صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نور بی‌خاموشی

  • کد خبر: ۲۳۹۶۷۷
  • ۲۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۲
درخشش وجود مبارک اولیای الهی درمیان مردم زمانه‌شان، همواره باعث می‌شد حاکمان و کینه‌ورزان؛ یاران و دوستان ائمه‌اطهار (ع) و در بسیاری از مواقع خود آن حضرات را اذیت و آزار کنند.

درخشش وجود مبارک اولیای الهی درمیان مردم زمانه‌شان، همواره باعث می‌شد حاکمان و کینه‌ورزان؛ یاران و دوستان ائمه‌اطهار (ع) و در بسیاری از مواقع خود آن حضرات را اذیت و آزار کنند. در بسیاری از مواقع وقتی دستشان از آزار‌های علنی کوتاه بود، به نفرت‌پراکنی و شایعه روی می‌آوردند، اما همان‌طور که در قرآن کریم ذکر شده است: «آن‌ها می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند، ولی خداوند نور خود را کامل می‌کند؛ هرچند کافران خوش نداشته باشند»، نور خداوند خاموشی ندارد و با همه این ترفند‌ها و تبلیغات سوء، این خاندان در بین مردم، شأن و مقام والایی داشتند.

در کتب تاریخی نقل شده است که هشام‌بن‌عبدالملک، از حکام بنی‌امیه، برای انجام حج عازم مکه شد. به وقت طواف، وقتی می‌خواست سنگ حجرالاسود را زیارت کند، به‌خاطر ازدحام جمعیت، موفق نشد. خادمان منبری درکنار حرم گذاشتند و هشام بر روی آن نشست و لشکریان دور او را گرفتند. در همین زمان امام‌سجاد (ع) وارد شدند، درحالی‌که عبایی بر دوش مبارکشان بود؛ «احسن الناس وج‌ها واطیبهم رائحه، بین عینیه سجاده: زیباترین مردم از نظر صورت و خوش‌بوترین مردم بود و در بین دو چشمش (محل سجده) علامت سجده نمایان بود». 

ایشان مشغول طواف و اعمال شدند. هشام دید که مردم به‌خاطر امام و تجلیل و احترام ایشان کنار رفتند تا حضرت حجرالاسود را استلام کنند. هشام از این موضوع خشمگین شد. یکی از اطرافیان او پرسید: این شخص کیست که مردم این‌گونه احترامش می‌کنند؟ فرزدق (شاعر معروف عرب) که آن حضرت را شناخته بود، گفت: «من او را می‌شناسم» و بالبداهه شروع به خواندن اشعاری کرد و ابیات زیادی را در فضایل امام بیان کرد که به چند بیت از آن اشاره می‌کنیم:

«این فرد کسی است که بطحا (نام مکانی در مکه معظمه) جای پایش را می‌شناسد و خانه کعبه و حرم و بیرون حرم با او آشناست/ این شخص، پسر بهترین تمام بندگان است و پرهیزکار، برگزیده، پاکیزه، نشانه و راهنماست/ هنگامی که قریش او را ببینند، گوینده آنها می‌گوید: کرم و جود، به مکارم او ختم می‌شود».

در این هنگام، هشام به‌شدت عصبانی شد و، چون نمی‌توانست با امام درگیر شود، دستور داد فرزدق را در مکانی به نام «عسفان» بین مکه و مدینه، زندانی کنند.

منبع: تهذیب‌الکمال، ص ۴۰۰؛ سیر اعلام‌النبلاء، ص ۳۹۸؛ مناقب ابن شهرآشوب، ص ۱۸۳؛ حلیه‌الاولیاء، ص ۱۳۹.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.