«دیروز هم شبیه روزهای دیگر، عادی شروع شد، اما حین رفتن به محل کار، مجبور شدم با یک راننده بیدقت درگیر شوم که ناگهان جلو خودرو من پیچید. جروبحث با او روزم را خراب کرد. موقع کارکردن تمرکز نداشتم و تا شب ذهنم مشغول توهینها و حرفهایش بود. کاش جواب بهتری میدادم.»
ما عادت داریم به نکتههای منفی ماجراها بیشتر دقت کنیم. بیش از اینکه تحسینها را به خاطر بسپاریم، توهینها را فراموش نمیکنیم. بیش از الگوگرفتن از اتفاقات خوب و رفتارهای زیبا، از ماجراهای بد نسخهبرداری میکنیم و این بخشی از عملکرد ذهن ما یعنی «سوگیری منفی» است.
سوگیری منفی یعنی ما غصهها، ناملایمات، سخنان تلخ و رنجها را بیش از محبتها، خوشیها و مهربانیها به خاطر میسپاریم و یادآوری میکنیم. زنان و مردان متأهلی را میشناسید که هربار سفره دلشان را برایتان باز میکنند انگار در حال زندگیکردن با یک دیو هستند و ازدواج برایشان همچون اقامت اجباری شبانهروز در زندان است. دختران و پسرانی که از ازدواج فقط محدودیتها و رنجهایش را در ذهنشان دستهبندی کردهاند و برای فرار از این رویارویی تلخ، تنهایی را برگزیدهاند، آنها که، چون در یک سفر از فروشنده فلانشهر رفتار زشتی دیدهاند، دیگر حاضر نیستند با خانوادهای از آن شهر وصلت کنند. خبرها و وقایع غمانگیز را بهتر از رویدادهای شاد و بامزه به ذهن میسپاریم. نکته غمانگیزتر این است که نهتنها براساس تجربیات منفی ذهن خودمان تصمیم میگیریم بلکه تجربیات تلخ و منفی غریبه و آشنا را هم به خاطر میسپاریم برای روز مبادا. اگر فقط کمی از شیوه زندگی گذشتگان شنیده باشید، میدانید که اجداد ما هم همیشه مراقب خطرهای اطراف خود و زنده ماندن در شرایط سخت آبوهوایی بودهاند. پس آنها هم درگیر این سوگیری منفی بودهاند، اما برای حفظ جانشان.
نتیجه گفته دیگران و تجربه ذهن خودمان این است که وقتی به دوران -نمیگوییم سخت- متفاوتی مانند دوران ازدواج و بارداری میرسیم، مدام رنجهایش را میشماریم و لذت بردن از آن را فراموش میکنیم. خبر بد این است که پژوهشگران میگویند هرقدر به جنبه منفی ماجراها توجه کنیم، بیشتر آنها را درک یا مشاهده خواهیم کرد.
به آنچه از مثبتاندیشی یا نگاه کردن به جنبههای مثبت زندگی شنیدهاید اعتماد کنید. البته تلاش کردن برای مثبتاندیشی کار سادهای نیست. برخی افراد به واسطه ابتلا به یک یا چند اختلال روانی، هرگز نمیتوانند مثبتاندیش باشند مانند وسواسیها، شخصیتهای مضطرب، پارانوییدها، مبتلایان به اسکیزوفرنی یا آدمهای افسرده.
لازم است مسیر مثبتاندیشی و تمرکز بر رویدادها و وقایع خوب را به کمک یک روانشناس طی کنید بهویژه اگر شرایط زندگی خاصی دارید. این روزها دسترسی به یک مشاور که حرفهای شما را بشنود کار راحتی است. امکان برقراری ارتباط مجازی یا تلفنی در خانه بخشی از بهانههای شما برای نرفتن نزد مشاور را کم خواهد
کرد.