صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نقض حق حیات عابران پیاده از سوی سیستم ترافیک

  • کد خبر: ۵۹۵۵۴
  • ۰۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۲
مسعود رحیمیان - شهرساز و کارشناس‌ارشد برنامه‌ریزی شهری
استدلال زیر را درنظر بگیرید:
الف) کشتن به‌قصد افراد بی‌گناه ازنظر اخلاقی خطاست.
ب) سرعت زیاد، یک عمل عامدانه است.
ج) حرکت با سرعت زیاد احتمال مرگ افراد بی‌گناه را افزایش می‌دهد.
د) درنتیجه حرکت با سرعت زیاد ازنظر اخلاقی خطاست.

مقدمه «الف» شهودا صحیح است؛ اینکه فردی بی‌گناه را نباید کشت، یک اصل اخلاقی و موردتأیید همه نظریات اخلاقی است. ازطرفی اینکه سرعت یک خودرو چه مقدار باشد، تحت‌کنترل راننده است؛ لذا حرکت با سرعت زیاد، عملی عامدانه و از روی اختیار است. پس مقدمه «ب» نیز صحیح است. صحت مقدمه «ج» را نیز آمار تصادفات تأیید می‌کند. اما درنهایت پذیرشِ اینکه حرکت با سرعت زیاد ازنظر اخلاقی خطا باشد، دشوار است؛ و اگر این‌چنین باشد، جواز اخلاقی استفاده از خودرو‌ها که وسیله احتمالی قتل هستند چگونه باید تأمین شود؟

در پاسخ می‌توان گفت درحالی‌که اکثر مردم کشتن یک انسان بی‌گناه را خطا می‌دانند، در جایی‌که خود فرد، شخصی بی‌گناه را به‌طور غیرمستقیم مثلا با خودرو شخصی، درمعرض کشته یا زخمی‌شدن قرار دهد، ممکن است دیگر درباره خطابودن عمل چندان مطمئن نباشد. شاید اگر احتمال کشتن عابری بی‌گناه توسط خودرو ما یک به ۱۰ باشد، برای ما چندان پذیرفته نباشد که چنین شرایطی را پیش بیاوریم و از خودرو استفاده کنیم؛ زیرا در این حالت، استفاده از خودرو به‌مثابه یک اسلحه در دستان ما است. اما اگر این احتمال یک به میلیون باشد، شاید دیگر نتوان با قطعیت استفاده از آن را خطا دانست.

درواقع هنجار‌ها و قرارداد‌های اجتماعی و فرهنگی بر نحوه مشاهده مردم از شدت جرائم مختلف راهنمایی‌ورانندگی تأثیر می‌گذارد. برخی تخلفات راهنمایی‌ورانندگی توسط اکثر مردم کمتر جدی تلقی می‌شوند و تخلف از آن غیراخلاقی و غیرقانونی تصور نمی‌شود، در‌حالی‌که برخی دیگر جدی‌تر به نظر می‌رسند. به‌طور‌مثال سرعت زیاد، نمونه‌ای از تخلف است که بیشتر افراد، آن را نقض عمده اخلاق و قانون نمی‌دانند، حتی اگر آمار‌ها بگویند که سرعت، یکی از مهم‌ترین دلایل مر گ‌ومیر در ترافیک است و سرعتی که وسایل نقلیه در یک تصادف دارند در شدت جراحات ناشی از آن بسیار تعیین‌کننده است، همچنان افراد، تخلف از سرعت مجاز را جرمی قابل توجه به حساب نمی‌آورند و تمایل به حرکت با سرعت بیش از حد مجاز دارند.

اما درهرحال اگر قائل باشیم هر انسان حق مطلقی دارد که زنده بماند و با احتمال کشته‌شدن در تصادفات مواجه نشود، ترافیک جاده‌ای به‌شکل فعلی خود ازنظر اخلاقی مجاز نیست و نباید از آن استفاده کرد؛ هرچند هم اکنون، این حق به‌شدت در همه جای دنیا نقض می‌شود.
چه بسا بیشتر افراد در دنیای امروز تمایل به تأیید چنین حقی ندارند، زیرا تأیید این حق، رفت‌وآمد و حرکت‌ها را به طرز چشمگیری کاهش می‌دهد و اثرات جدی بر اقتصاد دارد؛ بنابراین یا مفهوم حق مطلق حیات در مسئله ایمنی ترافیک مناسب نیست یا باید اصلاح شود.

از طرفی شاید برخی بگویند اینکه افراد حق دارند به این معناست که افراد حق دارند در جامعه‌ای زندگی کنند که «هرآنچه به‌طور عملی و اقتصادی ممکن است» را برای کاهش احتمال اینکه افراد کشته یا به شدت مجروح شوند، انجام داده باشد، مخصوصا برای کاربران آسیب‌پذیر خیابان‌ها. اما این تعریف، حق را بسیار مبهم فرموله می‌کند؛، زیرا تعیین معنای «هرآنچه به‌طور عملی و اقتصادی ممکن است» بسیار دشوار خواهد بود.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.