غدیر برای من همان قدر که صبح روشن و شاد و فرح بخشی دارد، غروبش جگر پاره کن است. آفتاب غروب غدیر که میخوابد پشت کوهها غم عالم میریزد به جانم. خودم را کاتبی میبینم که در زمان سفر کرده و از آینده آمده است، کاتبی که میان جمعیت جمع شده دور آن برکه دوست داشتنی میدود، یقه میگیرد و داد میزند و التماس میکند که امروز را یادتان باشد بعد نزنید زیر میز و منکر شوید، منکر شدن امروزتان باعث اتفاقات کوچه در مدینه شود.
منکر شدن امروزتان فدک را از فاطمه میگیرد، منکر شدن امروزتان باعث میشود تیر بر تابوت حسن بنشیند و سه شعبه بر حلقوم طفل شش ماهه حسین. غدیر غروب به بعدش برای من روضه است. چون میدانم منکر میشوند. میدانم علی را فراموش میکنند و بلاهایی که سرشان میآید نه ظلم به خودشان که ظلم به همه بشریت است.
وسط بحبوحه انتخاباتیم. وسط دعوا و گیس وگیس کشی هستیم که من بهترم و کاندیدای من بهتر است. وسط وعدههای عجیب و غریبیم و من دارم به این فکر میکنم که اگر غدیر ادامه مییافت، اگر بیعت پایدار بود، اگر بر سر عهدشان میماندند، شاید ما الان داشتیم در حکومت معصوم زیست میکردیم و نفس میکشیدیم و جهان صلح بود و آرامش و آشتی. علی (ع) انتخاب خدا بود. بخش تکمیل کننده دین بود و طبق فرموده خداوند در قرآن اگر محمد (ص) ابلاغ نمیکرد اصلا رسالتش را ابلاغ نکرده بود. یعنی همه آن بیست و سه سال تبلیغ و غزوه و تحریم و شعب ابی طالب و ... همه آنها ابتر میماند و انگار نه انگار.
محمد (ص) بارها با نشانههای دیگری علی (ع) را برای جانشینی خود معرفی کرده بود و این بار انگار حالت معرفی رسمی و عمومی اش را میخواست بروز دهد. محمد (ص) میخواست اتمام حجت کند. محمد (ص) گفت که تا قیامت همه به هم برسانند و برهانی باشد بر مظلومیت علی. علی انتخاب خدا بود. یا انتخابی خدایی. بماند و بگذریم که بعدش چه شد و چه بر این خاندان رفت.
اینها را ننوشتم که روز عیدی کامتان را تلخ کنم، نوشتم که بگویم توی این روزهای انتخابات که هرچه نزدیکتر میشویم داغتر هم میشود، حواستان باشد، اینکه میگویم خیلی بعید است و زبانم لال نمیخواهم با علی (ع) مقایسه اش کنم ولی حواسمان باشد. به فکر بچه هایمان هم باشیم. به فکر نسلمان، به فکر سرزمینمان، کسی را انتخاب کنیم که هشتگ رفتاری اش نظارت خدا باشد، من و تو را هر کدام در گور خودمان میخوابانند.
کفنمان جیب ندارد، توی قبر گوشی آنتن نمیدهد و نمیشود بگویی پسر فلانی ام و عروس فلانی. خودمانیم و اعمالمان. خودمانیم و رأیها و قضاوتها و کارهایی که کرده ایم و نکرده ایم. عید ولایت و سربلندی مان مبارک. همدیگر را زیاد دعا کنیم و کم قضاوت.