۵۲۰ روز دیگر آمد و پردیس افتتاح شد. دست مریزاد! اما بعدش چه؟ قرار است مدیری از فلان بخش سیاسی و بهمان بخش اقتصادی بیاید و بگوید آنچه من میگویم، به آن شکل که من میگویم و در زمانی که من میگویم اجرا کنید تا سالن را در اختیارتان بگذارم؟ اگر اینطور است که هیچ، اما اگر غیر از این است شما را به خدا شورایی متشکل از هنرمندان تمامی رشتههای هنری و از تمامی طیفها تشکیل دهید و تصمیمگیری و سیاستگذاری درباره این سالن را به خود هنرمندان واگذار کنید. هیچچیز به اندازه مدیریت غیرفرهنگی به فرهنگ صدمه وارد نمیآورد و گره بر کار فرهنگ نمیزند. کاش این سالن گرهی از گرههای کور آموزش در این شهر باز کند. کاش، کاش این سالن پای نمایش آیینی-سنتی، تعزیه، سیاهبازی، روحوضی، نقالی، پردهخوانی و تجربههای نابی، چون خیمهشببازی را برای نسل اینستاگرامی امروز در خود جا دهد. درست است که مسئولان در آیین افتتاح این پردیس سخن میگویند، اما به نظر من افتخار این رخداد را بیش از همه باید به نام و کام کارورزان هنر تئاتر این شهر نوشت. اگر نبود موفقیتهای آنان در جشنوارههای داخلی و خارجی، اگر نبود این همه شور و پویایی آنها، اگر نبود این حجم از نوشتن، اجرا کردن، بازی کردن و صحنهگردانی، امروز مدیری و مسئولی به آنان توجه نمیکرد و به پاس تلاششان ساختوساز راه نمیانداخت. مدیران اگر فرهنگ فرهنگسازان را گرامی دارند، تاریخ از آنان به نیکی یاد میکند.