فهیمه شهری - ۲۴ آبانماه در دومین دوره از مسابقات قهرمانی هونکیوکوشین کاراته کشور، استان خراسانرضوی ۱۱ مقام شامل ۵ مدال طلا، ۲ مدال نقره و ۴ برنز را به دست آورد که ۸ مقام متعلق به هنرجویان سالن ورزشی گلسا با مربیگری محمد کریمیان بود. قراری با این مربی موفق و نمونه گذاشتیم تا بیشتر با او آشنا شویم.
کریمیان که متولد سال ۱۳۶۲ است، اکنون در مقطع دکترای تخصصی رشته پارازیتولوژی در دانشگاه فردوسی تحصیل میکند. او جزو معدود افرادی است که به دلیل معدل بالا و داشتن چندین مقاله در مجلههای داخلی و خارجی، سهمیه استعدادهای درخشان دریافت کرده و بدون کنکور وارد مقطع دکتری شده است. این دانشجوی نمونه، به دلیل حضور در خانوادهای که همه اعضای آن ورزشکار هستند، از دوران کودکی فعالیت ورزشیاش را آغاز کرده است و سال ۷۱ وارد رشته کیوکوشین شده است. او از سال ۱۳۸۰ وارد عرصه مربیگری و داوری این رشته میشود و اکنون از سوی فدراسیون، کمربند مشکی دان ۵ را دارد. کریمیان، نماینده هون کیوکوشین شمال شرق کشور، است، دان ۵ از کشور لهستان را دارد و از سوی فدراسیون به عنوان مربی و داور ملی معرفی شده است. او طی سالهای ۸۶، ۸۷، ۸۸ و ۸۹ به عنوان مربی نمونه استان انتخاب شده و طی ۱۸ سال سابقه فعالیت مربیگری، شاگردان بسیاری داشته که بیش از ۵۰ نفر آنها مقامهای قهرمانی کسب کرده و بیش از ۷۰ نفرشان، به دریافت کمربند مشکی موفق شدهاند.
در آخرین مسابقات کشوری رشته هونکیوکوشین کاراته که ۲۴ آبان ماه برگزار شده است، هنرجویان او ۵ مدال طلا، یک نقره و ۲ برنز کشوری را دریافت کردهاند. پرافتخارترین هنرجوی خردسال استان نیز که اکنون ۱۰ ساله است و از ۴ و نیم سالگی کاراته را آغاز کرده، شاگرد او است و ۱۷ مدال طلای بینالمللی، کشوری و استانی را از آن خود کرده است.
او که بیشتر آموزش کاراته به کودکان و نوجوانان را انجام میدهد، درباره تدریس به این قشر میگوید: دوران کودکی، دورانی طلایی برای یادگیری هر حرفه و مطلبی است و بیشتر کسانی که در رشتهای به مقامهای بالا رسیدهاند از کودکی آن را شروع کردهاند البته در ورزش کاراته باید فرصت بیشتری به هنرجویان خردسال بدهیم تا سختیها به مرور برایشان آسان شود و بتوانند از پس حرکات سختتر برآیند.
کودک خیابانی که مدال طلا گرفت
او در بین خاطراتش به روزی اشاره میکند که یک کودک خیابانی، در نزدیکی سالنی که او کاراته درس میداد، وزنهای داشته و افراد با وزن کردن خودشان، مبلغ پولی به او میدادهاند. بعد از مدتی متوجه میشود این کودک با حسرت، بچههای داخل سالن را نگاه میکند. وقتی با او همکلام میشود، میفهمد یک کودک مهاجر افغان است که پدری معتاد دارد و او را به کار کردن مجبور میکند. وقتی متوجه علاقه کودک به یادگیری کاراته میشود یک دست لباس کاراته برایش میخرد و از او میخواهد پدرش را بیاورد تا اجازهاش را بگیرد. پس از رضایت پدر، به طور رایگان او را در سالن میپذیرد و کنار دیگر هنرجویانش آموزش میدهد. پس از چند ماه این کودک در مسابقات استانی، مقام طلا را به دست میآورد و وقتی به این مقام میرسد، کریمیان را در آغوش میگیرد و با گریه میگوید باور نمیکند توانسته چنین مقامی را کسب کند. در این هنگام کریمیان یک جمله به او میگوید: «اگر تمام دنیا علیه تو باشد، امیدت میتواند ناجی تو باشد.» پدر و مادر این کودک به دلیل اینکه توان پرداختن اجاره مکان را نداشتهاند پس از مدتی از آن محل میروند و کریمیان دیگر این شاگردش را نمیبیند. چندین سال بعد، در نزدیکی دانشگاه فردوسی، کسی کریمیان را صدا میکند، وقتی برمیگردد میبیند همان شاگردش است. او پس از در آغوش گرفتن مربیاش میگوید آن جملهای که به من گفتی را هرگز از یاد نبردم و همین جمله (اگر تمام دنیا علیه تو باشد، امیدت میتواند ناجی تو باشد) در بسیاری از سختیها، ناجی من بود.
کریمیان فراتر از موفقیتها و مدالهایی که خودش و شاگردانش کسب کردهاند، کاشتن بذر امید را دارای ارزشی بالاتر میداند و معتقد است اگر بتواند نور امید را در دل یک کودک، نوجوان یا بزرگسالی روشن نگه دارد، برایش کافی است.
او که بارها شاهد موفقیت و مدالآوری هنرجویانش بوده است، تلخترین خاطراتش مربوط به آنهایی است که استعداد برتر را دارند، اما به دلیل نداشتن استطاعت مالی، به شرکت در مسابقات قادر نیستند.
او در این باره توضیح میدهد: ما در مشهد استعدادهای خوب زیادی داریم و بارها دیدهام افرادی با استعداد بالا به دلیل اینکه خانوادهشان به تأمین هزینههای مسابقات بینالمللی یا کشوری قادر نیستند، امکان حضور در مسابقات را نیافتهاند. البته تا بتوانیم سعی میکنیم برای این افراد حامی پیدا کنیم یا با مسئولان ورزشی برای تأمین هزینهها رایزنی کنیم، ولی در هر حال این تنگناهای مالی خانوادهها مشکلاتی را پیش میآورد. بهویژه در حاشیه شهر بچهها، چون جسورتر و شجاعتر هستند وقتی وارد این رشته میشوند خوش میدرخشند، اما به دلیل توانایی مالی نداشتن خانوادههایشان نمیتوانند آن را ادامه دهند.
او آرزو دارد در آینده شرایط به گونهای فراهم شود که این استعدادهای برتر به دلیل مشکلات مالی، از موفقیت محروم نشوند و بتوانند به جایگاهی که لیاقت و استعدادش را دارند برسند.