسی کشورمان که با پشتوانه غنی سازی ۶۰ درصدی به پای میز مذاکره وین رفته بودند، توانسته اند طرف غربی آن سوی میز را مجاب کنند که برنامههای دفاعی و موشکی ایران مذاکره پذیر نیست و قرار نیست درباره چیز تازهای به نام «برجام پلاس» گفتگو شود.
بی خود نیست که صهیونیستها در تل آویو و سراسر جهان، این روزها به جلزوولز افتاده اند و به یک پیشگویی از کتاب حزقیال استناد میکنند که در آخرالزمان، «اسرائیل تنها میماند» و «هیچ کس را ندارد، به جز خدا» (!)
کوتاه سخن اینکه خبر حذف تحریمهای ظالمانه، در آینده نه چندان دور، خبر خوبی است؛ اگر بداندیشان بگذارند تحقق یابد.
البته نباید فراموش کنیم که این مهم، دستاورد بزرگ فرزندان این سرزمین در عرصههای «میدان و دیپلماسی» است که باید هوشیاری و مجاهدت و درایت و فهمشان را از توازن قوا و روابط بین الملل و مناسبات دنیای امروز، ارج بگذاریم و قدردان همه شان باشیم.