تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش استاندار خراسان رضوی: تولید فیلم سینمایی «کاکالوتی» گامی ارزشمند در مسیر تقویت فعالیت‌های هنری در استان است
سرخط خبرها

در ستایش اخلاق و نکوهش بداخلاقی‌ها

  • کد خبر: ۸۵۹۴۶
  • ۰۹ آبان ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۹
در ستایش اخلاق و نکوهش بداخلاقی‌ها
غلامرضا بنی‌اسدی - روزنامه‌نگار

اخلاق نیاز اولیه زیست مؤمنانه است؛ نیازی راهبردی که هیچ جایگزینی ندارد. مثل هوا می‌ماند که دریغ لحظه‌ای از آن هم انسان را بر آستان مرگ می‌نشاند. علم و دانش نیز از ضروریات حیات است، اما آن را نمی‌توان در کفه دیگر ترازویی قرار داد که در کفه نخست آن اخلاق گذاشته باشند.

در نسبت‌سنجی علم و اخلاق با زندگی، اولی را به نان می‌توان مثل زد که در نبود آن چند روزی می‌توان تاب آورد، اما اخلاق اکسیژنی است که در نبود آن تاب آوری معنا ندارد. مبعوث شده بزرگوار به اتمام مکارم اخلاق نیز وقتی در برابر چیستی دین قرار می‌گیرد، به اخلاق تصریح می‌فرماید. یعنی ایمان حتما باید به جان مایه اخلاق حیات بیابد، وگرنه مناسک به تنهایی کسی را به مقصد نخواهد رساند.

جامعه دینی را نیز به اخلاق می‌توان عیارسنجی کرد و رفتار فردی متدینان را نیز به همین سنجه می‌توان نمره گذاری کرد. با چنین بارم بندی، اما معلوم نیست چه تعداد از ما کارنامه قبولی بگیریم و جامعه ما چنددرصد به جامعه دینی نزدیک شود.

وقتی برخی قلم داران که خودشان را نخبگان جامعه می‌خوانند، از قلم و کلامشان نه نخبگی که نخبه کشی برمی خیزد، چه می‌توان گفت با توده‌هایی که دعوی فرهیختگی هم ندارند و قیدی چنین هم قرار نیست رفتارشان را نظم ببخشد؟

این روز‌ها که برخی قلم را با فلاخن و کلمه را با سنگ اشتباه می‌گیرند و باز به اشتباهی بزرگ تر، حریم مرجعیت را هدف می‌گیرند، چه می‌توان گفت؟ نمی‌خواهم به همان شیوه خودحق پنداری که آنان دارند قلم بزنم، خدا نیاورد روزی را که این قلم هم به بلیه‌ای چنین مبتلا شود، اما می‌ترسم از عاقبت زاویه‌ای که امروز خیلی باریک و به چشم نیامدنی ایجاد می‌شود، اما فردا‌ها به فراخی‌ای می‌انجامد که هرگز پر نمی‌شود.

همین اول راه باید هشدار داد و هوشیار کرد. باید انذار داد و به پرهیزگاری خواند، وگرنه معلوم نیست در آینده کار به کجا خواهد رسید. اول فکر کنیم، کلمات را قبل از اینکه به قلم بیاید، سبک سنگین کنیم و بعد بر کاغذ آوریم، وگرنه هم امروز و هم فردای قیامت شرمنده کاغذ و قلم و کلمات خواهیم شد؛ حتی اگر کسی هم از ما نپرسد که چرا چنین کردید.

وقتی می‌خواهیم درباره کسی بنویسیم، اول به درستی مطالعه کنیم، رزومه اش را بخوانیم، بزرگی اش را در نظر آوریم و بعد قلم برداریم یا انگشت بر صفحه کیبورد بفشاریم که اگر نه این باشد، باید خودمان را برای فشار قبر هم آماده کنیم.

باری؛ مؤمنانه و انسانی ببینیم، با همین نگاه بنویسیم و بدانیم که جامعه به پاکیزه نویسی و طهارت تمام ساحتی نیاز دارد. کسی که می‌خواهد در شمار مؤمنان و باورمندان انقلاب و ملتزمان به سلوک رهبری صاحب نام شود، باید به منشی زیست کند که حضرت ایشان زندگی می‌کنند.

وقتی حضرت ایشان برای مرجعیت شأنی چنان بلند قائل اند که اختلاف مشرب سیاسی هم آن را خدشه دار نمی‌کند، چگونه است که برخی به‌ادعای انقلابیگری به ساحت مرجعیت انقلابی اسائه ادب می‌کنند؟ تأمل کنیم!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->