دوستان گفتند چیزی درباره فعالیتهای فرهنگیوهنری در سال۱۳۹۹ بنویسم. قاعدتا باید با جستوجویی در اینترنت، مروری میکردم بر همه اتفاقهای هنری و فرهنگی و به مهمترین آنها اشاره میکردم. حقیقتش اول ماجرا هم به چنین چیزی فکر کردم، اما دیدم چرا باید چنین کاری کنم؟ مگر نه اینکه همواره از مشهورات گریزان بودهام، پس چرا باید به جستوجو در اینترنت اعتماد کنم؟ و مگر نه اینکه اگر اتفاق مهمی در سال گذشته رخ داده باشد، باید آنقدر مهم بوده باشد که در حافظه دربوداغان من هم پا سفت کرده باشد؟ پس چرا به همان حافظه تصادفی خودم اعتماد نکنم که با همه معایبی که دارد، هنوز هم از اینترنت قابل اعتمادتر است؟ بعد که سنگهایم را با خودم واکندم، دیدم حقیقتا هیچ اتفاق بزرگی بهغیر از درگذشت استاد شجریان رخ نداده است.
پس از درگذشت آن بزرگمرد، با دقت بیشتری در آنچه از او بهیادگار مانده است، تأمل کردم و بیشتر به این موضوع ایمان آوردم که شجریان فقط یک خواننده خوشصدا نیست و آنچه سبب تمایز او و دیگران میشود، به تکنیکهای آوازی او محدود نمیشود. دراینباره، چون پیشتر نوشتهام و بسیار هم نوشتهام، تکرار مکررات نمیکنم. گفتوگویی هم با دکتر ضیا در این موضوع با عنوان «شعر و شجریان» داشتهام که بهزودی منتشر میشود و خواندنش خالی از لطف نیست. مختصر و مفید اینکه ادبیات و درک درست و دقیق از آن اگرچه در روزگار ما چندان جدی گرفته نمیشود، اما اصل و اساس خیلی از چیزهاست.
خوشحالم که در کنار تخریب و بیاعتنایی به زبانفارسی، نسلی دارد سر برمیآورد که این موضوع برایش جدی است و منصفانه و بیرحمانه به نقد چهرههای مشهور فرهنگی و هنری میپردازد. چندی پیش جناب دکتر ضیا که چند خط پیش ذکر خیرش رفت، در پادکستی غلطهای سعدیخوانی آیدین آغداشلو را یادآور شد؛ پادکستی صریح و بهدور از هرگونه تعارفی. آیدین آغداشلو هنرمند است، اما قرار نیست پا در کفش بزرگان کند و در حوزهای که هیچ صلاحیتی ندارد، عرض اندام کند و دیگران بهاعتبار خوشذوقبودنش متعرض او نشوند. متأسفانه امثال آغداشلو کم نیستند و همینها باعث میشوند زحمات عاشقانه و صادقانه بسیاری از اهالی فرهنگ بهچشم نیاید. در همین سالها مجله و کتاب خوب، کم منتشر نشده است.
در زمانه کسادی بازار نشر و مطالعه، آدمهایی هستند که شرافتمندانه مینویسند و با زحمت منتشر میکنند تا کاخ بلند زبان و ادب فارسی از بلایای طبیعی و غیرطبیعی گزند نیابد. من اگر قرار باشد به مهمترین وقایع فرهنگی سال۱۳۹۹ اشاره کنم، به همین سه فقرهای که اشاره کردم، بسنده خواهم کرد. اول استاد شجریان که هرچه میگذرد قدر و قیمتش بیشتر و بیشتر میشود. دوم نسل جوانی که بیپروای مشهورات زمانه به نقد و تحلیل سلبریتیهای حوزه فرهنگ و هنر میپردازند و سبب قوام و دوام هویت تاریخی ما میشوند. سوم بروبچههایی که با خون دل بسیار نشریات خوب و خواندنی و تخصصی منتشر میکنند و نمیگذارند ابتذال ما را بهتمامی در خود غرق کند.