«مادام که حکومتی از اهدافش چشم نپوشیده و تخفیف نداده است، حتی در زیر فشارهای سیاسی و دخالتهای جاسوسی و نظامی و تحمیل جنگ و صلح قد خم نکرده و به جایی وابسته نشده، مادام که اهداف دست نخورده اند، باید با حکومت همراه بود، حتی اگر تو را کنار گذارده باشد.» این جمله راهنمای استاد علی صفایی حائری است.
مجتهد و جریان شناسی که سنگهای پرتاب شده از هرسو او را از راه به در نمیکرد. تلاش او این بود که همه پای انقلاب بایستند نه اینکه انقلاب را برای خود و پای نگاه خویش بخواهند. او انقلاب را پویا و پا به راه میدانست که باید سنگها را از سر راهش برداشت. این روزها که صحبتها گونه گونه شده است و نگاهها متکثر، باز باورم درباره انقلاب و ضرورت ایستادن پای آن، همین نگاه استاد است. دلیل باورمندی به تداوم انقلاب هم علاوه بر حرکتها و بیانات، مانیفست فردای انقلاب است.
همان که «بیانیه گام دوم انقلاب» نام گرفته است و رهبر فرزانه انقلاب در آن به تحریر شرایط و تحلیل اوضاع پرداخته و هوشمندانه انسان انقلابی را، دست به زانو آورده است برای برخاستن و خواستن ادامه انقلاب و تلاش برای تحقق آرمانهای بلندی که رشیدترین فرزندان وطن، پایش به خون نشسته اند. من در خوانش این بیانیه، با نگاهی موافقم که آن را جزو ماندگارترین اسناد «فقه سیاسی» میداند و آن را با کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» مرحوم نائینی بزرگ میسنجد. بیانیه، اما از آنجاکه ۴۰ سال، تجربه عملی، پشتوانه دارد، کاربردیتر و عملیاتیتر هم میتواند شمرده شود.
چون هم کارنامه عملی انقلاب، به دقت بازخوانی و هم آرمانهای انقلاب و ارزشهای تغییرناپذیر آن بازتبیین میشود و هم مسیر حرکت امروز و فرداها به خوبی تعیین و تحریر میگردد. خوانش این مانیفست، ما را با رسالت انقلابی و رسم الخط زیستن به این قاعده آشنا میکند. رسالتی که احیای امید را به عنوان یک مولفه اصلی و سازنده پیش چشم میگذارد. از این منظر میتوان گفت انقلابیون کسانی هستند که به سخن و عمل، میان دار تولید و نگهداشت امید میشوند. چه این امید است که میتواند در بن بستهای هولناک، دیوارهای بلوکه شده را بشکند و به سوی موفقیت، دروازه باز کند.
طهارت اقتصادی از دیگر کلیدواژههایی است که به جد، ذهن را به این نگاه بایسته قلاب میکند؛ چون میدانیم فقط و فقط با دست و دل و دیده پاک است که میتوان به پاکیزه سازی جامعه از نابایستگیها پرداخت. این روی دیگر همین ضرب المثل معروف است که «با دستمال آلوده نمیتوان آینه را پاک کرد.» غبارزدایی از آینه و شفاف سازی شیشهها نیازمند طهارت همه جانبه است که نمود عینی آن در «طهارت اقتصادی» است. این دو تنها کلیدهای کاربردی نیستند، بلکه در کنار خود، ضرورت ارتقای «معنویت و اخلاق»، جهاد همه جانبه در ساحت «علم و پژوهش» و ایستادگی تمام قد برای «مبارزه با فساد» و در کنار آن «تحقق عدالت» را هم دارند.
«استقلال و آزادی» در این بیانیه علاوه بر اینکه ناظر به امروز و فردا و فرداهاست، ریشه در نگاه بنیادی انقلاب هم دارد که محوریترین شعارش، استقلال و آزادی بود. «عزت ملی و روابط خارجی» هم که از آن سخن رفته است، در جغرافیای «استقلال و آزادی» معنا پیدا میکند و حتی باید طراحی «سب زندگی» تازه را هم در کنار آن نشاند، چه در این بستر است که میتوان نسبت خود را با جهان تعریف کرد و جهان را هم به پذیرش این نسبت واداشت. راز عظمت و کرامت ملک و ملت در همین استقلال و آزادی است. همان که ادامه انقلاب پیروز ۵۷ است، بی آنکه از اهداف چشم پوشیده باشد یا حتی تخفیف داده باشد.