مرد جوان بی هدف در خیابانهای هسته مرکزی شهر مشهد میچرخید. او پشت ویترین مغازهها میایستاد و اجناس را نگاه میکرد، اما گاهی وارد برخی مغازهها میشد و بلافاصله بدون خرید خارج میشد.
آخرین جلسه بازپرسی در پرونده قتل مرحوم «حامد. ف» که تیرماه سال ۱۴۰۲ در نزاعی جمعی در روستای جغری از سوی «حسین. میم» معروف به «حسین قلعه» انجام شده بود، با حضور همه متهمان و وکیل متهم به قتل درحالی برگزار شد
پیرمرد اعلام کرد که در حال تجهیز یک هایپرمارکت خیلی بزرگ در مشهد است که به زودی تبلیغاتش سروصدا راه خواهد انداخت و حالا هم به دنبال فروشندگان امینی است تا بتواند در طول سال با آنها همکاری کند.
موادمخدر را در پراید دربوداغانش جاساز کرد تا مأموران به او و خودرویش شک نکنند. او پس از استارت اولیه پرایدش در یکی از استانهای جنوب شرقی کشور، مسافرتی سیاه و طولانی را آغاز کرد و راهی مشهد شد.
جوانی که در نزاعی خیابانی مردی دیگر را با یک ضربه چوب کشته بود، در حالی صحنه قتل را بازسازی کرد که مدعی بود چوب به گردن مقتول خورده و به سرش اصابت نکرده است.