به گزارش شهرآرانیوز، متهم این پرونده جنایی که در مخمصه سوالات تخصصی قاضی «محمود عارفی راد» افتاده بود، به ناچار تصمیم گرفت حقیقت ماجرای قتل زن پولدار در خانه مجردی را بازگو کند. او به قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: پدرم در زمینه کانال سازی کولر فعالیت میکرد و من هم به این شغل روی آوردم و زندگی خوبی داشتم تا این که به تحریک و ترغیب دوستانم وارد شرکت هرمی «ب» شدم که مدعی بودند از وزارتخانه مجوز دارند.
من هم در آن شرکت مبالغی را سرمایه گذاری کردم و به دنبال افراد دیگر افتادم تا با عضو کردن آنها در شرکت به سود هنگفت خیالی برسم! آنها در جلسات توجیهی شرکت چنین وانمود میکردند که هرکسی پول بیشتری سرمایه گذاری یا افراد بیشتری را جذب کند در طول چند ماه به پولهای بادآورده خواهد رسید.
وقتی اظهار میکردند «فلانی با پراید میآمد اکنون شاسی بلند خارجی سوار میشود» من هم بیشتر تشویق میشدم به همین دلیل با پیشنهاد دیگر دوستانم یک خودروی صفر لیزینگی (اقساطی) خریدم تا وانمود کنم که من هم پولدار شده ام، اما نتوانستم اقساط آن را پرداخت کنم و به همین دلیل خودروام را از دست دادم و سپس به پیشنهاد همین افرادی که مانند من در جست وجوی یک شبه پولدارشدن بودند خانه ام را هم فروختم و بخش زیادی از آن را در رمز ارزها سرمایه گذاری کردم، ولی هیچ آشنایی با این نوع سرمایه گذاریها نداشتم تا جایی که رمز ارز سقوط کرد و من همه سرمایه ام را از دست دادم. مرد ۴۰ سالهای که در یک ماجرای تکان دهنده زن پولداری را به قصد اخاذی از وی، به قتل رسانده است روز گذشته جزئیات این جنایت وحشتناک را در حالی مقابل میز قاضی ویژه قتل عمد مشهد تشریح کرد که مدعی بود به دلیل ورشکستگی و سرمایه گذاری در شرکت هرمی و همچنین رمز ارز بدهکاری صدها میلیونی داشت.
متهم این پرونده جنایی که در مخمصه سوالات تخصصی قاضی «محمود عارفی راد» افتاده بود، به ناچار تصمیم گرفت حقیقت ماجرای قتل زن پولدار در خانه مجردی را بازگو کند. او به قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: پدرم در زمینه کانال سازی کولر فعالیت میکرد و من هم به این شغل روی آوردم و زندگی خوبی داشتم تا این که به تحریک و ترغیب دوستانم وارد شرکت هرمی «ب» شدم که مدعی بودند از وزارتخانه مجوز دارند.
من هم در آن شرکت مبالغی را سرمایه گذاری کردم و به دنبال افراد دیگر افتادم تا با عضو کردن آنها در شرکت به سود هنگفت خیالی برسم! آنها در جلسات توجیهی شرکت چنین وانمود میکردند که هرکسی پول بیشتری سرمایه گذاری یا افراد بیشتری را جذب کند در طول چند ماه به پولهای بادآورده خواهد رسید.
وقتی اظهار میکردند «فلانی با پراید میآمد اکنون شاسی بلند خارجی سوار میشود» من هم بیشتر تشویق میشدم به همین دلیل با پیشنهاد دیگر دوستانم یک خودروی صفر لیزینگی (اقساطی) خریدم تا وانمود کنم که من هم پولدار شده ام، اما نتوانستم اقساط آن را پرداخت کنم و به همین دلیل خودروام را از دست دادم و سپس به پیشنهاد همین افرادی که مانند من در جست وجوی یک شبه پولدارشدن بودند خانه ام را هم فروختم و بخش زیادی از آن را در رمز ارزها سرمایه گذاری کردم، ولی هیچ آشنایی با این نوع سرمایه گذاریها نداشتم تا جایی که رمز ارز سقوط کرد و من همه سرمایه ام را از دست دادم.
در این شرایط که آبرویم در خطر بود با زن جوانی به نام «س- س» آشنا شدم که کانال کولرهای یکی از ساختمان هایش را نصب کردم. ارتباطم با آن زن ۴۵ ساله شروع شده بود که فهمیدم او خیلی پولدار است و چندین ساختمان دیگر در نقاط مختلف شهر دارد. به همین دلیل ناگهان نقشه اخاذی از او به ذهنم رسید. بیستم بهمن بود که طناب زرد رنگ حدود ۳ متری را با یک چاقو برداشتم و به طرف منزل آن زن در بولوار صیاد شیرازی رفتم البته قبلا با او تماس گرفتم و قرار گذاشتم
وقتی داخل خانه رفتم در یک لحظه ضرباتی به زیر چانه اش زدم تا بیهوش شود و بعد بتوانم سفتههایی را که با خودم برده بودم به او بدهم که امضا کند البته در ذهنم بود که قولنامه فروش خودرواش را هم آماده کنم و از او امضا بگیرم، ولی او ناگهان به طرف پنجره اتاق دوید و از همسایگان کمک خواست.
من که ترسیده بودم ضربهای با چاقو به پایش زدم، اما او همچنان سروصدا میکرد که دیگر نفهمیدم و ضربات متعدد چاقو را بر نقاط مختلف پیکرش فرود آوردم. وقتی فهمیدم جان باخته است، گوشی تلفن او را برداشتم و به خانه خواهرم رفتم.
حالم خوب نبود و به آنها گفتم ورشکسته شده ام و بدهکاری بالا آورده ام. از آن روز به بعد هر روز از کنار منزل آن زن عبور میکردم تا ببینم پرده سیاهی نصب کرده اند یا نه! چرا که هنوز هم احتمال میدادم شاید کسی او را به بیمارستان برده و از مرگ نجات یافته است! در عین حال طولی نکشید که کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند.
حالا هم پشیمانم چرا که با این رفتارهای ناآگاهانه نه تنها همه سرمایه و مال و اموالم را به باد دادم بلکه آبرویم نیز رفت در حالی که سه فرزند دارم و متاهل هستم!...
در پی اعترافات صریح این مرد ۴۰ ساله که «حسین – ح» نام دارد، قاضی «عارفی راد» دستورات ویژه دیگری را برای بررسی همه زوایای این پرونده جنایی صادر کرد و بدین ترتیب متهم در اختیار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت تا بررسیهای بیشتری درباره جزئیات این جنایت تکان دهنده صورت گیرد.
سابقه خبر
بیستم بهمن، جسد خون آلود زن ۴۵ سالهای در یک منزل مسکونی واقع در خیابان صیادشیرازی کشف شد که گروه ویژهای از کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی با دستورات قاضی «محمود عارفی راد» تحقیقات گستردهای را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت آغاز کردند. کارآگاهان پس از حدود یک ماه تلاش شبانه روزی به سرپرستی ستوان منفرد (افسر پرونده) موفق شدند عامل قتل زن ۴۵ ساله را در یک قرار صوری دستگیر کنند. تحقیقات در این باره همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان