حزبالله یک جریان فکری و دینی و اجتماعی است و بنیههای وجودی آن ممزوج شده با توحید و معاد. سالهاست در میانه میدان و آوردگاه آزمایشهای مختلف به قدری مستحکم و استوار شده است که امروز به شهادت و تأیید نایب امامزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف اینگونه تصریح میشود که «جنایتکاران صهیونیست بدانند که بسیار کوچکتر از آناند که به ساخت مستحکم حزبالله لبنان صدمه مهمی وارد کنند.».
اما فقدان مجاهد کبیر، پرچمدار مقاومت در منطقه، عالم بافضیلت دینی و رهبر مدبر سیاسی، مرد سرآمد و سید عرب، بنده مخلص خدا، رهبر صادقالوعد جریان مقاومت لبنان، ممحض در ولایت فقیه، ممزوج در معارف خمینی کبیر، حضرت آیتالله سیدحسن نصرالله، خسران عظیمی است که در هنگامه این نبرد تاریخی حق علیه کفر مطلق بسیار سنگین است.
سلسله ترورها و رویدادها در چند ماه اخیر بهقدری متعدد و مستمر است که تابآوری جبهه اصحاب حق را قطعا تحتتأثیر قرار داده است، اما آنچه این جریان الهی را همچنان امیدوار و سرپا نگه داشته، تجربه اعتماد به الله و آموزههای قرآنی است.
تاریخ اسلام همواره مشحون این تلخیها و شکستوارهها بوده است و عزیزترین ابناء بشر در راه حق جان دادهاند و زجر کشیدهاند، اما پرچم حق امروز به ما رسیده است و انشاءالله با جلوداری رهبر معظم انقلاب، قائد عظیمالشأن جهان اسلام، نایبالامام حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، آن را به دست بقیةاللهالاعظم تقدیم خواهیم کرد.
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش
آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیرزن، لبیکگو، بنشین به رهوار
مقصد دیار قدس، همپای جلودار ... (۲)
مواجهه با این مصائب عظیم و این حیرتهای بزرگ در کنار تحمل بغض و انزجار از جرثومه پلید، غده سرطانی، سگ نجس و هار صهیونیسم و طاغوت اعظم، آمریکای مستکبر، نیز نیازمند تعالی سبک زندگی ماست.
دوران پیشرو گویا نیازمند این سبک زندگی جدید است. داریم به لحظات طلوع رحمت تام الهی، دوران امید همه خوبهای عالم و تاریخ، تبلور حیات طیبه، نزدیک میشویم و این تکانهها انگار دارد ما را تربیت میکند برای تکاندن بار و زنگار روزمرگی. انگار خدا دارد زیر پای مؤمنان را داغ میکند تا یادشان نرود مقصد اینجا نیست.
برای اینکه این بخش از یادداشت را معطل کلمات خودم نکنم، بخشی از کلام حضرت آقا را تقدیم میکنم که خنکای دل مؤمنان است و انشاءالله راهگشای بصیرت اهالی ایمان:
«عزیزان من! زحمتی بر عهده شما و بر عهده همه آحاد ملت ایران است. زحماتی هم بر آنها تحمیل میشود و آحاد ملت رنج میبرند، اما همه باید بدانند که این زحمات، زحمات موقت است. شما جوانها یادتان نیست. در دوره دفاعمقدس و جنگ تحمیلی، سال اول میگفتیم که امسال جنگ تمام میشود، سال دوم میگفتیم امسال تمام میشود، سال سوم میگفتیم امسال [تمام میشود]. ملت ایران با پوست و گوشت و استخوانشان زحمات جنگ را لمس میکردند؛ در عین شدت، در عین فشار، نه مثل فشار حالا؛ فشارهای فوقالعاده.
در همین شهر تهران، مردم در کوچه و خیابان که راه میرفتند، موشک صدام میخورد وسطشان؛ شهرهای دیگر هم همینجور؛ یک چنین وضعیتی [بود]. جبههها هم که وضع خودش را داشت؛ اما آن سختیها تمام شد. سختی دو جور ممکن است تمام بشود: تمام شدن سختیها با خرسندی، تمامشدن سختیها با ناخرسندی.... من به شما عرض میکنم که این زحمات امروز هم تمام خواهد شد و میتواند با خرسندی تمام بشود. شرطش چیست؟ شرطش این است که آحاد ملت ایران، بهخصوص مسئولان در ردههای مختلف، کار خودشان را خوب انجام بدهند.
بدانید سرنوشت جمهوری اسلامی اعتزاز و اعتلاست و بدانید سرنوشت دشمنان جمهوری اسلامی ذلت و انحطاط است. همه قراین این را به ما نشان میدهد و برای ما اثبات میکند و این اتفاق خواهد افتاد. آن روز ممکن است افرادی از ماها نباشیم، اما ملت ایران هست، ملت ایران زنده است، جریان انقلاب زنده است، جریان نظام مقدس اسلامی زنده و سرحال و بانشاط است، از این روزها آن روز یاد خواهند کرد و خواهند گفت که یک روزی ملت ایران [چنین بودند:]«مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلزِلوا حَتّی یَقولَ الرَّسولُ وَ الَّذینَ ءامَنوا مَعَه مَتی نَصرُ اللهِ اَلا اِنَّ نَصرَ اللهِ قَریب»؛ آن روز مردم از حرکت شما، ایستادگی شما، مقاومت شما، خوب عمل کردن شما تشکر میکنند، تقدیر میکنند، قدرش را میدانند.۱۳۹۸/۰۱/۳۱»
تعالی سبک زندگی در دوران پیشرو باورمندی به همین نکته است: «شرطش این است که آحاد ملت ایران، بهخصوص مسئولان در ردههای مختلف، کار خودشان را خوب انجام بدهند.» سبک زندگی مؤمنانه و مجاهدانه که در روزگار پیشرو میتواند الگوی پیشران به سمت افقهای روشن تمدن اسلامی باشد، بر همین اصل استوار است؛ شناخت مأموریت و تلاش مستمر و عالمانه برای تحقق این مأموریت.
حضرت آقا درباره رویداد اخیر لبنان و شهادت سیدالشهدای مقاومت در پیامشان به این مورد تأکید کردند. تأکید که نه، امر شرعی و تکلیف فقهی کردند که «بر همه مسلمانان فرض است که با امکانات خود در کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم غاصب و ظالم و خبیث، آن را یاری کنند.»
آری، امروز سهم ما این است که در لبیک به زعیم مقتدر و در ادای تکلیف شرعی، آنچه در توان داریم و با آنچه در مکنت و امکان برایمان وجود دارد، نقش و سهم خود را شناسایی و ادای دین کنیم؛ تکلیفی که عینی است و کفایی نیست. یعنی بر هر فردی به قدر وسعش حضور در این میدان واجب است؛ آمادهباش رسمی برای جهاد با رویکرد ازاله صهیونیست، همراهی و کمک به جبهه مقاومت...
آری، امروز سهم ما شاید در رسانه جهاد تبیین و جهاد با قلم است؛ جهاد مطالبه و جهاد روایت؛ و شاید خداوند بنای سعادت امثال ما را قرار است از این باب بگشاید.
از امروز جهاد رنگوبویی دیگر خواهد گرفت و خنکای دلکش نصرت الهی را بر قلبهای داغدارمان حس میکنیم و تحت فرمان نایبالامام و در پیشگاه حجت بالغه الهی و دوشادوش یاران پا در رکاب و در وسط معرکه خواهیم ایستاد؛ و به قول شهید آیتالله سیدحسن نصرالله: «ماترکناک یابنالحسین؛ لبیک یا خامنئی.»
(۱) «أَم حَسِبتُم أَن تَدخُلُوا الجَنَّةَ وَ لَمّا یَأتِکُم مَثَلُ الَّذینَ خَلَوا مِن قَبلِکُم مَسَّتهُمُ البَأساءُ وَ الضَّرّاءُ وَ زُلزِلوا حَتّى یَقولَ الرَّسولُ وَ الَّذینَ آمَنوا مَعَهُ مَتى نَصرُاللَّهِ أَلا إِنَّ نَصرَ اللهِ قَریب»؛ «آیا گمان کردید داخل بهشت میشوید، بیآنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید و آنچنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند، گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاری خدا
نزدیک است.» (بقرة: ۲۱۴)
(۲) برگرفته از شعر استاد فقید حمید سبزواری