صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

انتقال نسخه‌های خطی به امپراتوری عثمانی

  • کد خبر: ۹۹۶۱۱
  • ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۸
سید‌حسن موسوی‌بروجردی - نسخه پژوه

به گزارش شهرآرانیوز؛ از مزیت‌های ویژه کتابخانه‌های ترکیه که سالانه صد‌ها پژوهشگر را به‌سوی خودش می‌کشاند، وجود چشمگیر نسخه‌های کهن و نفیس آن کتابخانه‌هاست. با جست‌وجو در بین نسخه‌های این مجموعه‌های جمع‌آوری‌شده در کتابخانه سلیمانیه، شما می‌توانید میراث بزرگ اسلامی از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب را در آن‌ها ببینید؛ نسخه‌هایی با تواریخ قدیم و عتیق که پژوهشگران را در خودش غرق می‌کند.

ما می‌دانیم که نسخه‌های کهن قبل از قرن هشتمی این کتابخانه‌ها هیچ یک به میراث آناتولی جدیدالاسلام متعلق نیست، بلکه بیشتر آن‌ها از چهار منطقه از مناطق اسلامی به آنجا منتقل شده‌اند که به‌ترتیب فراوانی سهم از این قرارند: ایران، شامات، عراق، مصر.

شناسایی این نسخه‌ها بسیار آسان است، زیرا در پایان برخی از آن‌ها مکان کتابت نسخه درج‌شده یا در بسیاری از نسخه‌ها نشانی تملک و نام مالک و مکان تملک آن‌ها آمده است که باز بیشترین سهم را در این میان، به‌ترتیب کثرت، ایران، عراق و شام به خود اختصاص داده‌اند.

چنین موضوعی بیانگر آن است که این کتب پیش از انتقال به ترکیه در دوران عثمانی یا پیش از آن در تملک این کشور‌ها بوده است. حتی اگر نشانه‌ای هم در این نسخه‌ها نباشد، باتوجه‌به نوع کاغذ و خط و چگونگی آرایش کتاب می‌توان دریافت که این نسخه‌ها بیرون از ترکیه ساخته و پرداخته شده است و برای کسی که از فن نسخه‌شناسی آگاه باشد، شناخت مکان کتابت، امری آسان و ساده است.

درباره چگونگی انتقال این نسخه‌ها به ترکیه و کتابخانه‌های آن سخن بسیار گفته شده است؛ بصورت اجمالی می‌دانیم که به‌قطع، بیشتر نسخه‌های کهن این کتابخانه از غنایم جنگی و تسلط و حکمرانی عثمانیان بر کشور‌های اسلامی به‌دست آمده است و از مناطق تحت تصرفشان به قیمت‌های ناچیز خریده یا به یغما برده شده و درنهایت به این کتابخانه منتقل شده است.

این درحالی است که نسخه‌های هندی در این کتابخانه کمتر مشاهده می‌شود، زیرا عثمانیان بر شبه‌قاره هند تسلط پیدا نکردند و اگر گاه، نسخه‌ای هندی در این کتابخانه‌ها یافت شود، از ایران به آنجا منتقل شده است، نه اینکه از هندوستان به آنجا منتقل شده باشد. به‌تازگی مطلع شدم یکی از پژوهشگران ترکیه‌ای نیز مقاله‌ای دراین‌باره نوشته است،، اما متأسفانه از مضمون این مقاله آگاه نشدم.

انتقال نسخه‌ها از عراق و مصر و شامات امری آشکار است، زیرا این مناطق زیرسلطه حکومت عثمانی بوده است و پادشاهان و فرماندهان عثمانی با نفوذ و قدرت به‌راحتی این نسخه‌ها را با خودشان به استانبول می‌آوردند و برای رونق کتابخانه‌ها یا مساجدی که به‌نام خودشان می‌ساختند، آن‌ها را وقف می‌کردند.

درباره ایران هم که بر خوانندگان پوشیده نیست که در جنگ عثمانیان با صفویه، آن‌ها موفق شدند دو بار به ایران نفوذ کنند و یک‌بار تا شش ماه قزوین و مناطق دیگر را زیرسلطه خودشان درآورند و در بازگشت، همه شهر‌ها را غارت کنند. از آن جمله، بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی بود که نسخه‌های نفیس و آثار کهن آنجا همه به‌دست ترک‌های عثمانی به غارت رفت.

در مجموعه حکیم اوغلو نسخه‌های نفیس سلطنتی یافت می‌شود که از وقفیات شاه‌عباس صفوی بر بقعه صفی‌الدین اردبیلی است و در حملات عثمانی به ایران به غارت رفته و به‌گونه‌ای ناشیانه روی وقف‌نامه‌های آن جوهر ریخته شده و با این‌همه، باز وقف‌نامه‌ها قابل خواندن و شناسایی است؛

به‌ویژه نام شاه‌عباس و بقعه صفی‌الدین اردبیلی بر آن‌ها به‌وضوح دیده می‌شود. همچنین مهر‌هایی در صفحات میانی این نسخه‌ها یافت می‌شود که روی آن چنین نقش بسته است: «وقف بقعه متبرکه شیخ صفی» و کسی آن‌ها را پاک نکرده است.

برخی دیگر هم نسخه‌هایی است سرقتی که به‌راحتی قابل اثبات است؛ مثلا نسخه‌ای از کتاب «المذکر و المؤنث» نوشته ابن‌الانباری نحوی مشهور در این کتابخانه است که مؤلف به‌خط خودش روی آن اجازه‌ای نگاشته بود؛ روی این نسخه وقف‌نامه‌ای بود که حاکی از وقف این نسخه به‌دست ابن‌شرف‌شاه علوی بر خزانه مخطوطات حرم امیرالمؤمنین (ع) در نجف اشرف بود.

ابن‌شرف‌شاه مجموعه بزرگی از نسخه‌ها را در سال ۸۱۰ ق بر حرم‌مطهر علوی وقف کرده بوده است که وقف‌نامه‌اش بر همه نسخه‌های خطی آن کتابخانه با یک نص و خط واحد اکنون نیز به‌وفراوانی وجود دارد.

همچنین، نسخه‌ای از کتاب «النجاه» ابن‌سینا که در تملک «ابن‌خلیفه حسینی آوی» بود. این نسخه بسیار نفیس و متعلق به قرن ششم بود و حواشی و تعلیقات بسیار مهمی بر آن نگاشته شده بود که خود آن تعلیقه‌ها می‌توانست به‌صورت کتابی مجزا چاپ شود.

وقف‌نامه‌ای بر این نسخه یافت نشد، اما می‌دانیم که باز ابن‌خلیفه آوی همه کتبش را وقف کتابخانه نجف کرده است، شاید روی این نسخه نیز وقف‌نامه‌ای بوده است و بعد‌ها آن را پاک کرده‌اند.

یکی‌دیگر از نکات جالب توجه در این کتابخانه‌ها، وقف‌نامه‌ها و تملک‌های مخفی‌شده روی نسخه‌های آنجاست. هنگامی که در کتابخانه سلیمانیه تصاویر نسخه‌ها را نگاه می‌کنید، متوجه می‌شوید که بسیاری از نسخه‌ها از آغاز تا پایان سالم است، حتی صفحه ترقیمه در آخر کتاب نیز سالم باقی مانده است و روی نسخه هیچ نشانه‌ای از آسیب‌دیدگی دیده نمی‌شود؛ اما صفحه نخست نسخه از آن افتاده یا بازنویسی شده است.

بیشتر این بازنویسی‌ها در قرن ۱۰ و ۱۱ انجام شده است یا آنکه در برخی از این نسخه‌های کاغذی، بر پشت صفحه اول چسبانده شده‌اند با آنکه با مشاهده طرف دیگر آن ورق، هیچ اثری از خرابی دیده نمی‌شود.

در مواردی هم مشاهده کردم که افرادی به‌صورت بسیار حرفه‌ای و دقیق، پشت نسخه را شسته و پاک کرده‌اند. این‌همه نشانگر این است که شاید کسانی که این نسخه‌ها را در استانبول تصرف کرده بودند، درصدد پنهان‌کردن مکان کتابت و وقف‌نامه‌ها و تملکات این نسخه‌ها بوده‌اند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.