صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

یک کتاب خواندنی برای این روز‌ها

  • کد خبر: ۴۳۰۱۹
  • ۲۵ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۵
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
‌نمی‌دانم در شرایطی که ما به‌سر می‌بریم و به‌نظر می‌رسد از هر وقتی حساس‌تر و کنونی‌تر است، سخن‌گفتن از یک کتاب چه وجهی می‌تواند داشته باشد، اما به‌نظر می‌رسد قرارگرفتن در چنین شرایطی که ظاهرا مورد رضایت خیلی‌ها نیست و از چپ و راست و روشنفکر و حزب‌اللهی و عامی و عالم منتقد آن هستند، ریشه در همین بی‌اعتنایی به کتاب و اندیشیدن دارد. باز هم نمی‌دانم وسط این همه هیاهو، سخن‌گفتن از کتابی که یک خانم فرانسوی نوشته و موضوع آن تحقیق درباره مستند‌های سیدمرتضی آوینی است، چه وجهی دارد، اما فکر می‌کنم توضیح خانم مریم امینی در ابتدای کتاب پاسخ مناسبی به این پرسش‌ها باشد: «همان‌طور که می‌دانیم، طی این سال‌ها به‌جز مقالاتی جسته‌وگریخته در چند نشریه خاص تقریبا هیچ پژوهش جامعی با نگاه و روش‌شناسی مشخص در زمینه آثار او به‌چاپ نرسیده، اما از آن سو، استفاده ابزاری از گفته‌ها و نوشته‌های ایشان در برخورد‌های مختلف سیاسی و جناحی به‌وفور دیده شده است؛ پدیده‌ای که اگر هم در نخستین سال‌های پس از شهادت ایشان توجیهی می‌داشته، ادامه‌یافتنش تا امروز جز ضرر و کج‌فهمی حاصلی در پی نداشته است.»
 
از همین چند خط پیداست که خانم امینی به‌عنوان همسر شهیدآوینی و مدیر نشر واحه، با انتشار این مجموعه که با همکاری بنیاد سینمایی فارابی صورت گرفته، سعی داشته است مرتضی آوینی را از یک شمایل سیاسی‌تبلیغاتی دور کند و فضا را برای حرف‌های جدی‌زدن درباره شخصیت و آثار آن زنده‌یاد فراهم آورد. آیا موفق می‌شود؟ خوشبین نیستم، اما امیدوارم هرچه زودتر آرزوی خانم امینی محقق شود.

در سرزمینی که نیم‌قرن پس از درگذشت جلال آل‌احمد هنوز فضایی برای شنیدن حرف منصفانه درباره او فراهم نیامده است و به‌جز اندکی هنوز خیلی‌ها ترجیح می‌دهند او را به یک شمایل سیاسی صرف تقلیل دهند و دشمنی یا هواداری خود را از یک نظام سیاسی با فحش‌دادن یا تجلیل از او به‌نمایش بگذارند، چگونه می‌توان انتظار داشت به‌زودی استفاده ابزاری از سیدمرتضی آوینی به‌پایان برسد؟ با این همه برای اینکه سیاست‌زدگی همه هویت فرهنگی و هنری ما را به‌یغما نبرد، چاره‌ای جز پناه‌بردن به کتاب و اندیشیدن نیست. به‌قول شاعر، «زان پیش که دست و پا فروبندد مرگ/ آخر کم از آنکه دست‌وپایی بزنی!» و چند کلمه‌ای هم درباره خود کتاب.
 
اینکه یک فرانسوی بتواند چنین موشکافانه درباره یک مستندساز ایرانی حرف بزند و فضای آن سال‌ها را برای خواننده‌اش ترسیم کند، گاهی موجب شگفتی می‌شود. گاهی اطلاعاتی درباره آن سال‌ها ارائه می‌دهد که برای مخاطب ایرانی هم تازگی دارد. لحن کتاب هم روان و خواندنی است و با عنوان پرطمطراق یک اثر پژوهشی ربط چندانی ندارد. محمدمهدی شاکری که مترجم کتاب است، با خود موضوع کتاب همدلی داشته و به‌همین دلیل به حرف‌های خانم دکتر انیس دوویکتور بسنده نکرده و در پاره‌ای موارد خود به‌دنبال روشن‌ترشدن موضوعات مطروحه برآمده و با افزودن پاورقی‌های مناسب به اطلاعات مخاطب افزوده است. حرف‌های بیشتر بماند برای وقت مناسب‌تری.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.