آیا در انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم نیز ممکن است چهرهای کمتر محتمل از میان چهرههایی که امروز نامشان را در رسانههای مختلف میشنویم، پیروز انتخابات شود و تحلیلگران سیاسی بار دیگر شگفتزده شوند؟
به گزارش شهرآرانیوز؛ درجریان انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری، شاید کمتر تحلیلگر سیاسیای تصور میکرد بین نامزدهای مطرح آن دوره، درنهایت چهره کمترشناختهشدهای نظیر محمود احمدینژاد به پاستور راه یابد. بااینحال مجموعهای از عوامل دست به دست هم داد تا چهرهای کمتر محتمل در مقایسه با دیگر نامزدهای انتخاباتی، پیروز شود.
حال پرسش این است که آیا در انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم نیز ممکن است چهرهای کمتر محتمل از میان چهرههایی که امروز نامشان را در رسانههای مختلف میشنویم، پیروز انتخابات شود و تحلیلگران سیاسی بار دیگر شگفتزده شوند؟ برای پاسخ به این پرسش سراغ دو تن از چهرههای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب رفتهایم؛ جواد آرینمنش، فعال سیاسی اصولگرا و نماینده مردم در مجالس هفتم و هشتم و حجتالاسلام مصطفی درایتی، فعال سیاسی اصلاحطلب.
بعید است چهره کمترشناختهشده پیروز انتخابات باشد
آرینمنش در پاسخ به این پرسش خبرنگار شهرآرا که آیا ممکن است فردی ناشناخته و کمتر محتمل در انتخابات۱۴۰۰ پیروز شود، گفت: «چنین موضوعی را بعید میدانم، به این دلیل که یکی از ویژگیهایی که قانون اساسی برای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری درنظر گرفته است، این است که از میان رجال سیاسی و مذهبی باشد. رجل سیاسی و مذهبی نمیتواند فرد ناشناختهای باشد و مثلا در سطوح ریاست مجلس، وزارتخانههای مختلف و... مطرح نباشد.
طبیعتا شورای نگهبان صلاحیت چنین فردی را رد خواهد کرد؛ بنابراین ممکن است ما با چهرههایی مواجه باشیم که در میدان سیاست حاضر و فعال، اما کمتر رسانهای شده باشند، مثل آقای سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهور، اما بعید به نظر میرسد که فردی در صحنه انتخابات حاضر شود خارج از میدان سیاست و برای همگان ناشناخته باشد و بتواند تأیید شورای نگهبان را هم به دست آورد. ممکن است چنین شخصیتهایی مطرح بشوند، اما رئیسجمهورشدن چنین شخصیتهایی را در شرایط کنونی بعید میدانم.
بهعنوان مثال از میان چهرههایی که نامشان امروز شنیده میشود، آقای سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص)، امروز برخی فعالیتهای انتخاباتی اش را آغاز کرده است و بخشی از آنها نیز رسانهای شده است، اما بعید میدانم که شورای نگهبان ایشان را بهعنوان رجل سیاسی و مذهبی در نظر بگیرد و صلاحیتش برای انتخابات ریاستجمهوری را تأیید کند.» وی افزود: «پیشبینی من این است که گزینه اول درمیان اصولگرایان، آقای رئیسی است و اصولگرایان در تلاش هستند تا ایشان را راضی کنند که وارد میدان شوند. درصورت ورود ایشان میان اصولگرایان اجماع نسبی ایجاد خواهد شد. اما اگر ایشان به صحنه نیایند، آقای قالیباف وارد میدان خواهد شد. البته زمزمههای حضور چهرههای دیگری نظیر سردار دهقان، سعید محمد، آقای احمدینژاد نیز شنیده میشود.
درجریان اصلاحات هم اظهار نظرات اخیر آقای جهانگیری حاکی از آن است که ایشان تمایل به حضور در صحنه انتخابات دارد. احتمال دارد گزینهای را هم جریان اعتدال معرفی کند و آن ترکیب آقای لاریجانی و ظریف است و بعید به نظر نمیرسد که اگر گزینههای اصلی جریان اصلاحات تأیید صلاحیت نشوند، بر ترکیب لاریجانی-ظریف متمرکز شوند، مخصوصا اگر مسئله بازگشت به برجام ثمربخش باشد و مذاکره به گفتمان غالب جامعه تبدیل شود. در چنین شرایطی باز هم اصلاحطلبان و جریان اعتدال ائتلاف خواهند کرد.»
پیروزی فرد کمترشناخته نشانه ناامیدی از سیاستمداران است
درایتی نیز درباره اینکه آیا احتمال پیروزی یک نامزد کمترشناختهشده در انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری وجود دارد یا نه، به شهرآرا گفت: «احتمال این موضوع همیشه وجود دارد و درنتیجه نمیتوان آن را به کل نفی کرد. گاهی مردم به افراد مشخصی که در سطوح مختلف نظام شناخته شدهاند، جایگاه و پست داشتهاند و کارنامه مشخصی دارند، روی خوش نشان نمیدهند و در طول سالها به آنها بیاعتماد میشوند. در چنین شرایطی سراغ گزینههایی میروند که کاستیهای آنان را کمتر میدانند نه اینکه توانایی آنان را بیشتر بدانند. درنتیجه احتمال آن همواره وجود دارد، اما امروز هنوز نمیتوان درباره آن بهطور مشخص صحبت کرد.
رأیآوری یک فرد کمترمحتمل یا کمترشناختهشده فضای خاصی را میطلبد که مربوط میشود به روزهای آخر منتهی به روز انتخابات آرایش نیروهای سیاسی و نامزدهایی که در کارزار انتخابات حاضر میشوند.» وی افزود: «اما اگر فرد کمترمحتمل و کمترشناختهشدهای در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده پیروز شود، این حاکی از یک کاستی عمیق در وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور است، نشاندهنده این است که مردم به سیاستمدارانی که کارنامه مشخصی دارند، دیگر اعتماد ندارند و امیدی هم به عملکرد آینده آنها ندارند. در چنین شرایطی روی خوش نشان میدهند به غریبهای که شاید بتواند اتفاقات جدیدی را در کشور رقم بزند. این دیگر نشاندهنده اعتماد مردم به افراد جدید و کمترشناختهشده نیست، بلکه نشاندهنده بیاعتمادی به گزینههای مطرح از یک سو و نوعی بیتفاوتی و ناعلاجی از سوی دیگر است که برای رفع تکلیف به یک نفر که گذشتهاش را نمیدانند رأی دهند فارغ از نتایج آن.
در چنین شرایطی مردم به گزینه کمترشناختهشده رأی میدهند که به گزینههای مطرح موجود رأی ندهند. البته باز هم تأکید میکنم که این احتمال چندان زیاد نیست و وابسته به متغیرهای بسیاری است، مانند چگونگی نحوه آرایش نیروهای سیاسی و نامزدهایی که درنهایت در کارزار انتخاباتحاضر میشوند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه با اشارهبه تجربه انتخابات دوره نهم ریاستجمهوری گفت: «در سال۸۴ اتفاقات بسیار زیادی افتاد که نتیجه نهایی آن، پیروزی آقای احمدینژاد بود. بدینگونه هم نبود که آقای احمدینژاد به یکباره بدون پشتیبانی هیچ جریان یا گروه سیاسی در صحنه انتخابات حاضر شود و مردم تنها به ایشان اقبال نشان دهند! همانطورکه گفتم نمیتوان احتمال چنین وقایعی را نفی کرد، اما زمانیکه چنین اتفاقی میافتد، نشاندهنده یک بیماری جدی در عرصه سیاسی است که به نفع مردم و کشور نخواهد بود.»