صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

دعای گوشه‌نشینان بلا بگرداند!

  • کد خبر: ۶۲۸۷۹
  • ۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۶
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
در سال ۱۳۹۹ کمتر از هر سال دیگری یادداشت سیاسی و اجتماعی نوشتم. دلایل زیادی برای این ننوشتن‌ها داشته‌ام. از دلایل فرامتنی گرفته تا دلایل متنی. شرح و تفصیل دلایل فرامتنی‌اش بماند برای وقتش. اما یکی از دلایل متنی‌اش و شاید از مهم‌ترین‌هایش این است که با همه بی‌پروایی و بی‌عقلی‌ام، سرانجام من هم از رو رفته‌ام یا به‌تعبیری کم آورده‌ام. زمانی فکر می‌کردم همین نوشتن‌ها یعنی نقد و منتقد زنده است و اگر مروجان ابتذال بو ببرند که منتقد و نقد در این سرزمین مرده است، خاک این سرزمین را به‌توبره می‌کشند. اینک و با کمال تأسف و با صدای بلند اعلام می‌کنم که من و امثال من اشتباه می‌کردند و می‌کنند. سرآمدان ابتذال در این سرزمین قدرتمندتر از آن چیزی هستند که ساده‌لوحانی، چون من گمان می‌بردند.
 
سوءتفاهم نشود. من با قدرت‌گرفتن مبتذلان مشکل چندانی ندارم و من چه‌کاره‌ام که مشکل داشته یا نداشته باشم؟ اگر روزگاری هنرمند قدر می‌دید و بر صدر می‌نشست، امروز دور دور این حضرات است. نوش جانشان! لابد این قدر متقاضی هست که درودیوار به‌قبضه اینان درآمده است و به‌هرجا بنگری نشان از قامت رعنای همین چند بی‌هنر توانی دید ولاغیر. خلایق هرچه لایق! اما آن اقلیتی هم که دوست ندارد هر مزخرفی را به‌نام موسیقی به‌خوردش بدهند و هر زباله‌ای را به‌نام فیلم و سریال به او قالب کنند و هر کوفتی را به‌نام شعر و ادبیات تحویلش دهند نیز حقی دارد. ندارد؟ اصلا تو بگو یک اقلیت به‌شدت محدود و منزوی و به‌دردنخور! همه این‌ها قبول، اما با هر مترومعیاری که نگاه کنی، نمی‌توانی آن‌ها را از حق مسلمشان محروم کنی. گیرم بازار و اقتضائاتش می‌طلبد که زمین‌وزمان به‌تصرف مبتذلان درآید. ما هم که مدت‌هاست در شمار نرم‌تنان درآمده‌ایم و به هیچ‌کس و هیچ‌چیزی معترض نیستیم. چرا رسانه‌های رسمی باید دربست در اختیار اینان باشد؟
 
اگر بگویید آزادی است و چه‌قدر خوب است که مدیران ما آن قدر سعه‌صدر دارند و اهل تساهل‌وتسامح‌اند که به فعالیت مبتذلان در بیرون از رسانه‌های رسمی اهمیت نمی‌دهند، من هم با شما هم‌عقیده می‌شوم، اما مسئله اینجاست که آن بزرگواران همان چیزی را در فضای غیررسمی به‌خورد ما می‌دهند که در فضای رسمی؛ و دیگر فاصله‌ای بین فضای رسمی و غیررسمی نیست. شکرخدا سال‌هاست که از دیدن تلویزیون محرومم؛ از داخلی و خارجی‌اش. از سر اختیار هم نمی‌بینم. به‌اندازه کافی بدبختی دارم. اما هرچه هستم، خودآزاری ندارم که خود را در معرض ترهات این‌ورآبی و آن‌ورآبی قرار دهم. با این حال به‌دلیل شغلی که دارم، از فضای مجازی گریزی نیست مرا و به‌همین دلیل، گاه مجبور می‌شوم چیز‌هایی از ترشحات نوابغ داخلی و خارجی را مشاهده کنم.
 
چند روز پیش دیدم که در یکی از همین تاک‌شو‌هایی که مثل قارچ هر روز اینجا و آنجا سبز می‌شوند، یکی از همین حکمای مشرق‌زمین به یکی دیگر از فرزانگان عصر ما می‌گوید: «همین الآن زنگ بزن به یکی از دوستانت و بگو فردا صبح به من پنجاه‌میلیون بده، اگر طرف حاضر شد چنین پولی را در اختیارت بگذارد، من همین الآن پنجاه‌میلیون به تو می‌دهم!» و بعد هم هر دو بزرگوار به‌اتفاق رو به دوربین تأکید می‌کنند: «بله، پنجاه‌میلیون اصلا چیزی نیست و فلان فیلم‌ساز انقلابی و ارزشی ما هم که از دادن این پنجاه‌میلیون امتناع کرد، دلیلش نه مبلغ زیاد آن که خست ذاتی ایشان است، وگرنه او به‌راحتی می‌تواند پانصدمیلیون تومان فردا صبح به‌حساب ما بریزد!» من ابتدا فکر کردم این برنامه در یکی از شبکه‌های رسمی صداوسیما پخش شده، اما بعد دیدم که نه، گویا در یکی از شبکه‌های مجازی بوده است، اما علت اصلی اشتباه من حضور همین دو بزرگوار در لوکیشینی بود شبیه به آنچه پیش‌تر دیده بودم.
 
منظورم این است که خیلی هم فرقی نمی‌کند. این حضرات در هر جا که باشند، همین هستند. همان‌طور که گفتم، مشکلی هم نیست. مملکت را کنترات بدهید دست همین حکیمان و فرزانگان! فردا که هم ماه رمضان بیاید، لابد باز همین بزرگواران باید بیایند و به ما درس تقوا و اصول دین بدهند! باز هم مشکلی نیست. خیلی ممنون! فقط لطف کنید و در صورت امکان دقایقی را هم از این همه امکاناتی که در اختیار دارید، به آن اقلیت بخت‌برگشته اختصاص دهید که دعای گوشه‌نشینان بلا بگرداند!
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.