اگر ماجراهای تشکیل دهنده یک داستان را شبیه به یک توده در نظر بگیریم و مجموعه کلمات متن داستان را محوری از نقطه آ (شروع) تا نقطه ب (پایان)، آن گاه، با جلوبردن نقطه آ روی محور فرضی روایت، میتوانیم کاری کنیم که وضعیت فعلی داستان با این برش نامتعادلتر شود.
کد خبر : ۳۲۶۸۴۸
۱۴۰۴/۰۱/۲۶ - ۱۹:۲۳
گلشیری، برای ایجاد پیوند بین عنصر اول و عنصر دوم، که ناشی از تداعی و یادآوری است، به شکلهای مختلفی عمل کرده است. تکنیکهایی که او برای پل زدن بین دو لحظه در این داستان کوتاه به کار برده است، از رمان «خشم و هیاهو»ی فاکنر هم گستردهتر است.
کد خبر : ۳۲۶۳۲۳
۱۴۰۴/۰۱/۲۴ - ۱۲:۰۸
در ذهنش، جایی که گذشته دست از سرش برنمی دارد و او را در کورهای از عذاب درونی میسوزاند و میسوزاند و در تداوم گذشته نگه میدارد تا «حالـ» ـش را مسموم و زهرآلود کند.
کد خبر : ۳۲۵۴۷۲
۱۴۰۴/۰۱/۱۹ - ۱۲:۰۵
با این جهش به گذشته، متوجه میشویم که «علت» وضعیت فعلی لی چه اتفاقی بوده و در پشت این رفتارهای خاص چه رخداد ویرانگری پنهان است.
کد خبر : ۳۲۵۰۵۳
۱۴۰۴/۰۱/۱۷ - ۱۳:۴۹
انگیزههای شخصیتها یکی از مهمترین موتورهای محرک برای یک روایت است، چون حرکت شخصیت هاست که وقایع و حادثهها و سرنوشت خود آنها و دیگران را میسازد.
کد خبر : ۳۲۲۳۸۲
۱۴۰۳/۱۲/۲۶ - ۱۳:۵۱
اگر فاکنر در «یک گل سرخ برای امیلی» زمان را در واحدهای بزرگ جابه جا میکند، گلشیری برخوردی میکروسکوپی با خاطرات و تداعی آنها دارد.
کد خبر : ۳۲۱۳۸۵
۱۴۰۳/۱۲/۲۱ - ۱۲:۴۰
برای مدرنیست ها، زمان متغیر عمل میکند و دائم درحال تغییر شکل است. توالی ندارد و ممکن است الان ساعت دو باشد و کمی بعد ساعت یک یا حتی دیروز یا پارسال.
کد خبر : ۳۲۰۷۹۷
۱۴۰۳/۱۲/۱۹ - ۱۰:۰۲
یک نویسنده باید یاد بگیرد در کارش به فرم اهمیت بدهد، دایره تکنیک هایش و توانایی فنی اش را آن قدر گسترش و ارتقا دهد که بتواند قلمش را به سمتهای مختلفی بچرخاند.
کد خبر : ۳۱۹۴۶۷
۱۴۰۳/۱۲/۱۲ - ۱۴:۱۰
بعضی از نویسندهها ممکن است این تصور را داشته باشند که استفاده از عوامل بیرونی نوعی از ناخالصی را به همراه دارد، و ترجیح بدهند که فقط با اتکا به قوه تخیل و پروازهای ذهنی شان سوژهها را پیدا کنند.
کد خبر : ۳۱۷۲۵۰
۱۴۰۳/۱۱/۳۰ - ۱۴:۱۴
گاهی ذهن عادت میکند که موقع روایت کردن داستان رویکردی ذره بینی یا حتی میکروسکوپی پیدا کند و وسواس گونه به ریزه کاریها و اجزای کوچک صحنه بپردازد.
کد خبر : ۳۱۵۸۸۰
۱۴۰۳/۱۱/۲۳ - ۱۳:۰۹
شاید یکی از تفاوتهای متون تاریخی و داستانی در همین باشد که تاریخ معمولا به کلیت وقایع میپردازد و برای تاریخ دان، اغلب، آدمهایی اهمیت دارند که در رأس قضایا قرار دارند و تودههای مردم را به حرکت درمی آورند.
کد خبر : ۳۱۴۶۳۱
۱۴۰۳/۱۱/۱۶ - ۱۳:۱۱
گاهی ممکن است چارهای نداشته باشید، یا هر کاری بکنید بازهم از تراکم این ترافیک کم نشود و اصلا شرایط داستانی و قصهای که درحال تعریف آن هستید ایجاب کند که شخصیتها در فضایی متراکم وارد داستان شوند.
کد خبر : ۳۱۴۲۰۹
۱۴۰۳/۱۱/۱۴ - ۱۳:۳۸
آدمها در ابتدا سایههایی محو و بیهویتاند، غریبههایی که هیچ نشانهای از آنها درکار نیست و خواننده اصلا تکلیف خودش با آنها را نمیداند.
کد خبر : ۳۱۲۹۴۲
۱۴۰۳/۱۱/۰۷ - ۱۲:۲۷
به جز موقعیتهای داستانی که شخصیتها را به چالش بکشند یا آنها را وادار کنند که بر سر دوراهیها تصمیمهای حیاتی بگیرند، میتوان از عنصری دیگر هم اسم برد: تازگی و نوآوری.
کد خبر : ۳۱۲۰۶۷
۱۴۰۳/۱۱/۰۳ - ۱۰:۱۳
عناصر محلی و خاصی که آکوتاگاوا استفاده میکند در یک جغرافیای محدود و کوچک تعریف شدهاند، اما ــ برعکسِ تلقی جهانی شدن تمام مخاطبان را در سرتاسر جهان مجذوب خودش کرده است.
کد خبر : ۳۱۱۵۵۷
۱۴۰۳/۱۰/۳۰ - ۱۴:۲۵
به این علت که اکثر مترجمان ما ادیب و یا نویسنده نیستند میزان تسلط آنها به زبان مقصد (که همان فارسی باشد) به طور نسبی کم است، و همین باعث میشود که رویکردی ساده، نزدیک به گفتار و بدون پیچ وخمهای سبک شخصی پیش بگیرند.
کد خبر : ۳۱۰۲۹۴
۱۴۰۳/۱۰/۲۳ - ۱۴:۰۱
اولین پیامی که در شخصیتی که متحول میشود وجود دارد امکان تغییر آدمها از خوب به بد و از بد به خوب و درکل از یک وضعیت به هر وضعیت دیگر است.
کد خبر : ۳۰۹۴۸۳
۱۴۰۳/۱۰/۱۸ - ۱۴:۳۷
تغییروتحول شخصیت چهزمانی باورپذیر است و چه زمانی نه. مثلا، میشود قبول کرد که یک شخصیت به تغییری عمیق در شخصیت خودش فکر کند و روز بعد که سر از بالش برمیدارد به آدم دیگری تبدیل شده باشد؟
کد خبر : ۳۰۹۰۴۹
۱۴۰۳/۱۰/۱۶ - ۱۳:۴۵
در این جهان داستانی، وقایعِ روزمره و پیشپاافتادهاند که روایت و درونیات و دغدغههای شخصیت یا شخصیتها را میسازند و اجزای قصه با همین واحدهای پیکسلی ریز شکل میگیرند.
کد خبر : ۳۰۷۷۸۴
۱۴۰۳/۱۰/۰۹ - ۱۱:۰۱
برای وضعیتهای فراواقعی باید تمهیدی و تلهای برای مخاطب چید که رشته ماجراها را یکسره و متصل دنبال کند، رشتهای که هیچکجای امتدادش پاره نشود.
کد خبر : ۳۰۷۰۳۰
۱۴۰۳/۱۰/۰۴ - ۱۳:۴۱