سعیده آلابراهیم دانشآموخته کارشناسی پژوهشگری علوم اجتماعی است. آغاز کار خبرنگاری وی از سال ۱۳۹۱ با خبرگزاری ایسنا خراسان رضوی بوده است. در حال حاضر آلابراهیم خبرنگار صفحه خبر است.
بانو عفت محمودی با راهاندازی کلبهای هنری، نهتنها مسیر استقلال و کارآفرینی خود را رقم زده، بلکه به صدها بانوی دیگر کمک کرده تا با هنر و خلاقیت، درآمد و امید به زندگی بیاورند.
راضیه اعتصامی، بانوی مشهدی، کارش را از اتاق کوچک خانهاش با دوخت کیف و کفش چرمی آغاز کرد. حالا تولیدات دستدوز او از همان خانه، راهی امارات، لهستان، ژاپن و انگلیس شده است.
در میان هیاهوی تبلیغ فرزندآوری، زنانی زندگی میکنند که سالهاست تمام دارایی و امیدشان را پای درمان ناباروری گذاشتهاند. آغوشهایشان هنوز برای کودکی باز است، اما نگاه جامعه، زخم دیگری بر دلشان مینشاند؛ زنی که مادر نشده، گویی از نگاه بسیاری هنوز «ناتمام» است.
معصومه رضاپور، ماما و پرستاری که ۶ ماه و ۶ روز زیر باران خمپاره در دزفول ماند، مجروحان را از مرگ پس گرفت، نوزاد به دنیا آورد و هرگز از خدمترسانی دست نکشید؛ نه آن زمان و نه امروز که در دهه هفتم زندگیاش، همچنان جهادی به روستاهای محروم میرود.
گلبهار حیاتی، هنرمندی که سالها با تنهایی ساخت و با صبوری پیش رفت، امروز از دورریز سادهترین پارچهها اثری میآفریند که به گالریهای جهان میرسد و برای دهها زن در مشهد، امید و درآمد به همراه دارد.
این روایتها، قصه زنان سرپرستخانواری است که سالهاست در برابر طوفان زندگی ایستادهاند. زنانی که نه تسلیم سختیها شدهاند و نه دست از امید کشیدهاند؛ فقط قامتشان زیر بار مشکلات اندکی خمیده است، اما هنوز در مسیر باد، ایستادهاند.
زهرا حجت، دندانپزشکی که روزی تنها برای کمک آمده بود، حالا بیش از دو دهه است که مادر چهارصد دختر بیسرپرست و کمتوان ذهنی در مؤسسه «همدم» است؛ زنی که مادری را نه در پیوند خونی، بلکه در مهر و کرامت انسانی معنا کرده است.
نیره عاکف، نخستین بانوی ایرانی مدالآور پارالمپیک سیدنی ۲۰۰۰، همان دختری است که در هجدهسالگی برای همیشه توان راه رفتن را از دست داد؛ اما آنچه هرگز از دست نداد، اراده، تلاش و انتخاب دوباره زندگی بود.
فرشته نقوی، بانوی کارآفرین مشهدی، در کارگاهی کوچک، ضایعات پلاستیکی را آسیاب و بازیافت میکند و در کنار آن، برای زنان سرپرست خانوار و زنان آسیبدیده فرصت اشتغال فراهم کرده است.
خواهر شهید حسین محرابی، با راهاندازی کانون «بیتالرقیه(س)» جمعی از خواهران شهدا را گرد هم آورده تا روایتگر راه شهدا و مجری کارهای جهادی در دل شهر باشند.
با یک جستوجوی ساده در اینترنت مشاهده میکنید که آدمها بسته به نیازهای شخصیشان، بهدنبال پارتنرهایی برای موضوعات مختلف میگردند؛ از پارتنر ورزشی گرفته تا طبیعتگردی، سفر، افسردگی، گفتوگو و... .
پراکندگی مراحل رسیدگی در دستگاه قضایی تا چندی پیش، یکی از گلایههای مهم مراجعهکنندگان بود؛ پروندهای که از یک مجتمع آغاز میشد و برای ادامه مسیر به چند شعبه و ساختمان دیگر منتقل میشد.
در کوچهپسکوچههای شهر، زنانی زندگی میکنند که هیچ تابلویی نامشان را نمینویسد. آنان بیهیاهو کار میکنند، بدون بیمه، قرارداد یا امنیت شغلی؛ زنانی که زندگیشان را با مشاغل خرد سرپا نگه میدارند.