«زنان به لحاظ آمار، نیمی از جمعیت و به لحاظ آثار، بیش از نیمی از جمعیت هستند.»، «زنان نقش بسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی داشتند.» و جملات مشابه که سالهاست ابتدای هر سخنرانی، یادداشت و ... طرح میشود و تلی از مفاهیم و عبارات گلدرشت ازایندست که نقل محافل و گعدههاست، یک پیام واضح دارد: ما در یک ناکجاآباد معرفتی گرفتار شدهایم.
مسئله تبیین متناظر است با مفهوم گفتمان، و گفتمان فارغ از تعریفش، دستکم یک سطح تبیینی و یک سطح روایی دارد. میان این دو سطح نباید خلط کرد. سطح تبیینی با اندیشه و نظر ممزوج است و سطح روایی نوعی رویکرد اشاعهای دارد.
موضوع تبیین و روایت حقیقت است. با این تفکیک که حقیقت در سطح روایی، در نقطه مقابل کذب و دروغ معنا میشود، اما در سطح تبیین حقیقت یک نقطه نیست بلکه واجد عمق و لایهبندی است. جهاد تبیین نوعی جهاد علمی است با مضمون اینکه حقیقت -درکنه و ذات خود- کاوش و فهم بشود؛ بنابراین ظرفیت تبیین به انتشار و زور رسانهای آن و گزارش و خبر نیست، بلکه به میزانی که از حقیقت عالم فهم کردهایم متوجه است. بر همین اساس، به اندازهای که ساحت تبیینی قویتر و پرمایهتر باشد، کار در مرحله روایت سادهتر است.
نیرومندی تبیین از آنجا که از عمق حقیقت نضج میگیرد، به همان میزان، گستره سطح روایی را نیز افزایش میدهد. بنا به فهم من، عرصه تبیین نوعی سیر عمودی در ساحت حقیقت است و عرصه روایت نوعی حرکت افقی در آن.
تبیین برد حقیقت است و دامنه آن از مسیر روایت تأمین میشود. تبیین الزاما نمیتواند نوعی کار علمی مجرد از جامعه و فضای گفتمانی به حساب بیاید، اما به نظر میرسد تا در ساحت اندیشه، نظریه و پاسخ به پرسشهای کلان هستیشناختی دستمان پر نباشد، ساحت تبیین را با ساحت روایت اشتباه گرفتهایم و گرفتار مجادلههای اینستاگرامی و رسانهزده خواهیم شد.
گفتمان سنت درباره زن با چنگ زدن به ادبیات دینی و به دلیل قدمت تاریخی و گفتمان غربی به واسطه تولیدات نظری متراکمتر همچنان در نزاع گفتمانی پیشتازند. القصه در حوزه زنان، کار گفتمانی با همایشهای «زنان تمدنساز» و و اینها پیش نمیرود.
هنوز در سطح عمیقی از بحثهای نظری و فلسفی مسائل متعددی از منظر سنت حکمی و دینی ما بیپاسخ مانده است و تا در این ناحیه بسیج علمی شکل نگیرد، در لایههای بیرونیتر اندیشه، مجبور به کلیگویی و تکرار بیانات رهبر معظم انقلاب و ... هستیم! اینکه زنان در وقوع انقلاب نقش بسزایی داشتند، دیگر کاربردی در امروز ما ندارد. امروز با سه دهه تأخیر، باید «طرح نو» از هویت استمراری زن تولید کنیم!