ما تقویم بسیار پرقیمتی داریم با برگهایی تاریخی و تاریخساز که در آن دست قدرت و حمایت الهی را به عینه میبینیم. روزهایی که با عنوان «یوما...» میتوان نام برد و پرچم حرکت در دیگر ایام قرار داد. روزهایی که بسان خطی خوش باید در سربرگ دفتر ایام، رسمالخط روزگاران باشد. روزهایی با هدف تبیین شده «.. أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» یعنی بسترسازی برای نور و روشنی، برای چراغداری همه ایام، برای تعیین مسیر تعالی که نور در افزایش است. ما به لطف خدا تجربهکنندگان روزهایی چنین کرامند و عزتآفرین هستیم. باور داریم که خداوند به روزگاران با پردهبرداری از این ایام ما را به سر خط برمیگرداند، حتی اگر در گرفتاریهای گونهگون از راه دور مانده باشیم. ما در همین ۲ هفته گذشته به ۲ یوما... تکریم شدیم، چنانکه رهبر فرزانه انقلاب به زیبایی با نگاهی به آیه ۵ سوره مبارکه ابراهیم، در تبیین آن میفرمایند «آن روزی که دهها میلیون نفر در ایران و عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین تشییع جنازه و راهپیمایی جهان را شکل دادند، یکی از ایاما... است. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایگاه آمریکایی را درهم کوبید، یکی از ایاما... است.» و این هردو باید در یاد ملت باشد و این درسی است که میتوان از همین آیه شریفه گرفت که باید در یاد داشت و به یاد دیگران هم آورد این روزهای بزرگ را. روزهایی که تاریخ در مواجهه با آن دارای ۲ فصل میشود؛ خاورمیانه قبل از یوما... سلیمانی و بعد از آن. هیمنه استکبار آمریکا قبل از موشکباران «عینالاسد» و بعد از آن. به جرئت میتوان گفت ۲ مؤلفه قدرتمند خاورمیانه جدید همین ۲ رویداد اثرگذار است و دنیا خواهد دید خاورمیانهای که غربیها سالها برای زادنش تلاش و سِحر در کار میکردند و طرح درمیانداختند، امروز با باطلالسحر خون سلیمانی دارد در قوارهای متولد میشود که نقشههای آنان را چنان بر باد میدهد که «سیسمونی» نیاورده باید پای، پس بکشند از منطقه اگر نمیخواهند بعد این «بیپا» بمانند. حضرت آیتا... خامنهای با نگاهی قرآنی راه بهرهگیری از «یوما...» را «صابر و شکور» بودن برشمردند تا بدانیم باید پای آرمانهایی که با جلوه یوما... روشن میشود، بایستیم و اجازه ندهیم فضای ناسپاسی رونق بگیرد که سرانجام رفتاری چنین، سختی و مشقت مضاعف خواهد بود. به قاعده صبر و شکر میتوان از دل بنبستهای دشمنساخته راهی به سوی رستگاری گشود و مگر پیش از این چنین نکردیم؟ مگر هم مکر و تحریم در کار نکرده بودند؟ مگر بوی گازهای شیمیایی آلمان از یاد ما رفته است؟ مگر سوپراتانداردهای اجارهای فرانسویها را فراموش کردهایم؟ مگر انگلیس و دهها کشور دیگر در جنگ تحمیلی در برابر ما صف نکشیده بودند که با «دفاع مقدس» از آن هجوم، سرفراز بیرون آمدیم؟ امروز هم راه برونرفت از مشکلات، بازگشت به فرهنگ و سبک زندگی آن دوران است. مکتبی که سلیمانی نماد تام و تمام امروزی آن بود و هست. رفتاری که در جانشین شایستهاش، سردار قاآنی، هم پرشکوه میتوان دید. سبکی که مردمان را برادر میخواهد، برای وحدت حداکثری راه میگشاید، اخلاص را ملاک عمل میکند و در معرکهها در نقطه خطر میایستد. اینگونهاند این مردان که تشییع جنازهشان به یوما... ارتقا مییابد و شهادتشان خطر را برای دشمن صدچندان میکند، آنقدر که در ماجراهای بعد نیز نتوانند چندانکه میخواهند خود را از شوک سیلی غیرتمندانه فرزندان انقلاب و حماسه ملی برهانند، چه حوادث بعد، پس از فرونشستن غبارها باز ما را متحدتر خواهد کرد، چه واقعیت ماجرا در قبال حادثه هوایی همان است که رهبر انقلاب فرمودند که «حادثه سقوط هواپیما حادثه تلخی بود. دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزاند، از دست دادن جوانهای عزیز مردم خوبمان و کسانی که از کشورهای دیگر اینجا بودند؛ دل ما سوخت، اما به همان اندازه دشمن خوشحال شد.» اصلا عادتشان است؛ در غم ما به شادی برمیخیزند. این نکته ظریفی است که باید در عزا هم چنان ایستاده و متحد باشیم که، چون خار در چشمشان بنشیند و توان شادی را از آنان بگیرد. چنین هم خواهد شد به اعجاز خون شهیدان. حقیقتی که دشمن از درک آن عاجز است هنوز.