به گزارش شهرآرانیوز؛ بانوی تیرانداز مشهدی ۲۴سال قبل و در بازیهای آسیایی بانکوک۱۹۹۸ در مراسم رژه پرچم ایران را حمل کرد. زهرا محروقی جزو اولین زنان ورزشکار ایران است که در دو دوره از بازیهای آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما و ۱۹۹۸ بانکوک حضور داشته است. او در بازیهای آسیایی مدالی کسب نکرد، اما نامش بهعنوان نخستین زن پرچمدار کاروان ورزش ایران در بازیهای آسیایی باقی ماند.
محروقی دوازده سال در تیمملی تیراندازی فعال بود و اولینهای زیادی را به خودش اختصاص داد. او با کسب برنز ارتشهای جهان اولین مدال تیراندازی بعد از انقلاب و با کسب برنز قهرمانی آسیای اندونزی اولین مدال قهرمانی آسیا را در این رشته بهدست آورد. او عناوین دیگری، چون سومی مسابقات بینالمللی کرهشمالی و چندین مدال خوشرنگ از مسابقات زنان مسلمان را در کارنامه دارد.
محروقی متولد سال۱۳۴۸ و ساکن مشهد است. محروقی که علاوه بر تجربه قهرمانی کارشناسیارشد تربیتبدنی هم دارد، اکنون خانهنشین است و بهگفته خودش کسی سراغی از قهرمانان و پیشکسوتان شهرش نمیگیرد. او دراینباره پس از گذشت سالها از دوران حرفهایاش در ورزش و دورماندن از فضای ورزش شهرش، گفته است: اینکه چرا فدراسیون از قهرمانان استفاده نمیکند، کاملا واضح است.
من یک قهرمان هستم، اما در ورزش مشهد چقدر از من استفاده میشود؟ وقتی من نمیتوانم در مشهد مفید باشم و هیچ درخواست کمکی از من نمیشود، چه انتظاری میتوان داشت که فدراسیون از قهرمانان گذشته بهعنوان مربی استفاده کند. من خودم با این شرایط در شهر خودم غریبترین هستم و از تیراندازی فاصله گرفتهام. امیدوارم روزی برسد که قدر ورزشکاران و قهرمانان گذشته را بدانند و از آنها تجلیل کنند. نباید آنها فراموش شوند. نباید فقط بگویند قهرمان زنده را عشق است. ما زحمات و سختیهای زیادی کشیدیم و فکر نمیکنم حق ما این باشد که غریب باشیم. فدراسیون هم که اصلا یادی از ما نمیکند. امیدوارم که تیراندازان در مسابقات پیشرو موفق باشند و شرایط خوبی برای آنها پیش بیاید. برای آنها دعا میکنم.
محروقی تصریح کرد: من اولین زنی بودم که رئیس هیئت استان مشهد شدم. فکر میکنم سال۸۰ بود که یک دوره چهارساله رئیس هیئت بودم و بعد دیگر کنار رفتم. البته کنار آن مربیگری هم میکردم، اما دیگر ششسالی هست که کار نمیکنم. جو تیراندازی استان طوری است که نمیشود کار کرد. انگار پست و مقام خیلی برای آنها مهم است. من در دوران ورزشی خیلی تجربه کسب کردم و لذت آن را هم بردهام. تجربه قهرمانی، مربیگری، ریاست هیئت و نایبرئیسی را دارم و دیگر حسرتی ندارم.
همان زمان هم که رئیس هیئت بودم، روی صندلی ریاست نمینشستم، چون میدانستم آن صندلی وفا ندارد. من گاهی ناراحتم و دلم میخواهد از ما یادی شود. هر ورزشکاری دوست دارد که گاهی از او یاد کنند. باید از تجربیات ما استفاده شود تا بهمرور زمان از بین نرود. ما گاهی توقعاتی داریم، اما در این استان هیچ توجهی به پیشکسوتان نمیشود. در تیراندازی که اینگونه است. توقع داشتم که بیشتر به ما ارزش دهند.
حدود ششسالی است که دیگر تیراندازی را کنار گذاشتهام. شرایط استان طوری است که دیگر از این رشته و ورزش زده شدهام. دوست دارم بیشتر خانه بمانم. البته گاهی دلم خیلی تنگ میشود و دوست دارم به سالن تیراندازی بروم و تیر بزنم، اما اینجا شرایط تمرین نداریم. تفنگی را که در مسابقات استفاده میکردم، برای یادگاری از فدراسیون خریدم. سالهای زیادی است که آن را در دست نگرفتهام. من کارشناسیارشد تربیتبدنی دارم، اما دیگر شاغل نیستم. خانهدار هستم و به زندگی و به فرزندانم میرسم و پست خاصی ندارم.