وقتی «برمودا» رازهای کامران نجف‌زاده را هم افشا می‌کند! تمساح خونی و سال گربه زیر سایه «مست عشق» «لوران کانته» کارگردان فیلم کلاس درگذشت فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳) برگزاری کنگره شعر توس تا نیشابور + جزئیات نگاهی به مضمون بهار در شعر معاصر «پدر قهوه» سریال جدید مهران مدیری در راه شبکه نمایش خانگی چندخطی درباره‌ی کتاب «فلسفه‌ی پیاده‌روی» نوشته‌ی فردریک گرو | بجنبید، منتظرمان هستند! بازگشت بهروز افخمی با «هفت» به تلویزیون + زمان پخش تئاتر کمدی «هشتگ، بچه‌شهرستانی‌ام» روی صحنه می‌رود + پوستر و زمان اجرا انعکاسی از مظلومیت غزه در «خاورمیانه» | گفتگو با احمدرضا عبیدی (ججو) به مناسبت انتشار موزیک ویدئو جدیدش فردوسی و «شاهنامه» در نگاه محمدعلی اسلامی ندوشن «صحبت یار» در نگارخانه فردوسی + عکس اضافه شدن شخصیت «غرغر خان» به باغ شادونه نقد کامل فیلم تلماسه ۲ (Dune 2) | زیبایی و وحشت «پهلوان هرگز نمی‌میرد» و «پهلوان واقعی» در تلویزیون + زمان پخش
سرخط خبرها

خرده روایتی در پی درگذشت همسر شهید بابانظر

  • کد خبر: ۶۳۷۶۰
  • ۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۹
خرده روایتی در پی درگذشت همسر شهید بابانظر
چهره خند‌رو و مهربانی داشت. هنوز وقتی از همسرش صحبت می‌کرد لبخند رضایت روی لبانش نقش می‌بست. مرضیه نظرنژاد، همسر شهید بابانظر، را می‌گویم که به گفته خودش، هنوز مرضیه به دنیا نیامده بود که عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان‌ها بسته بودند.
نرگس آل ابراهیم | شهرآرانیوز؛ چهره خند‌رو و مهربانی داشت. هنوز وقتی از همسرش صحبت می‌کرد لبخند رضایت روی لبانش نقش می‌بست. مرضیه نظرنژاد، همسر شهید بابانظر، را می‌گویم که به گفته خودش، هنوز مرضیه به دنیا نیامده بود که عقد پسرعمو و دخترعمو را در آسمان‌ها بسته بودند. حالا ۲۵ سال بعد از عروج همسرش، به وعده دیدار او رسید.
 
شهید محمدحسن بابانظر مرد جنگ بود. اوایل به مرز‌های شرقی می‌رفت، بعد کردستان و سپس به جنوب رفت. آن‌قدر دل در گرو پس‌گرفتن وجب‌به‌وجب خاک این وطن داشت که در طول جنگ حتی به مرخصی نمی‌آمد و تنها زمانی که برای کاری به پادگان مشهد می‌آمد با مرضیه و بچه‌هایش دیداری تازه می‌کرد.
مرضیه هرچه از اخلاق و رفتار همسرش به خاطر دارد این است که با او بسیار مهربان بود، طوری که هیچ‌وقت بحث و دعوا‌های معمولی زن و شوهر‌های دیگر میان آن ۲ جایی نداشت. «سال آخر گویا می‌دانست قرار است از دنیا برود. دائم از من عذرخواهی می‌کرد. می‌گفت ببخش که تو و بچه‌ها را تنها گذاشتم و کاری برایت نکردم.»
 
زمان جنگ مرضیه با نگرانی‌های زیادی دست و پنجه نرم می‌کرد، از ۴ ماه بی‌خبری از همسرش گرفته تا مجروحیت‌های محمدحسن و یکه و تنها بزرگ کردن بچه‌ها، اما بازهم خم به ابرو نمی‌آورد، طوری که همه اطرافیان و همسایه‌ها به او می‌گفتند صبرش خیلی زیاد است. مرضیه هم به آن‌ها پاسخ می‌داد جایی برای ناراحتی نیست، چون آن‌ها خودشان راه درستی را انتخاب کرده‌اند.
مرضیه بعد از ۵ دختر و ۲ پسر، پسر دیگری به نام مجتبی به دنیا آورد که به دلیل شیمیایی بودن پدرش، دچار مشکلات قلبی بود و بیش از ۴۰ روز دوام نیاورد. او خیلی دلش می‌خواست در آن روز‌های سخت و بی‌قرار همسرش در کنار او باشد، اما می‌دانست که آرمان همسرش آرامش سرزمین ایران بود و مرضیه هم می‌خواست سهمی در این آرمان داشته باشد.
 
بانو نظرنژاد بچه‌هایش را در دوری از پدر طوری تربیت کرده بود که برایشان جا انداخته بود این روال عادی زندگی است و بچه‌ها علاوه بر اینکه به پدرشان افتخار می‌کردند، به کم دیدن او عادت کرده بودند. سردار بابا نظر بعد از جنگ با مجروحیت زیاد باز هم مسیر دوستان شهیدش را ادامه داد و در سال ۱۳۷۵ مأموریت یافت برای بازدید از مناطق جنگی به ارتفاعات برود و همان‌جا بر اثر جراحات باقی‌مانده از جنگ، در ارتفاعات به دوستان شهیدش
پیوست.
 
مرضیه در همه این سال‌های بعد از شهادت همسرش، تنهایی را تحمل کرد و هرجا مشکلی پیدا می‌کرد از خدا و همسر شهیدش کمک می‌خواست، چون جز آن‌ها کسی را نداشت. او از زندگی‌اش راضی بود و شاید اگر قرار بود دوباره از اول زندگی کند، همین مسیر را انتخاب می‌کرد، زیرا خودش معتقد بود هیچ‌وقت کاری نکرده است که پشیمان شود. اما یک حسرت بر دلش ماند، آن هم اینکه شهید بابانظر خیلی دوست داشت نوه‌هایش را ببیند.

او معتقد بود ایمان قوی همسرش به شخصیت او هم آرامش و امنیت را هدیه می‌داد. صبح روز ۲۰ فروردین، مرضیه نظرنژاد، همسر صبور و فداکار سردار شهید نظرنژاد (بابانظر)، از فرماندهان دفاع مقدس، دار فانی را وداع گفت.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->