بسیج نه فقط هم افزایی توانهای متفرق که به معنای بعثت همه توانهای به ودیعت نهاده شده در یک فرد هم هست. آنچه ما به تجربه از بسیج دیدیم، تجلی تمام وکمال هردو برداشت بود. هم افزاشدن این دو بود که ما را به یگانهای به نام پیروزی رساند و توانستیم هردو راهبرد را به رخ جهان بکشیم.
همه «باهم» شدیم و ذیل پرچم «ا... الواحد القهار» بر «أرباب متفرقون» شوریدیم و در برابرشان صف بستیم و «صاحبی السجن» را پیش رو داشتیم تا آزادگی را در این دیار از نو معنا کنیم.
این معنا هم در فرهنگ نامه رفتاری ملت، «بسیج» عنوان گرفت. بسیج مستضعفان که باز ذیل مفهوم قرآنی به تصریح در آمده در آیه ۵ سوره شریفه قصص به وراثت زمین وعده گرفته بود به این روشنی: «ونرید أن نمن على الذین استضعفوا فی الأرض و نجعلهم أئمة ونجعلهم الوارثین؛ و خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست شده بودند، منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم]گردانیم و ایشان را وارث [زمین]کنیم.»
ما با این نگاه به فرمان امام روح ا... خمینی (ره)، برخاستیم که در ۴ آبان ۱۳۵۸ هوشیارباش داد. هم به انگشت اشاره، توطئه و کانون آن را نشان داد و هم ما را به توانی چندبرابر بشارت داد که در ایمان به خدا، بسان انرژی پایان ناپذیری آزاد میشود. این کلام به تحریر در آمده اوست در فرمان تشکیل بسیج که: «الان با آمریکا که مجهز به همه جهازهای درجه اول دنیاست، یعنی یک قوهای است که در دنیا مقابل ندارد روبه رو هستید، اما ما مجهزیم به یک قدرت بالاتر از او و آن توجه به خدا و به اسلام است، ولی نباید فراموش کنیم ما مواجهیم با یک چنین قدرت بزرگ که علاوه بر قدرت تسلیحاتی، قدرتهای بزرگ شیطانی هم دارد که الان در همه دنیا فعالیت و تبلیغات میکند و وادار میکند ممالک دیگر را که آن قدر که بتوانند تجهیز کنند.
از این جهت من آن چیزی را که به صلاح ملت و به صلاح اسلام است و به صلاح شماست، باید عرض کنم و آن اینکه تشنج صحیح نیست، قوای شما باید الان همه مجتمع در یک راه باشد.» گفتیم چشم و مجتمع شدیم.
گفتیم چشم و چشم گشودیم به توانی که در ما رو به افزایش نهاد. گفتیم چشم و، چون به عرصهای خطیرتر، چون دفاع مقدس رسیدیم، چشم چپ دشمن را که در این زمین میدوید، به قدرت کور کردیم.
با این رسم الخطی که امام برایمان نوشت، از هیچ همه چیز ساختیم. بر خود چشم پوشیدیم و با هدفی واحد به نام خدا و دفاع از سرزمین خدا، کنار هم ایستادیم. اینجا بود که آن دو راهبرد در زمین، حقیقتش را نشان داد.
ما نه تنها همه کنار هم قرار گرفتیم که هرکداممان هم همه توان و استعدادمان را به میدان آوردیم. این را هم به یقین و اخلاص غنی سازی کردیم و به اقتداری رسیدیم که هیچ سلاحی نمیتوانست آن را بشکند.
ما در فرهنگ متعالی بسیج به فهم ایثار رسیدیم و آن را در عمل به اجرا گذاشتیم تا خودخواهی نتواند مانع راه ما شود. ما به فضیلت درک شهادت در بسیج رسیدیم که موفقترین سلاح است برای اصلاح جهان. ما خود را «وقف خدمت» کردیم براساس راهبرد همیشگی بسیج که به مکتب ارتقا یافته است.
این هم خاص زمان جنگ نبود که امروز هم حقیقت همان است که رهبر فرزانه انقلاب، حضرت آیت ا... خامنهای به تبیین آن میپردازند: «بسیج، عبارت است از مجموعهای که در آن پاکترین انسان ها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای به کمال رساندن و به خوشبختی نائل کردن این کشور جمع شده اند.» باری، بسیج نه فقط هم افزایی توانهای متفرق، که به معنای بعثت همه توانهای به ودیعت نهاده شده در یک فرد هم هست، در فردی که به نام بسیجی میشناسیم.