کارگردان: سید هادی محقق
فیلمنامهنویس: سید هادی محقق
تهیهکننده: سیدرضا محقق
خلاصه داستان: «دِرب» داستان ۲ برادر معلول است؛ یکی از آنها به هیچ وجه قادر به حرکت نیست ولی برادر دیگر تنها از ناحیه پا به پایین فلج مادرزادی است و او نان آور خانواده محسوب میشود. روزی برق خانه آنها میرود و بعد از مدتی کارمند اداره برق که برای مشکل آنها به خانهشان مراجعه میکند، وضعیتشان را میبیند و از لحاظ اخلاقی و وجدانی به هم میریزد. در این میان موتور تُشَکِ برقی برادر معلول از کار میافتد و مامور درصدد راهاندازی دوباره آن است که اتفاقاتی رخ میدهد.
بازیگران: سید هادی محقق و محمدظاهر اقبالی
دوست دارم کمتر راجع به ناملایمات فیلم بسازم و بیشتر روی نقاط مثبت زندگی تمرکز کنم و به آنها بپردازم. درباره اینکه ایده فیلمهایم را از کجا الهام میگیرم، ترجیح میدهم به جای گفتن کلمه ایده، نامش را خاطرات دوباره به ذهن آمده بگذارم. اینها ازگذشته میآیند. مثلا با همین مردی که مامور اداره برق است، آشنا شده بودم و از قبل درموردش شنیده بودم که چگونه و با چه سخاوتی به کمک دیگران در مناطق دورافتاده میرود. این آقای اسکندری، مامور اداره برق از دایره فعالیت معمولی و موظف خود فراتر میرود و برای دل خودش، وقتش را وقف دیگران میکند. (سینما سینما)
تمام اتفاقات فیلم در یک مکان جغرافیایی مشخص به نام «دِرب» که به معنای کشمکش میان مرگ و زندگی است، میافتد. این مکان یکی از روستاهای توابع شهرستان دهدشت در کهگیلویه و بویراحمد است. از طرف دیگر کلمه «دِرب» اشارهای به گرداب دارد؛ گفته میشود اگر در گرداب دست و پا بزنی غرق میشوی ولی اگر خود را رها کنی، راحتتر به بالای آب برمیگردی. در مشکلات زندگی نیز هرچه بیشتر دست و پا بزنی، بیشتر غرق میشوی ولی اگر خود را رها کنید و به مشکلات توجهی نکنید میتوانید راحتتر از آنها عبور کنید. (صبا)