روایتی از کمبودهای روستاهای محرومی که تنها ۵۰۰ متر با محدوده شهری فاصله دارند.
تکتم جاوید/شهرآرانیوز - حدود ۵۰۰ متر آنطرفتر از محدوده شهری است، اما آنقدر نزدیک است که میشود ساختمانها و مراکز شهری را از همینجا دید. اهالی اینجا برای خرید و کارهای روزمره، تحصیل و امور بهداشتی مجبورند وارد محدوده شهری شوند. اینجا محل زندگی اجتماعی از آدمهاست که نه به شهر میماند و نه بهعنوان روستا به آن رسیدگی میشود. فرخآباد، کریمآباد و حلوایی نام روستاهای این محدوده بین گلشهر و محله پورسینا در شهرک شهیدرجایی است و به کال گلشهر معروف شده است. همه آنها یک درد مشترک دارند و آن هم فقر است. در گشتوگذاری ساده، جلوههای بصری روستا نمایان است با کودکانی که تعطیلی مدرسه، در کوچهها رهایشان کرده است و زنان و مردانی که هنوز روی زمینهای کشاورزی کار میکنند.
اینها هم حق شهروندی دارند
در مسیر گزارش از مشکلات این منطقه، نوروزعلی براتی که سالهاست دغدغه محرومیتهای اهالی این منطقه را دارد، ما را همراهی میکند. او میگوید: آدمهای این منطقه قشر ضعیفی هستند، اما بههرحال حق شهروندی دارند. چه تفاوتی بین اینها و آدمهای آن طرف شهر است؟ خودشان آنقدر مشکل معیشتی دارند که نمیتوانند دنبال کار آسفالت خیابان و کوچه باشند. سالها پیگیری برای رفع مشکلات اهالی این روستاها هنوز به جایی نرسیده است.
وی ادامه میدهد: در ماه رمضان ۱۵۰۰ نفر از اهالی این روستاها را برای دریافت سبد کالای معیشتی شناسایی کردیم، اما مشکلات این روستاها آنقدر زیاد است که باید خیران زیادی پای کار بیایند.
جولان بیپایان موشها
وجود زمینهای کشاورزی در دو طرف جاده علاوهبر ظاهر روستاگونه این مناطق، با مشکل جولان موش و پشهها در زمینهای کشاورزی و خانهها همراه شده است. ابتدای فرخآباد ۲۱ تعدادی خانه قرار دارد که ساکنان آن از وجود موشها گلایه دارند. یک بخش از حاشیه خیابان و دیواربهدیوار یکی از خانهها یک ساختمان قدیمی مخروبه و رهاشده است که به ظاهر محل زندگی موشهاست. بهگفته اهالی، خانه متعلق به یکی از خانهای قدیمی بوده است و حالا با مالکان نامشخص، سرنوشت روشنی ندارد. حالا موشها دیوار را سوراخ کرده و وارد خانهها شدهاند.
در انتهای یک کوچه باریک و بنبست سه خانه دیگر وجود دارد که ساکنانش از وضعیت موجود ناراضیاند. منزل آقای توانا در انتهای کوچه است و درباره وضعیت زندگیشان میگوید: حدود چهار سال است اینجا زندگی میکنیم و در تمام این ایام، هر روز دیدهایم که موشها از روی دیوارها بالا میروند. از همان ابتدا که آمدیم، از دست موشها آسایش نداشتیم تا همین امروز. هرقدر هم سم زدیم، فایدهای نداشت. تعدادشان کمتر شده است، اما تمامی ندارد. تنها راه چاره این است که در و پنجرهها بسته باشد، حتی در تابستان هم نباید دری باز بماند، والا موشها وارد خانه میشوند. وجود زمین خالی حاشیه کوچه پشتی، اوضاع را خیلی بدتر کرده است. اینها جدا از مگس و پشههایی است که ما را کلافه کردهاند.
رئوف، ساکن دیگر این کوچه است. او هم از وضعیت موشها گلایه دارد و اینکه هیچ سمی بر روی آنها اثر نمیگذارد. میگوید: این اطراف پر از زمین کشاورزی است، فقط سم خیلی قوی چغندر برای از بین بردنشان موثر است و سمهای دیگر روی آنها تاثیر نمیگذارد؛ البته سم چغندر هم برای سلامت اعضای خانواده و بچهها خطرناک است، ولی چاره دیگری نداریم.
مرکز بهداشت نداریم
عزیزی، همسایه دیواربهدیوار ساختمان مخروبه است. او میگوید: بیایید این زمین را صاف کنید تا دستکم محل تجمع حیوانات نباشد. موشهایی به خانههای ما میآیند که جثه بزرگی دارند. از خانه خراب پشتی، به خانه ما و بعد به دیگر خانهها راه پیدا میکنند. ما پنج سال است اینجا زندگی میکنیم. اینجا مرکز بهداشت نداریم بنابراین بارها به مرکز بهداشت مرکزی در مهدیآباد سرزدیم و خواستیم به ما سمی بدهند که فایده داشته باشد، اما کسی جوابگو نبوده است.
یکی دیگر از اهالی روستا زنی است که بچهای در بغل دارد و میگوید: اینجا پایگاه بهداشتی ندارد و باید در روزهای مشخصی به پایگاهی در مهدیآباد مراجعه کنیم. گله هم که میکنیم، میگویند منطقه شما روستایی است، اما اتوبوس شهری داریم و سوال این است که چگونه از اتوبوسهای شهری استفاده میکنیم، اما در محدوده شهری نیستیم؟
تلخی میان روستای حلوایی
یک کیلومتر از جاده خاکی، میان شهرک شهیدرجایی و گلشهر قرار گرفته است که در این مسیر، روستای حلوایی قرار دارد و حالا تابلوهای جدیدش با نام بولوار امامرضا (ع) نصب شده است. اهالی از این راه، زیاد رفتوآمد میکنند، اما از وضعیت آن کلافهاند. راهی بدون نور و روشنایی و مسیری است که تصادف زیادی در آن رخ میدهد. زورگیری زیاد است و دستاندازها به خودروها آسیب میزند. دو طرف جاده یک قبرستان قدیمی است که مهاجران افغانستانی را در آن دفن میکردند، اما مدتهاست دفن اموات در آنجا ممنوع شده و تابلوی بزرگی هم به همین عنوان، مقابل ورودیهای قبرستان نصب شده است. اهالی، این آرامستان را با نام قبرستان کریمآباد میشناسند.
براتی میگوید: مسئولان ادعا میکنند که وضعیت اینجا ربطی به شهرداری ندارد، اما دهیاری باید بودجهای برای آسفالت اینجا اختصاص بدهد و تابهحال این بودجه اختصاص نیافته است. چرا این همه مدت، برای آسفالت این مسیر هیچ بودجهای تعلق نگرفته است؟
منطقه بدون نانوایی و مرکز بهداشت
نوروزی صاحب بنگاه املاک است. میگوید: تمام این منطقه مشکل دارد. این روستا بین «قلعهساختمان» و گلشهر واقع شده است و هیچکس به آن رسیدگی نمیکند. اولین مشکل، همین زمین خاکی بزرگ است که کسی کاری برای آن انجام نمیدهد. دستانداز ندارد و عبور خودروها، گردوخاک فراوانی را به خانهها وارد میکند. این راه، ملک شخصی است و به همین دلیل برای آسفالت دچار مشکل شدهاند.
نوروزی ادامه میدهد: جمعآوری زبالهها، معضل دیگر ماست. سطل زباله نداریم و تنها نیروی نظافتچی اینجا یک فرد مهاجر است که حقوق کمی از دهیاری میگیرد و هر ماه از خانهها برای حمل زبالهها پول جمع میکنند. فاصله زمانی جمعآوری زبالهها زیاد است و این مسئله باعث تجمع زباله بهخصوص در تابستان شده است.
وی میافزاید: اینجا نه نانوایی داریم و نه مرکز بهداشت. برای همه این کارها باید به کریمآباد یا گلشهر برویم. کوچهها هم تابلو ندارد. آژانس یا مامور پست هم برای پیدا کردن خانهها دچار مشکل هستند.
نوروزی از خانههایی میگوید که قولنامهای است، اما پایانکار دارد. با این اوصاف، بدون گاز زندگی میکنند. او میافزاید: برخی خانهها مشکل گاز دارند و هیچکس هم پاسخگو نیست. خانوادهها مجبورند از خانههای کناری گاز بگیرند و این کار هم خطرناک است. به گفته او حدود ۲۲۰ خانوار در این روستا زندگی میکنند، اما در زمان بیماری، برای درمان باید به گلشهر یا بیمارستان شهید هاشمینژاد مراجعه کنند. او میگوید: ۷۰ درصد اهالی اینجا مهاجر و همه کارگر هستند و با وجود این جمعیت، از مدرسه خبری نیست.
بازار گوسفندان، تصویر انتهای روستاست
گفتوگویمان که با اهالی حلوایی تمام میشود، به انتهای روستا میرویم که البته به محله گلشهر نزدیک است. انتهای روستا با بازار گوسفندان تمام میشود. عدهای مرد میانسال زیر آفتاب و کنار گوسفندان نشستهاند و در انتظار مشتریاند. یکی از آنها میگوید: مردم ۱۰ تا ۱۵ ساعت در اینجا گوسفند خریدوفروش میکنند. خودشان هم از اهالی همینجا هستند. معتقدند این بازار، آزاری برای اهالی ندارد، اما برخی اهالی از آلودگی فضای روستا توسط دامها ناراضی هستند.
یکی دیگر از اهالی میگوید: اکثر خانوارها پول دادند تا خیابانها آسفالت شود. اینجا نیازمند حرکتی جهادی برای آسفالت است.
راه ثبتنشده، آسفالت نمیشود
«کریمآباد ۵۸۰ تا ۶۰۰ خانوار و حلوایی ۲۲۰ خانوار دارد و حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد اهالی این دو روستا مهاجر هستند.» اینها بخشی از صحبتهای دهیار روستاهای کریمآباد و حلوایی است. فاطمه غضنفرنژاد، درباره مسیر خاکی حلوایی میگوید: اینجا یک راه مواصلاتی سیساله است که بعد از پیگیری متوجه شدیم این مسیر در اداره راه ثبت نشده است و خارج از بافت روستایی است و میگویند مردم نباید از آنجا عبور کنند؛ به همین دلیل دهیاری حق هزینه کردن از بودجه خود برای اصلاح آن را ندارد، با این حال پیگیری کردیم و تابهحال این مسیر دومرتبه زیرسازی شده است.
وی یادآوری میکند: مدتهاست برای ورود به محدوده زمینهای پشت دیوار که حدود ۲۰ هزار متر است، تلاش میکنیم. قرار است تا دو سه ماه دیگر طرحش تصویب و این بخش نیز وارد بافت روستا شود و پس از آن میتوانیم برای آسفالت و بهسازیاش اقدام کنیم.
اخطار شرکت برق برای جمعآوری ستونها
غضنفرنژاد همچنین در پاسخ به گله یکی از اهالی درباره تاریکی این منطقه میگوید: برای روشنایی منطقه، هشت پایهچراغ نصب شده است و مشکلی از این نظر نیست، اما دائم ازطریق شرکت گاز پیگیری میکنیم تا لامپ جدید بیاورند، زیرا لامپها را برخی افراد مدام میشکنند و این امر باعث شده است شرکت برق ضمن دادن اخطار، اعلام کند که ممکن است ستونهای برق را جمع کند.
دهیار روستای حلوایی درباره بازار گوسفندان انتهای روستا و شکایات اهالی نیز میگوید: این بازار خارج از بافت روستاست و هربار که آن را جمع میکنیم، بعد از مدتی دوباره بهصورت غیرقانونی به همان منطقه بازمیگردند. نیروهای خدمات شهری شهرداری هم پیگیر هستند که بهزودی آنها را جمعآوری کنند و احتمالا در یک ماه آینده، این اقدام صورت خواهد گرفت.
ساماندهی وضعیت اسفناک زبالهها
وی درباره وضعیت جمعآوری زباله در روستا میگوید: دو سال پیش که دهیار روستای حلوایی شدم، ماشین زباله هشت ماه به این روستا نیامده بود. روستا کارگر نظافتچی نداشت. کوچهها وضعیت اسفناکی و وضعیت بهداشتی بسیار بد بود. از همان ابتدا و با پیگیریهای صورتگرفته، سه روز در هفته خودروی حمل زباله به محل اعزام میشود و هشت روز در ماه، کارگر برای نظافت در محل حاضر میشود.
غضنفرنژاد درباره کوچههای بینامونشان نیز میگوید: دهیار قبلی، پلاک گذاشته بود. در دو سال اخیر بهدلیل گرانی و تورم در قیمت مسکن در کشور، ساختوسازها در این قسمت بهشدت زیاد شد، ولی پلاککوبی به آن سرعت رشد نکرد. یک دلیل نارضایتی اهالی هم همین است و با این بودجه اندک، نمیتوان پلاککوبی را با سرعت پیش برد.
وی همچنین به قبرستانهای روستای حلوایی اشاره میکند و میگوید: دوره چهلساله یکی از قبرستانها تمام شده است و شهرداری قرار است آن را به پارک تبدیل کند؛ برای همین دفن در آن متوقف شده است، با این حال بودجهای برای بازسازی و بهسازی درختان و مراقبت از آنها نداریم، زیرا فقط هزینه یک تانکر آب، ۷۰۰ هزار تومان است و در این صورت باید همه بودجه دهیاری را صرف آبرسانی به درختان کنیم.
وی درمورد تعیین وضعیت خطوط اتوبوسرانی نیز میگوید: قانونی برای الزام سرویسدهی از شهر به روستاها وجود ندارد، ضمن اینکه جمعیت کم است و مسیر هم هنوز مناسبسازی نشده است و اهالی درحالحاضر با ۲۳ خودروی ون رفتوآمد میکنند. اهالی باید برای سوار شدن به اتوبوس مدنظر، خودشان را به گلشهر یا پورسینا برسانند.
پیگیری دفع موشها به نتیجه نرسید
معصومه جمالی از سال ۸۹ دهیار روستای فرخآباد بوده و برای از بین بردن موشها پیگیریهای زیادی کرده است، اما تا امروز به نتیجه نرسیده است. او میگوید: چند سال پیش، شهرداری کانال آبی را از بازهشیخ و شهرک شهیدرجایی جمع و وارد روستا کرد تا این کانال آبهای سطحی را به مکان دیگری منتقل کند که موشها از همانجا به روستا وارد شدند. تنها کاری که جهاد رضویه برای ما انجام داد، این بود که به ما سم موش دادند و بین مردم توزیع کردیم و در مقابل از ما تعهد گرفتند که اگر فردی بهدلیل استفاده از سم فوت کرد، ما مسئولیت فوتش را بپذیریم.
وی درباره وضعیت ملک رهاشده در فرخآباد ۲۱ نیز میگوید: این ملک شخصی است. صاحب اولیهاش فوت کرده است و ملک دراختیار ورثه است و آنها هم مقیم خارج از کشور هستند و ظاهرا رسیدگی به وضعیت این خانه برایشان اهمیتی ندارد. ما هم نمیتوانیم به این زمینها و خانهها ورود پیدا کنیم.
مراکز بهداشت به تعداد اهالی روستاست
رئیس مرکز بهداشت شماره ۲ شهرستان مشهد نیز با اعلام اینکه تعداد مراکز بهداشت در این روستاها نسبت به تعداد جمعیت مناسب است، میگوید: درحالحاضر مرکز خدمات جامع سلامت همتآباد در ابتدای بولوارمیامی، ابتدای جاده کنهبیست، یک پایگاه ضمیمه است و همچنین پایگاه عباسآباد در محدوده سه روستاست. ازسوی دیگر دو خانه بهداشت در کریمآباد و شهرآباد داریم که برای تعداد اهالی و ساکنان جوابگوست. همچنین با کمک یک خیر، یک خانه بهداشت در روستای حلوایی ساختیم که نیروی آن بهزودی بهکارگیری خواهد شد.
دکتر علیاصغر محمودی درباره جولان موشها در روستا نیز اظهار بیاطلاعی کرده، میافزاید: بهزودی جلساتی را برگزار خواهیم کرد و تیمی را در گروه بهداشت محیط تشکیل خواهیم داد تا راهکارهای از بین بردن موشها را بررسی کنند.
خدمترسانی شهرداری به روستاها، غیرقانونی است
مجید نیکوزاده، مدیر روابطعمومی شهرداری مــنطقه ۵، نیز میگوید: به این دلیل که این سه روستا خارج از محدوده خدمات شهری هستند، شهرداری نمیتواند هیچگونه خدماتی اعم از رفتوروب، جمعآوری و حمل زباله، صدور مجوزهای ساختوساز شهری و موارد دیگر را به این مناطق بدهد و ارائه هرگونه خدمت تا الحاق روستاها به شهر، غیرقانونی است.