از جا نمیجنبد آن که بسیجی است؛ حتی اگر طوفان در عالم بپیچد و هیچ درختی را برجا نگذارد، حتی اگر کوهها از هم بپاشند. این رسم الخط زیستن به تراز بسیجی است که اول بسیجی عالم- به فرموده حضرت روح ا... -، مولا امام علی (ع)، تبیین میفرماید: «تَزُولُ الْجِبَالُ وَ لَا تَزُلْ، عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ، أَعِرِ اللَّهَ جُمْجُمَتَکَ، تِدْ فِی الْأَرْضِ قَدَمَکَ، ارْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى الْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ، وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ»؛ «کوهها بلرزند تو نلرز، دندان هایت را بر هم بفشار، سرت را به خدا بسپار، گام هایت را در زمین استوار بدار، دیده ات را به دورترین نقاط این قوم بدوز و چشم بر سختی و ناملایمات ببند و بدان پیروزی از آنِ خدای سبحان است و بس.»
این بیان مولا (ع) را که در خطبه ۱۱ نهج البلاغه تصریح شده است، میتوان مانیفست عملی بسیجی دانست. جنگ، خطی و تک ساحتی باشد، باید آخرین سرباز دشمن را در نظر داشته باشیم. وقتی هم ترکیبی شد، در هر شاخه، آخرین برگ را باید بخوانیم. سخت شدنِ مقابله و پیچیده شدن شیوه ها، باعث نمیشود عقب بکشیم یا حتی عقب بمانیم.
حکم همان است که امام علی (ع) میفرماید. عقل هم امضا کننده همین حکم است که در جنگ اگر جز به این شیوه وارد شویم، باخت خویش را امضا کرده ایم. مهربانی و بخشش در برابر دشمن نیست، بلکه سهم مردم است که باید فراوان هم از آن برخوردار باشند و باز این کلام امیر مؤمنان (ع) است در فرمان استاندارى مصر به مالک اشتر که: «دل خود را آکنده از مهر و محبت و لطف نسبت به مردم گردان و مبادا براى آنان، چون جانور درنده اى باشى که خوردنشان را غنیمت دانى؛ زیرا که مردم دو دسته اند: یا برادر دینى تو هستند یا هم نوع تو. در معرض لغزش و خطا قرار دارند و گاه از روى عمد یا خطا دست به گناه و تجاوز مى آلایند.
پس همان گونه که خود دوست دارى خداوند نسبت به تو بخشش و گذشت کند، تو نیز نسبت به آنان بخشش و گذشت داشته باش؛ زیرا تو بالادست آنها هستى و فرمانرواى بر تو، بالا دست تو است و خداوند بالا دست کسى است که تو را به امارت گماشته است.» رفتاری چنین، صفحه دوم مانیفست رفتاری بسیجی است که باید به عمل درآورد. آن غیرت و اقتدار و این مهر و رأفت، دو روی یک سکه اند که باید وجه رایج حکمرانی باشد. بازخوانی امروز هر دو گزاره حکومتی علوی، به ما میگوید بر اغتشاشگر که در میدان، دشمن را نمایندگی میکند، باید سخت گرفت؛ اما معترضان، هم باید حرفشان را شنید و هم در نهایت مهر باید با آنان رفتار کرد.
معترضان، حتی اگر خطا هم بکنند، باز باید به گذشت، آنها را متنبه کرد. برای خطای خود هم باید زبان پوزش خواه و رفتار عذر خواهانه داشت. ما هم کم خطا نداشته ایم که باید عذر تقصیر بیاوریم برای همه قصورها و تقصیر هایمان. ملت ما هستند، ارباب ما، و قطعا در مسیر خدمت کاهلیها و ندانم کاریهایی داریم که باید با چابکی جبران کنیم و در مسیر دانندگی، خود را قرار دهیم. چنین که شد، ملت همراه میشود؛ آن وقت دشمن، پشتش میلرزد که بخواهد اولین سرباز خود را به میدان بفرستد که ما بخواهیم دندانهای آخرین سرباز شان را بشماریم....