به گزارش شهرآرانیوز؛ عصر امروز دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، میزبان رویداد بزرگ امید فردوسی با حضور دکتر مسعود میرزائی شهرابی، رئیس دانشگاه فردوسی مشهد، دکتر حسینعلی اخلاقی امیری، رئیس دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، محمدرضا هاتف و رضا جهانی، بنیانگذاران شرکت آهار، بهزاد دانشگر و شبنم غفاری حسینی، نویسنده کتاب «به توان هایتک» بود.
رئیس دانشگاه فردوسی مشهد در این رویداد گفت: دانشگاه فردوسی مشهد میخواهد ماموریتگرا باشد. دانشگاهی در سطح فردوسی مشهد باید ماموریت محوری را در پیش بگیرد. جلوی اسم دانشگاه امروز ما سه نقطه است. ما باید این سه نقطه را با ماموریت پر کنیم.
مسعود میرزائی شهرابی تاکید کرد: فناوری و نوآوری امروزه پیشانی دانشگاه فردوسی است. امیدواریم پیرو دورنگاه کشور بتوانیم در اقتصاد دانش بنیان و تولید علم موثر باشیم.
در این برنامه از کتاب «به توان هایتک» نیز رونمایی شد. «به توان هایتک» روایتی است از تأسیس و پیشرفتهای غرورانگیز شرکت دانشبنیان «آهار» مشهد. مهندسان جوان این شرکت، بهویژه در تنگاهای وابستگی و تحریم که بخشهای مهمی از صنعت برق و انرژی کشور با بنبست و بحران مواجه شده بود، با دانش، همت و نوآوریهایشان، کشور را به سلامت از این مسیر عبور دادند.
محمدرضا هاتف، همبنیانگذار شرکت «آهار»، در مورد این شرکت دانش بنیان گفت: «آهار» فعالیت خود را در حوزه خدمات مهندسی برق در گرایشهای الکترونیک و کنترل در سال ۱۳۷۹ آغاز کرده است. این فعالیتها با بازطراحی و تولید بردهای الکترونیکی نیروگاهی شروع و کمکم به طراحی سیستمهای کنترل پیشرفته موردنیاز در صنایع انرژی کشیده شد. این شرکت، در سال ۱۳۹۰ سیستم کنترل توربین بومی با نام تجاری رامیار ارائه کرد و پس از آن سیستم تحریک ژنراتور و سایر سیستمهای پیشرفته کنترل نیروگاهی، پالایشگاهی، نفت و گاز به مرور طراحی و ارائه کرد و امروز تعداد زیادی نیروگاه، پالایشگاه، خطوط انتقال نفت و… از سیستمهای کنترل آهار استفاده میکنند. آهار علاوه بر ایران در برخی کشورهای دیگر خدمات مهندسی دارد.
شبنم غفاری حسینی، نویسنده کتاب «به توان هایتک» گفت: این کتاب به چاپ دوم رسیده است. محور داستان آن زندگینامه و سرگذشت دانشمندی قرار دادهایم که به ساخت یک نیروگاه برق در شرایط سخت کشور پرداخته است. امیدواریم چنین داستانهایی بتواند شور فناوری و اقتدار نوآوری را در میان دانشجویانی که بعد از تحصیل به نوآوری و کارآفرینی میپردازند به جریان بیاندازد.
وی دستیابی به ساخت و فناوری جدید را آرمان مشترک کتاب و جامعه خواند و گفت: فناوریای که تنها محصور به ۴ کشور در جهان میشود امروز به دست ایرانیان افتاده و این مهم مرهون تلاشها و خودباوریهای دو جوان ایرانی محسوب میشود، ازآنجاییکه طی سالهای متمادی خود تحقیری رواج پیدا کرد و اوج آن را در زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میبینیم، بنابراین مطرح کردن توان و باور ایرانی نکته مهم بود که سبب نگارش این کتاب شد.
غفاری افزود: گفتمان این دو جوان و چهارچوب فکری آنان که توانمند کردن ایران و بحث توکل و ایمان به خدا بوده قصه شگفتی آفریده؛ حتی این گفتمان تلاش دارد تا کشورهای استعمار زده را به خودباوری و دستیابی به تکنولوژیهای خاص دنیا نزدیک کند و این عاملی مهم و قابل توجه است که سبب شد شور و شعفی ویژه برای نگارش این کتاب پیدا کنم.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
«روز چهلم انگار میخواست دنیا به آخر برسد. دورتادور نیروگاه را ماشینهای آتش نشانی با بهترین تجهیزات قرق کرده بودند. بعد از هر مرحله آزمودن، فشارم بالا و پایین میشد و ضربان قلبم یکی درمیان میزد. همه بچهها همینطور بودند. رنگ یکیشان پریده بود، آن یکی تندتند راه میرفت، خانم عظیمیزاده که مسئول پروژه بود نتوانست دوام بیاورد. سپرد هر وقت کار تمام شد صدایش بزنیم و رفت ته نیروگاه قدمزدنهای بیقرارش را میدیدم، راه رفتنهایش را، دست به دعا برداشتنهایش را. باید بایستی کنار آن توربین غولپیکر تا بدانی از چه حرف میزنم، غولی عظیم با صدای غرشی که زمین و زمان را به لرزه درمیآورد.
ما انسانها انگار در برابرش آدم کوچولوهایی بودیم که دیده نمیشدیم. حالا، اما ما آدم کوچولوها، ما جوانهای بیستوچهار پنج ساله، ما جوانهایی که هیچکس بهمان اعتماد نکرده بود جز مهندس دهنویریال مایی که در آن لحظات فقط خدا را داشتیم، میخواستیم این غول عظیم الجثه را رام کنیم. همهمان میدانستیم که اگر قرار بود اتفاقی بیفتد، نه از دست آتشنشانی کاری برمیآمد و نه هیچکس دیگر؛ واحد منفجر میشد و تمام…»