تازهترین کتاب گلی ترقی مجموعه داستانی است به نام «دیوهای خوشپوش» که انتشارات نیلوفر به چاپ رسانده است. اگر دوست دارید کتابی بخوانید که حالوهوای این روزهایتان را عوض کند، به سراغ این مجموعه داستان دلچسب بروید. «دیوهای خوشپوش» مانند سایر آثار گلی ترقی قلمی روان و جذاب دارد، از طنزی ظریف برخوردار است و ویژگیهای زنانه معتدلی دارد.
الهام یوسفی | شهرآرانیوز - اگر اهل خواندن داستان ایرانی باشید، در میان داستاننویسان معاصر ایران، نام گلی ترقی را شنیده یا دستکم یکی از آثار این نویسنده را خوانده اید. این نویسنده سالهاست در خارج از ایران زندگی میکند، اما داستانهایش بسیار بیش از حد انتظار حالوهوای ایرانی دارد. گلی ترقی سالهای جوانیاش را به خواندن فلسفه در خارج از ایران گذرانده و آن فلسفهخوانی نیمهکاره بعدها اثرش را بر داستانهای او گذاشته است. او از همان سالهای دور نوشتن را دوست داشت و آن را دنبال میکرد. از آثار او میتوان به «بزرگ بانوی روح من»، «اتوبوس شمیران»، «خانهای در آسمان»، «من هم چهگوارا هستم»، «اتفاق»، «جایی دیگر»، «دو دنیا» و «فرصت دوباره» اشاره کرد. تازهترین کتاب او مجموعه داستانی است به نام «دیوهای خوشپوش» که انتشارات نیلوفر به چاپ رسانده است. اگر دوست دارید کتابی بخوانید که حالوهوای این روزهایتان را عوض کند، به سراغ این مجموعه داستان دلچسب بروید.
این کتاب ۶ داستان دارد که نام کتاب از عنوان یکی از آنها گرفته شده است. کتاب «دیوهای خوشپوش» مانند سایر آثار گلی ترقی قلمی روان و جذاب دارد، از طنزی ظریف برخوردار است و ویژگیهای زنانه معتدلی دارد. «دیوهای خوشپوش» در واقع سفری به گذشته است، سفری شیرین با حال و هوای نوستالژیک در روزهای ازدسترفته قدیم. انسانها روابطشان، احساساتشان و مفاهیمی، چون مرگ و زندگی روح کهنی دارد، روحی از زندگی که مدتهاست به دست فراموشی سپردهایم و گلی ترقی از فاصله جغرافیایی دور هنوز در آن زندگی میکند و قادر است آن را برایمان به تصویر بکشد، آن هم به شکلی زیبا و لذتبخش. به عبارت دیگر، داستانهای این کتاب بخشی ازدسترفته از زندگی گلی ترقی است. او چیزهای زیادی از کودکی و زندگی در ایران به یاد میآورد، قادر است آنها را بهخوبی بپروراند و مفاهیمی تازه بیرون بکشد. در کتاب «دیوهای خوشپوش» و داستانهای بهنسبت کوتاه آن، آدمها، رفتارهایشان و رابطههایشان طوری است که دیگر امروز آن را تجربه نمیکنیم. با خواندن این کتاب، دلمان برای آن آدمها تنگ میشود، برای نگاه کردن به زندگیها آنگونه که پیش از زیستن در جهان مجازی تجربهاش میکردیم. دلمان برای مادربزرگهایمان و خانههایشان تنگ میشود، برای داییهای بزرگ، عمههای ایرادگیر و دختر داییها و پسرداییهایی که همبازی ما بودند در کوچه و خیابان. گلی ترقی ما را به بخشی ازدسترفته از زندگیمان میبرد. نمیتوان شخصیت کتابهای او را دوست نداشت و از کنارشان عبور کرد. قصههای او ساده، اما عمیق و دوستداشتنیاند.