صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

ابوتراب خسروی: داستان فارسی درحال تکوین و گسترش است

  • کد خبر: ۶۹۲۰۰
  • ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۹
مسئله ما بدل‌کردن رمان، مجموعه‌داستان و ادبیات داستانی‌مان به یک جریان است. این امر به آموزش نیاز دارد. نوشتن باید در مدارس و دانشگاه‌های ما آموزش داده شود که نمی‌شود

امیری | شهرآرانیوز، ابوتراب خسروی نویسنده معاصر ایرانی و نویسنده 4رمان «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب» و «آواز پر جبرئیل» است که رمان «ملکان عذاب» او برنده هفتمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد شد.

 

 

 

این نویسنده معاصر ایرانی درباره وضعیت انتشار داستان فارسی و مقایسه آن با انتشار آثار خارجی در ایران صحبت‌های امیدوارکننده‌ای کرد و معتقد است کسی که نویسنده باشد، کارش زمین نمی‌ماند و بالأخره کارش منتشر می‌شود.

او در پاسخ به وضعیت امروز داستان فارسی و رقابت نابرابر آثار داستانی فارسی با آثار ترجمه‌شده خارجی می‌گوید: مهم این است کسی نویسنده باشد و بتواند رمان یا مجموعه داستان خوب و قابل عرضه‌ای بنویسد. مسئله ما جای دیگر است. مسئله ما بدل‌کردن رمان، مجموعه‌داستان و ادبیات داستانی‌مان به یک جریان است. این امر به آموزش نیاز دارد. نوشتن باید در مدارس و دانشگاه‌های ما آموزش داده شود که نمی‌شود.

 

استعدادهایی که در مجامع خانگی شناخته می‌شوند

خسروی به روند شناخته‌شدن استعدادهای داستان فارسی از گذشته تاکنون اشاره می‌کند: ما سنتی داریم که از دوره هدایت تا الان هست و آن مجامع خانگی است که چند نفر علاقه‌مند به داستان‌نویسی و نوشتن، جلسات خانگی می‌گذارند و برای هم داستان می‌خوانند. تا الان هم کار این‌طور پیش رفته است و آن‌هایی که در واقع نویسنده بودند و استعداد داشتند و کاری قابل عرضه‌ نوشتند، به‌همین‌ترتیب شناخته شده‌اند و آثارشان چاپ شده است.

نویسنده «مجموعه مقالات حاشیه‌ای بر مبانی داستان» می‌گوید: به‌طبع اگر ادبیات به یک جریان تبدیل شود، تعداد استعدادهایی که کشف می‌شود، بیشتر خواهد بود. به‌نظر من باید تلاش شود که ادبیات به‌عنوان یک رکن فرهنگی به یک جریان بدل شود. اگر به جریان بدل شد، شما شک نکنید نویسنده‌های جوان جای خودشان را پیدا می‌کنند و آثارشان عرضه می‌شود. شما خودتان را بگذارید جای ناشر؛ یک مجموعه به‌قول معروف کم‌مایه که مخاطب را جذب نمی‌کند و پولش برنمی‌گردد، چاپ نمی‌کنند.

نویسنده رمان «آواز پر جبرئیل» می‌گوید که مجموعه داستان یا رمان خوبی سراغ ندارد که چاپ نشود.

ابوتراب خسروی معتقد است اکنون ادبیات درحال بدل‌شدن به یک جریان بالنده است. او نویسندگان زن را یکی از مصداق‌های این جریان بالنده می‌داند: ما قبل از مشروطه اصلا نویسنده زن نداریم. یکی‌دو شاعر داریم، اما نویسنده نه. اما بعد از مشروطه تعداد نویسنده‌های زن زیاد شده است. درست است که ما نویسنده عالی نداریم یا کمتر داریم، اما مطمئنم به‌تدریج این نقص‌ها به کیفیت بدل می‌شود و آن نویسنده‌هایی که انتظار داریم، ظهور خواهند کرد. اما مسئله فرهنگی مسئله یک شب و یک روز و یک مقطع نیست، باید زمان بگذرد تا چهره‌هایی که انتظارشان را داریم، ظهور کنند و این اتفاق می‌افتد.

 

ادبیات واقعی به بستر فرهنگی نیاز دارد

خسروی در پاسخ به اینکه به‌عنوان یک نویسنده تا چه اندازه از خواندن داستان فارسی لذت می‌برد، می‌گوید: حتما داستان‌نویس‌های خوبی داریم، دست‌کم در بیشتر از 100سال تاریخ داستان‌نویسی که داشته‌ایم، داستان‌های درخشانی به‌ویژه در زمینه داستان کوتاه داریم. رمان کمتر داریم که این‌هم به‌دلیل شرایط اقتصادی است که نویسنده باید معاش داشته باشد تا بتواند بنشیند پشت میز کارش و رمان بنویسد؛ زیرا رمان‌نوشتن کار زمان‌بری است. کسی که رمان می‌نویسد، به‌نحوی باید از نظر مادی تأمین باشد و مسائل معاشش حل شود.

بنابراین نوشتن و نویسندگی در کشور ما کار حرفه‌ای نیست، به این معنا که از نوشتن تأمین معاش کنند. به‌طبع نویسنده‌های ما یک شغلی داشتند و در اوقات فراغتشان نوشتند. البته در میان نویسنده‌های متفنن هم نویسنده‌های حرفه‌ای داشته‌ایم که زیاد نوشته‌اند و از طریق نوشتنشان پول‌دار و ثروتمند هم شده‌اند؛ مثلا نویسنده‌هایی از نوع کتاب‌های جلد سرخ‌آبی که در واقع ارزش ادبی ندارند.

منتها ادبیات واقعی به یک بستر فرهنگی نیاز دارد تا نویسنده‌های خلاق ظهور کنند. از طرفی ادبیات داستانی امری جدید و پیامد دوره مدرن است. حتی در غرب هم پدیده جدیدی است. من خیلی امیدوارم و فکر می‌کنم اتفاقات خوبی می‌افتد، منتها در این مسیر باید کمیت به کیفیت بدل شود که این امری زمان‌بر است و خصوصیت کار فرهنگی این است.

 

نقد ادبی نگاه فلسفی می‌خواهد

ابوتراب خسروی در پاسخ به خلأ منتقدانی که به‌عنوان مرجع قابل مراجعه باشند، نیز می‌گوید: مسئله نقد زمینه فلسفی می‌خواهد. ما با خلأ تفکر فلسفی مواجه هستیم. فلسفه در جامعه ما ریشه‌ای نداشته است.

هر موقع هم که کسی آمده است کار فلسفی بکند، نگذاشته‌اند. ابوعلی سینا را دربه‌در کردند، ملاصدرا را دربه‌در کردند، اما در این مقطع فلسفه باز جریان شده است. من ناشرهایی را می‌شناسم که فقط کتاب‌های فلسفی چاپ می‌کنند و این اتفاق خوبی است برای ادبیات داستانی. برای نقد ما نیاز داریم نگاه نقاد به فلسفه بدل شود، به یک جریان بالنده.

به‌گفته این نویسنده ادبیات داستانی معاصر، منتقد این نیست که اثری را بخواند و بگوید خوب یا بد است. این کار زمینه می‌خواهد، نگاه فلسفی می‌خواهد تا بتواند سره را از ناسره جدا کند.


او معتقد است الان در زمینه نقد ادبی هم بارقه‌های درخشانی وجود دارد که احتمالا رشد خواهند کرد.

 

باید جامعه را با گفت‌وگو با ادبیات آشنا کرد

برنده هفتمین دوره جایزه جلال آل‌احمد درباره فضایی که سبب شده است به‌علت کاستی‌ها، نویسنده‌ها خودشان، خودشان را تبلیغ کنند نیز امیدوارانه حرف می‌زند: در جامعه‌ای که فرایند فراگیر نقد را نداریم، آدم‌های مهمی در نقد نداریم، آثار معرفی نمی‌شوند، چه اشکال دارد که خود نویسنده جوان به‌نوعی تبلیغ کند. این کمال شوق نویسنده را می‌رساند.

به‌نظر من اشکالی ندارد از هر طریق که بشود جامعه را با گفت‌وگو با ادبیات آشنا کرد و این اتفاق خوشبختانه می‌افتد.
تقریبا بعد از انقلاب مشروطه در ایران داستان‌نویسی و رمان آغاز شده و اتفاقا نتایج خوبی داده است و ما آثار درخشانی داریم؛ به‌ویژه در زمینه داستان کوتاه کارهایی وجود دارد که بشود عرضه کرد و از طریق ادبیات با جامعه گفت‌وگو کرد. بنابراین به‌نظر من این اتفاق خوبی است که باب گفت‌وگو را نویسنده باز کند.

خسروی در پایان صحبت‌هایش به آثار ترجمه‌ای و نشر آثار خارجی اشاره می‌کند: ما در ترجمه مترجمان معدودی داریم که خوب کار می‌کنند و فارسی‌نوشتنشان خوب است. به‌هرحال ترجمه کار ساده‌ای نیست و از پس هر کسی برنمی‌آید، بنابراین خواندن آثار ترجمه نیز به مترجم بستگی زیادی دارد. به‌طبع آن‌هایی که برترند، جزو چهره‌هایی می‌شوند که ادبیات جهان را به فارسی بازتاب می‌دهند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.