سالهاست که دیگر بهروز افخمی را جدی نمیگیرم. راستش را بخواهید، بهنظرم از اول هم جدی نبود. البته منظورم فیلمسازی او نیست. انصاف این است که یکیدو فیلم خوب دارد و چند فیلم متوسط و چند تایی هم فیلم بد. اینجا بهطور مشخص درباره فیلمسازیاش حرف نمیزنم. درباره این وجه از شخصیتش سخن میگویم که میخواهد هرچند وقت یکبار گردوخاک بهراه بیندازد و حرفی بزند بهاصطلاح خلافآمد عادت و بگوید: «من خیلی باهوشم!»
این وجه از شخصیتش شباهت بسیار دارد با آنان که در یادداشت «کرونا و بچهمثبتهای شکمسیر» از آنها سخن گفتم. همان اوایل کرونا بود که بعضی از دوستان در لباس حکیم الهی ظاهر شدند و گفتند: «این چیزی که اسمش را گذاشتهاند کرونا، اصلا چیزی نیست و نهتنها چیزی نیست که برکاتی دارد که بر همگان پوشیده است و فقط ما میتوانیم تشخیص دهیم در جهان پساکرونایی چه مزایایی نصیبمان خواهد شد!» فصل مشترک بهروز افخمی و آن دوستان، بیدردی است و بهقول مهرداد اوستا:
از درد سخنگفتن و از درد شنیدن
با مردم بیدرد ندانی که چه دردی است!
در همین نامه که پرداختن به جزئیاتش را کاری عبث میدانم، میگوید: «چرا گردش و ورزش و کسبوکار مردم را تعطیل کردهاید؟» توجه کنید! اتفاقی نیست که فیلمساز محترم ما گردش و ورزش را قبل از کسبوکار آورده است، چون در زندگی شخصیاش گردش و ورزش خیلی مهمتر از کسبوکار هستند و ایشان قادر است خیلی راحت آنچه را بیشتر مردم کوچهوبازار بهسختی بهدست میآورند، بهدست آورد.
شاید همین نامه هم که امثال من آن را جدی نمیگیرند، بهقصدوغرض خامکردن و دلبری از چند مدیر فرهنگی و بالادستی نوشته شده است و بهزودی خبر راهاندازی یک پروژه عظیم بهدست بهروز افخمی را از رسانهها بشنویم. کسی چه میداند. بهقول آن شاعر رند یزدی:
سعدیا شیراز داری نان مفت
میتوانی شعرهای خوب گفت!
قصدم جسارت به ساحت بلند و رفیع شیخ اجل نیست که با این حرفها بر دامن کبریاش ننشیند گرد، اما بهگمانم برای اداشدن حقمطلب اشاره به این حکایت که اغلب رنود آن را خوب میدانند و آنهایی هم که نمیدانند، با جستوجوی همین بیت میتوانند حکایت مواجهه جولاباف یزدی و حضرت سعدی را پیدا کنند و بخوانند، در این مقام ضروری است. بگذریم از لحن زشت و زنندهای که درباره مرگومیر سالمندان و بیماران کرونایی بهکار میگیرد و طوری سخن میگوید که گویا «آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!» و جالب اینکه با این لحن و بیان ادعای انقلابیگری هم دارد و به نظام سرمایهداری هم معترض است و از یاد میبرد که خودش دقیقا از دریچهای دارد به این موضوع نگاه میکند که ترامپ و بوریسجانسون. خدا آخروعاقبت ما را با این دوستان مدعی بهخیر کناد!