صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حکایت مرد جوان در سوپر هایپر مگامال

  • کد خبر: ۱۳۱۱۸۳
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۹
در گذشته‌ای نه چندان دور، مرد جوان بیکاری با مشاهده آگهی استخدام فروشنده ساده که بر روی در یک سوپرهایپرمگامال چسبانده شده بود، به دفتر مدیریت سوپرهایپرمگامال مراجعه کرد.

در گذشته‌ای نه چندان دور، مرد جوان بیکاری با مشاهده آگهی استخدام فروشنده ساده که بر روی در یک سوپرهایپرمگامال چسبانده شده بود، به دفتر مدیریت سوپرهایپرمگامال مراجعه کرد تا تقاضای استخدام خود را تقدیم کند. مدیر سوپرهایپرمگامال به مرد جوان گفت: حاضری در آزمون استخدامی سوپرهایپرمگامال شرکت کنی؟

مرد جوان گفت: حاضرم. مدیر سوپرهایپرمگامال گفت: آزمون استخدامی سوپرهایپرمگامال به این صورت است که یک روز به طور آزمایشی در هر قسمت سوپرهایپرمگامال که دوست داری، کار می‌کنی و در پایان روز باتوجه به راندمان کاری ات که از روی میزان فروشت محاسبه خواهد شد، در جلسه هیئت مدیره برای استخدام کردنت، تصمیم لازم را خواهیم گرفت. مرد جوان پذیرفت و فردای آن روز، کار آزمایشی خود را در سوپرهایپرمگامال آغاز کرد.

در پایان روز مدیرعامل، مرد جوان را به جلسه هیئت مدیره دعوت کرد و در حضور اعضای هیئت مدیره از وی پرسید:‌ای مرد جوان! بگو ببینم چند مشتری از تو خرید کردند؟ مرد جوان گفت: یک مشتری. مدیرعامل خنده بلندی کرد و گفت: زکی، فقط یکی؟ در اثر وزن و قافیه جمله مدیرعامل، اعضای هیئت مدیره نیز که ذوق ادبی سرشاری داشتند، قارقار خندیدند. مدیرعامل ادامه داد: خب، حالا بگو ببینم مبلغ خریدش چندتومان شد؟ مرد جوان گفت: ۱۸ میلیاردو ۶۳۲ میلیون تومان.

مدیرعامل سوپرهایپرمگامال از جای خود برخاست و با تعجب زائدالوصف خود پرسید: چی؟ مگر چی فروختی؟ مرد جوان گفت: اول یک گاز پیک نیکی می‌خواستند، بعد دو کوله کوهنوردی، بعد یک چادر کمپینگ، بعد دو کیسه خواب که به آن‌ها پیشنهاد کردم. خودرویشان تویوتا کمری بود، تویوتا اف جی کروز را به آن‌ها پیشنهاد کردم. پرسیدم برای کمپینگ دوست دارید به کجا بروید؟ گفتند طرقبه. یک ویلا در طرقبه پیشنهاد کردم، همه را خریدند.

یکی از اعضای هیئت مدیره که کف کرده بود، گفت: یارو آمده بود گاز پیک نیکی بخرد، تو به او ویلا فروختی؟ مرد جوان گفت: خیر. یارو آمده بود قرص ضدافسردگی بخرد، من به او سفر و گشت وگذار در دامن طبیعت و کمپینگ را پیشنهاد کردم.

در این هنگام هیئت مدیره که کف و خون قاتی کرده بودند، مدیرعامل را که به مرد جوان خندیده بود، با لگد از سوپرهایپرمگامال بیرون انداختند و مرد جوان را به عنوان مدیرعامل جدید استخدام کردند. هم اکنون آن سوپرهایپرمگامال دارای ۳۸ شعبه در سطح کشور است و همچنین با وجود فیلترنت ملی، ۶۲ درصد جریان بازاریابی مجازی کشور را دراختیار دارد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.