صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

صرف کتاب‌خواندن معیار آگاهی نیست

  • کد خبر: ۵۱۲۸۶
  • ۱۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۱
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
دعوایی در گرفته است بین برخی همکاران من بر سر کتاب‌خوان یا کتاب‌نخوان‌بودن مردم سرزمین ما. عده‌ای که در حسن‌نیت آنان هیچ شکی ندارم و در بسیاری از بزنگاه‌های تاریخی طرف مردم و بی‌گناهان بوده‌اند، به‌صراحت گفته‌اند اگر همین آمار‌های رسمی فروش کتاب را هم در نظر بگیریم و نیم‌نگاهی هم به فروش کتاب‌های قاچاق یا دست‌دوم کنارخیابانی داشته باشیم، بر ما ثابت می‌شود که مردم ما به‌اندازه کافی کتاب می‌خوانند و اتهام کتاب‌نخواندن به‌قصد تحقیر و تخفیف آن‌ها سر داده می‌شود و از اساس دروغی بیش نیست. آن‌طرف هم مخالفانی نشسته‌اند که این حرف‌ها را نوعی حرف پوپولیستی می‌دانند یا توطئه‌ای تا جماعت کتاب‌خوان همین‌قدر اندک بمانند و کتاب‌فروش‌ها ورشکسته شوند!
 
البته من به‌دلیل شناختی که از دوستان دسته‌اول دارم، نمی‌توانم این حرف‌ها را قبول کنم، اما از آن‌طرف هم حرف دوستان دسته‌اول را به‌تمامی نمی‌توانم بپذیرم. فرض بر صحت آمار‌های رسمی و دعوی شفاهی دوستان مبنی بر رونق فروش کتاب‌های کنارخیابانی، باز هم نمی‌تواند دلیلی بر کتاب‌خوانی مردم خوب سرزمین ما باشد. آنچه در این میان مغفول است و دوستان من حتی اشاره‌ای به آن نمی‌کنند، خود کتاب است. چه کتاب‌هایی در صدر پرفروش‌ها قرار می‌گیرند؟ آیا در میان این همه آمار رسمی و غیررسمی که دلگرم‌کننده است، یک کتاب، فقط یک کتاب را می‌توان نام برد که مخاطب را به اندیشیدن وادارد؟ منظورم از کتابی که مخاطب را به اندیشیدن وادارد، کتابی در حوزه فلسفه یا مباحث نظری نیست.
 
آیا در حوزه شعر و داستان سرآمد کتاب‌های پرفروش کتاب‌های جدی و اثرگذار است یا کتاب‌های عامه‌پسند؟ هرگز توقع ندارم یک رمان جدی به‌اندازه کتاب‌های مؤدب‌پور بفروشد یا مجموعه‌شعری که شاعرش خون‌دل‌ها خورده و عمر بر سر آن نهاده است، به‌اندازه ترانه‌های خانم حیدرزاده مورد استقبال قرار بگیرد، اما آیا انتظار اینکه این کتاب‌های جدی با تیراژ میانگین ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ به‌چاپ دوم و سوم برسد، انتظار زیادی است؟
 
در کنار خیابان چه‌جور کتاب‌هایی با استقبال مواجه می‌شوند؟ بی‌تعارف، بیشتر آن‌ها یا کتاب‌هایی هستند که با وجود ممیزی کنونی امکان انتشار رسمی ندارند یا به‌گونه‌ای تبلیغات شبکه‌های خارجی و داخلی آن‌ها را مهم جلوه داده است و به‌نوعی بار سیاسی پیدا کرده‌اند. وگرنه کسی تابه‌حال دیده است که از دست‌فروشان کنار خیابان خریداری سراغ «فربه‌تر از ایدئولوژی» یا «شاعران در زمانه عسرت» را بگیرد؟ صرف خواندن کتاب معیار فرهیختگی و آگاهی یک ملت نیست. در حقیقت همه کتاب‌ها ارزش یک‌بارخواندن را ندارند.
 
کتابی که در چند رنگ منتشر شده است و مخاطب بسته به دیزاین داخلی اتاقش می‌تواند یکی از رنگ‌ها را انتخاب کند، حتی اگر به چاپ میلیونی هم برسد، نه‌تن‌ها جای شادمانی ندارد، بلکه باید بر چنین وضعیتی زارزار گریست. تحقیر و تخفیف مردم در هیچ شرایطی و با هیچ توجیهی کار درست و منصفانه‌ای نیست، اما اینکه حقیقت احوال مردم را به آن‌ها یادآور شویم نیز به‌معنای دشمنی با مردم نیست. مردم این روز‌ها حال‌وروز خوشی ندارند. کتاب هم به آن اندازه که باید بخوانند نمی‌خوانند. اینکه چرا و به چه‌علت بحث دیگری است که باید به‌درستی مطرح شود، اما دوقطبی کتاب‌خوانی و کتاب‌نخوانی مردم راه‌انداختن، خود هیچ گرهی از مشکلات بی‌شمار ما بازنمی‌کند.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.