دیربهدیر به مشهد میآیم. مشهد خانه من است؛ خانه پدریام. زندگی مدتهاست دیگر رنگ و طعم گذشته را ندارد. به قول شاعر، شیرینی از حلاوت و حسن از جمال رفت، با این حال هنوز هم اگر بخواهم از گذشته و خاطرهبازیها قوت بگیرم، در کوچهپسکوچههای مشهد آن را دنبال میکنم. شهری که نهتنها زادگاه من است، بلکه شعر و جنون و شبگردی و آرمانگرایی و رفاقت و دربهدری را در آن زیستهام و اگر توشوتوانی برای ادامه حیات باقی مانده باشد، ذخیرهای است که از همان سالها به یادگار مانده است. در این سالها هم اگر گذری بیفتد به شهری که دوستش میداشتم، حتما خیلی از خیابانها را پیاده گز میکنم تا به حکم «چون که گل رفت و گلستان شد خراب / بوی گل را از که جوییم از گلاب»
بار دیگر بتوانم خاطرات آن روزگاران را در ذهن و ضمیرم زنده کنم؛ خاطراتی که هنوز میتواند به زانوان خستهام توان راه رفتن بدهد و به چشمان کمسویم فروغی ببخشد، اما دریغادریغ که هرچه بیشتر جستوجو میکنم، کمتر مییابم! هربار که به مشهد میآیم، نشان کمتری از مشهدی که دوست میداشتم، مشهدی که زمانی از چهار طرف آن میتوانستی گنبد و گلدسته حرم را ببینی، گم شده است. مشهدی که پیادهروهای خلوت زیادی داشت، برای قدمزدن و غرق در خیالات شدن، به خاطرهها پیوسته است، ولی مشهد حتی در سالهای رکود، شهر زندهای است.
اینهمه ساختوساز از پل و جاده و بزرگراه و تونل و مترو گرفته تا پاساژ و ویلا و مجتمع مسکونی، نشان از شهری دارد که هنوز هم پربرکت است و به سفره خیلیها رنگ و رونق میبخشد، اما کیست که نداند آنچه هویت یک شهروند را میسازد، صرفا پل و جاده و پاساژ نیست. مشهد دارد از هویت مشهد بودنش تهی میشود و تبدیل میشود به جایی شبیه مناطق آزاد؛ جایی که برندها و رستورانها حرف اصلی را میزنند و هیچ نشانی از فرهنگ و هنر در آن دیده نمیشود.
مشهد اگر مشهد است، بهدلیل وجود بابرکت بارگاه علیبنموسیالرضا (ع) است که این روزها برای دیده شدنش آنهم در وسط شهر باید حسابی به زحمت بیفتی، زیرا هتلها و آسمانخراشها فرصت دیدن هرچیز دیگری را از ما گرفتهاند. مشهد اگر مشهد است، بهدلیل حضور باشکوه صدر و ذیل شعر فارسی در آرامگاه توس است و درکنار آنها اسطوره تکرارناپذیر موسیقی ایرانی که اینها هم محدود شدهاند به همان تکهخاک، زیرا در شهر نه بویی از شکوه شعر پارسی به مشام میرسد، نه گوشی صدای خوش خسرو آواز را میشنود که شهر در تصرف بازار است و از بلندگوهای مالها و برندها و پردیسها، بانک و آهنگ سلبریتیهایی به گوش میرسد که هیچ نسبتی با شعر و موسیقی ندارند.