هرکس دو روزش مثل هم باشد مغبون است و اگر خداینکرده روزش بدتر از دیروز باشد که ملعون است. رستگاری و توفیق، رفیق کسانی است که امروزشان بهتر از دیروز باشد و زمینه را برای فردای بهتر فراهم آورد. فرداهایش هم هرکدام پیشدرآمدی برای فرداهای موفقتر باشد. رسمی چنین مؤمنانه است که میتواند هم زندگی فردی ما را سامان دهد و هم زندگی جمعی ما را. ایران عزیز هم با نگاهی چنین میتواند به موفقیتی درخور نام پرافتخار خود برسد. این البته یک تکلیف فردی تنها نیست، بلکه «وظیفهنوشت» جمعی نیز هست و مسئولان محترم در «صف اول» این تکلیف دینی و ملی قرار دارند.
آنهایند که هم باید خود روزشان، بهمعنای درست کلمه، از دیروزشان بهتر باشد و هم فرصتی چنین را برای آحاد جامعه فراهم آورند. به شعار و سخن هم نیست که مردم در سلوک و عمل مسئولان دین خود را میجویند. «الناس علی دین ملوکهم» که امیر سخن (ع) فرمود، ناظر به رسمی چنین است. مسئولان باید در جایگاه راهبران جامعه، نقشی عملگرا داشته باشند. هم گره از کار مردم باز کنند و هم گرهگشایی را تعلیمشان دهند.
نمیشود آنان برجای بنشینند و خلق را به برخاستن بخوانند. خود زیستن بهقاعده راحتی را در پیش گیرند و مردم را به زندگی در مضیقه دعوت کنند. حتی نمیشود خود سخن بهتندی بر زبان رانند و توقع رفتار آرام از آحاد جامعه داشته باشند. نسبت رفتار جامعه، درست با رفتار مسئولان تراز میشود. مردم در رفتار آنان قواعد جامعه را مینویسند و به دستورالعملهایشان توجه نمیکنند. باری، نگاه مردم به رفتار متولیان است و بهدقت هم از آن الگوبرداری میکنند. وقتی عمل آنان را به راهبرد سال میبینند، بدان شیوه میل میکنند؛ بنابراین بهجرئت میتوان گفت مسئولان به فعل یا ترک فعل، به سکوت یا فریاد، فقط خودشان نیستند، بلکه فراوان مردم را هم با خود دارند و بههمان میزان مأجور یا خداینکرده مستوجب عقاباند.
این هم دقیق مفهوم موافق ضربالمثل «هرکه بامش بیش برفش بیشتر» است. صاحبان بامهای بزرگ باید همین اول بهار بهفکر زمستانها باشند. فهم همین قاعده حکم میکند تا در سالی که به تدبیر رهبر فرزانه انقلاب، سال «تولید، پشتیبانیها و مانعزداییها» نام گرفته است، بکوشیم تا همه توانها همافزا شود و این توان متراکم هم پشتیبانیکننده باشد و هم موانع را از سر راه بردارد. این هر دو ممکن است، اگر ما بهامکان چشمبستن بر منیتها برسیم، اگر باور کنیم در کنار هم موفقتریم. سال۱۴۰۰ میتواند بهتر از هر سال دیگر باشد، اگر ما بهتر به هم نگاه و روی توان هم حساب کنیم. همانطور که تولید کاری جمعی است، پشتیبانیها و مانعزداییها نیز کاری جمعی است.
جمعهای فعال در این راه هستند که دست یاریگر خدا را میتوانند با خویش داشته باشند که فرمودهاند: «یدا... مع الجماعه!» اگر خواهان دست خدا در میان خویش هستیم و قدرت لایزالش را گرهگشای زندگی خود میخواهیم، باید از خودمحوریها و جناحمحوریها دست برداریم و خدامحورانه برای بهبود اوضاع خلق خدا تلاش کنیم. فکر میکنم اگر فاصله ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ را بسنجیم، درخواهیم یافت که کار انجامنشده فراوان داریم. امور برزمینمانده زیاد است و در هنگامهای چنین سر به هوای اختلاف بلندکردن هرگز شرط عقل نیست؛ شرع هم که موضعش در برابر رفتارهایی چنین معلوم است. سخن بهدرازا نکشد که وقتی کار زیاد داریم، باید سخن کوتاه کرد و بهعمل برخاست که امروز وقت عمل و ایران میدان عمل است؛ عمل خوب و خیر و حی علی خیرالعمل.