تأکید رئیس بنیاد شهید بر مستندسازی دقیق از زندگی شهدای جنگ ۱۲ روزه افتتاح مشترک سامانه سجا بین ایران و عراق برای تسهیل تردد زائران رئیس ستاد اربعین عراق: تأمین امنیت زائران برای ما در اولویت قرار دارد افتتاحیه مدرسه دارالعلم در حرم امام‌رضا(ع) توقیف یک تریلی با راننده ۱۳ ساله شهادت ۳۴ دانش آموز ایرانی به دست رژیم کودک کش اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه + تصاویر و اسامی مشهد در آستانه میزبانی از جمعیت میلیونی زائران در دهه پایانی صفر ۱۴۰۴ | ثبت‌نام ۴۵۰ کاروان پیاده تا امروز (۲۶ تیر ۱۴۰۴) پیام آیت‌الله سیستانی در پی فاجعه الکوت عراق استقبال از پیکر «سردار شهید غلامحسین غیب‌پرور» در فرودگاه شیراز (۲۶ تیر ۱۴۰۴) گذر از مرز مهران در کمتر از ۵ ثانیه | همه چیز برای زائران اربعین مهیاست لزوم اجرای طرح ملی احیای پیوند قرآن و مسجد همایش بانوان زینبیِ عرب‌زبان در حرم امام‌رضا(ع) برگزار شد زائران اربعین در چه رده سنی نیاز به مجوز ندارند؟ پیکر مطهر شهید «سید حسن حسینی‌نژاد» در مشهد تشییع می‌شود + جزئیات افزایش تعداد متقاضیان حوزه علمیه خراسان نسبت به سال ۱۴۰۳ کتابخانه مرکزی حرم رضوی، میزبان نشریات با محور «کودک، فلسطین و محرم» رویداد ملی «ایران برنده بازی» با محوریت مقاومت، ۶ میلیون مخاطب را جذب کرد روایت عاشورا بر روی نمادین‌ترین سازه‌های شهری ایران ایوان و مناره عباسی حرم مطهر امام رضا(ع) مرمت شد آغاز فعالیت ۱۱۰ موکب ایرانی و عراقی برای اربعین ۱۴۰۴
سرخط خبرها

مهمان‌های حسین (ع)

  • کد خبر: ۲۳۸۴۳۷
  • ۲۰ تير ۱۴۰۳ - ۱۴:۲۵
مهمان‌های حسین (ع)
یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند.

خانه یک اتاق بزرگ بیشتر ندارد. همان را کرده‌اند مهمان‌خانه. روبه‌رو یک اتاق کوچک است و کنارش صندوق‌خانه که هم حکم مطبخ را دارد و هم انباری. صندوق لباس و سایر خرت‌وپرت‌ها هم آنجاست. معصوم با دخترهایش بیشتر روز آنجا هستند و بی‌بی‌جان توی اتاق کناری.

پسر‌ها هم که همیشه خدا توی کوچه ویلان‌وسیلان هستند، با این حال دل بچه‌ها همه با آن اتاق‌بزرگه است؛ اتاق مهمان‌خانه که روی هرکسی باز نمی‌شود. معصوم یک کلید زده در اتاق و فقط پنجشنبه به پنجشنبه درش را باز می‌کند و کناره‌ها و پشتی‌های جهازش را می‌آورد بیرون، فرش را تا می‌دهد و زیرورویش را خوب جارو می‌زند و یک ساعتی گردگیری می‌کند. 

آینه و شمعدان را خوب دست می‌کشد. قرآن را باز می‌کند و یک خط می‌خواند و بعد می‌آید بیرون تا هفته دیگر. بچه‌ها می‌دانند تا مهمان نیاید، بعید است که قانون معصوم خط بخورد، الا محرم. محرم اتاق مهمان‌خانه می‌شود تکیه. معصوم از سه روز مانده به عزای آقا در مهمان‌خانه را باز می‌کند و هرچه از ترمه و روی پشتی دارد، می‌آورد بیرون. سیاهی هم دارد. یک کتیبه هم ارث آقاجانش است، از عراق. 

ظرف‌های چینی جهازش را هم ردیف می‌کند. اول استکان‌ها و نعلبکی‌ها را خاک‌مال می‌کند و بعد هم گلاب‌پاش‌ها و پیش‌دستی‌ها را می‌اندازد توی تشت تاید تا چرک نداشته‌شان برود. پرده‌ها را هم عوض می‌کند و تور‌های سفید می‌نشینند جای چلوار کدر. همه‌چیز آماده می‌شود تا مهمان‌های حسین بیایند. رخت بچه‌ها را هم عوض می‌کند و بی‌بی را می‌نشاند کنار سماور. 

پسر‌ها را می‌فرستد دم خانه همسایه‌های کوچه خودشان تا دوتا کوچه آن‌طرف‌تر. یکی از دختر‌ها می‌شود مأمور کفش‌ها و دیگری مأمور گلاب‌پاش و خرما. خودش هم سینی چای را می‌گرداند. زن‌ها قبل آقا می‌آیند. بنا به وقتی که از آقا گرفته، سید ساعت ۲ می‌آید و دوونیم می‌رود. توی این فاصله زن‌ها اشک‌هایشان را ریخته‌اند و معصوم هم دلش را خوب تکانده است. بعد چایی را از دست بی‌بی می‌گیرد و می‌گرداند. زن‌ها صلوات می‌فرستند و خلاص.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->